الكساندر پتروویچ دووژنكو به من یاد داد كه چگونه زندگی كنم و فیلم بسازم. وی شهید بود ، در تمام عمر رنج زیادی کشید. همه باید اینگونه باشند “
در 4 دسامبر ، رولان سرگینکو ، کارگردان فیلم شوروی ، اوکراینی-روسی و شاگرد الکساندر دوژنکو ، درگذشت. او از 19 ژانویه 85 ساله می شد. در سالهای اخیر ، او در انزوا زندگی می کرد ، بیمار بود ، به سختی در آپارتمان حرکت می کرد ، دائماً در مورد پسر فقیدش فکر می کرد ، که او خود و چرنوبیل را مقصر می دانست. و او در همان روز پسرش با هفت سال اختلاف درگذشت. بیماری همه گیر نیز وظیفه خود را انجام داد.
رولان پتروویچ 9 مستند در مورد چرنوبیل ساخت ، اگرچه خودش گفت هشت و نیم. من برای اولین بار در ماه مه 1986 ، بلافاصله پس از حادثه در نیروگاه هسته ای به آنجا رفتم.
بنا به دلایلی ، وی بیش از 70 سال سن عنوان کارگر افتخاری هنر را دریافت کرد و نه در روسیه ، جایی که برای دهه ها زندگی کرد ، بلکه در زادگاه خود اوکراین بود. فیلمهای او در سالهای اخیر به سختی به خاطر سپرده شده است ، اگرچه تماشاگران هنگام پخش سریال تلویزیونی چرنوبیل آمریکایی که در نیروگاه هسته ای منجمد ایگنالینا در لیتوانی فیلمبرداری شده بود ، به صفحه نمایش می چسبیدند. سالهای زیادی از آن حوادث ناگوار می گذرد ، اما آنها ترجیح می دهند درمورد آنها سکوت کنند.
“زنگ چرنوبیل” ساخته رولان سرگینکو به عنوان فیلمی که در همه کشورهایی که تلویزیون وجود دارد ، به کتاب رکوردهای گینس وارد شد. اما میناتوم در سال 1986 تهدید به ممنوعیت آن برای همیشه ، با دیدن موضعی ضد دولتی ، قصد تضعیف اقتدار علم و کشور. این فیلم به “قفسه” ارسال شد و اگر رئیس اتحادیه سینماگران اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی نبود ، الی کلیموف که بدون مجوز تصویر را در پلنوم اتحادیه نشان می داد ، مدت ها بی حرکت می ماند. و پس از نمایش به همکارانش ، “زنگ چرنوبیل” به جشنواره های بین المللی راه یافت. سرگینکو مضمون چرنوبیل را با فیلم های Don’t Ask For Who Bell Tolls (1989) ، The Bell Tolls for You (1989) ، The Threshold (1990) ، Approaching the Apocalypse ادامه داد. چرنوبیل نزدیک است »(1991) ،« چرنوبیل. تریزنا »(1993) ،« چرنوبیل. پس گفتار “(1996) ،” Chernobyl-2001-Testament “(2001).
فیلم “Tryzna” با این کلمات آغاز می شود که اکنون سالهاست که من به چرنوبیل آمده ام و خانواده و دوستانم می پرسند: “خوب ، چرا چرنوبیل و چرنوبیل همه وقت هستند؟” و رولان پتروویچ پاسخ می دهد: “من خودم از نظر جسمی نمی توانم به آنجا بروم ، اما برخی از نیروها مرا به آنجا می کشانند.” نزدیکانش نگران او بودند ، اما او به آنجا رفت و رفت و متوقف کردنش غیرممکن بود. کسانی که در آنجا فیلمبرداری کردند به زودی بر اثر بیماری اشعه و مسمومیت شیمیایی درگذشتند. ولادیمیر شوچنکو ، کارگردان اوکراینی ، چنین بود. دو تصویربردار و یک صدابردار از گروه سرگینکو درگذشتند. و از خود رولاند پتروویچ س wasال شد: “آیا شما هنوز زنده هستید؟”
در تابستان سال 2019 ، رولان پتروویچ در گفتگوی ما گفت: ”وقتی از آنچه در چرنوبیل اتفاق افتاد مطلع شدم ، بلافاصله تصمیم گرفتم که لازم است به آنجا بروم و تیراندازی کنم. سپس ، مانند دوران کودکی ، به نظر می رسید که جنگ در شرف شروع است. من نامه ای به کمیته مرکزی نوشتم و خواستار اجازه رفتن شدم. سپس ایدئولوژی توسط یگور لگاچف هدایت شد. آنها به او توصیه کردند که به او رو کند ، به او گفتند نامه را در کدام جعبه قرار دهد تا به آن برسد. به اندازه کافی عجیب ، پاسخ مثبت آمد. سپس گروهی را جمع کردیم و حرکت کردیم. ما در کیف زندگی می کردیم ، اما من قبلاً در مسکو کار می کردم. احساس کردم که این نشانه یک جنگ احتمالی عمومی است ، نشانه ای برای پایان جهان است ، می خواستم بفهمم چرا این اتفاق افتاده است. ناموفق. به اندازه کافی عجیب ، من هنوز زنده ام. و به طرز عجیبی ، هنوز هیچ جنگی وجود ندارد. بازسازی تا حد زیادی به دلیل چرنوبیل بود. سپس به خط افراطی نزدیک شدیم. “
رولان سرگینکو همچنین سه فیلم داستانی را ضبط کرد: “کارتها” ، “خوشبختی نیکیفور بوبنف” ، “ابرهای سفید” با ستاره زیبا و سپس در حال ظهور مارگاریتا ترخوا ، صحنه هایی که با آنها قطع شد. سانسور تقریباً تمام نقاشی های سرگینکو بی رحمانه شکنجه شده است. وی همچنین مستندهایی را درباره نیکلاس رویریچ ، گریگوری اسکوورودا ، جراح ویاچسلاو گوبنکو ، اولس گونچار ، معلم او الکساندر دوژنکو فیلمبرداری کرد. رولان پتروویچ از VGIK فارغ التحصیل شد. همکلاسی های او عبارت بودند از: اوتار ایوسلیانی ، الدار شنگلایا ، ویکتور توروف ، باادور تسولادزه ، لاریسا شپیتکو ، جژما فیرسووا. در “اعترافات به یک معلم” نوشته رولان سرگینکو ، از سخنان دووژنکو نقل شده است: “شما نمی توانید برای یک کلاس هفتم عقب مانده کار کنید ، باید در گودال ها به دنبال ستاره باشید.” این همان کاری است که شاگردان او انجام دادند.
در سال 2013 ، پسر رولان پتروویچ – الکسی سرگینکو ، کارگردان و تهیه کننده ، فیلمی در مورد او ساخت “سلام ، بابا. رمانی در مورد رولند ”اما پدر جوایز آن را دریافت کرد. در 4 دسامبر ، الکسی درگذشت. “برای من ، بزرگترین فداکاری پسر زودگذشته من است. او لباس های چرنوبیل من را با دستان خود شست ، زیرا ماشین لباسشویی وجود نداشت. شاید پس از آن او قلب خود ، زندگی خود را منفجر کرد. بنابراین ، من خود را مقصر ناخواسته مرگ زودهنگام وی می دانم. شاید من دیوانه باشم و در این باره به شما می گویم. لباسی که او شسته هنوز روی بالکن خوابیده است. ”رولاند پتروویچ در مصاحبه ای با MK گفت.
او با همسرش النا رولان پتروویچ بیش از 60 سال با هم زندگی کرد. چگونه او از او مراقبت کرد! مخصوصاً در سالهای اخیر. وقتی او به سختی صحبت می کرد و فکر شوهرش را در حین پرواز جلب می کرد صدای او شد. دختر آنها سوتلانا بازیگر شد. نوه الكساندرا روزوزكایا (پدرش مارك روزوفسكی كارگردان است) نیز بازیگر است ، در آكادمی هنرهای تئاتر روسیه كار می كند. او از سن 13 سالگی در نمایش موزیکال “Nord-Ost” کاتیا تاتارینوا بازی کرد و در روز غم انگیز 23 اکتبر 2002 ، او در مرکز تئاتر در دوبرووکا بود که توسط مبارزان اسیر شد. بنابراین رنج پدربزرگ زیبا او تنها با چرنوبیل سنجیده نمی شود.