سرگئی گازاروف: “من نمی خواهم در دفتر Dzhigarkhanyan بنشینم”

– سرگئی ، انتصاب شما را تبریک می گویم. چه احساسی بعد از اجرا وجود دارد ، به خصوص که این برنامه در قالب کنفرانس ZOOM برگزار شد. و شما به عنوان اولین مدیر هنری در تئاتر روسی که بصورت آنلاین ارائه می شود ، شدید.

– احساسات کاملاً طبیعی است. یک سال است که ما به این قالب عادت کرده ایم. همه بچه ها در ZOOMe بودند و آنچه به خصوص من را تحت تأثیر قرار داد این بود که برخی از آنها جلوی صفحه ماسک زده بودند. نکته اصلی این است که ما مجبور نیستیم در ZOOM نمایش اجرا کنیم. این سیاره از قبل شماره 8 خواهد بود.

– مدت هاست که نمایش “بازرس کل” را اینجا اجرا می کنید. تا آنجا که تئاتر را می شناسید ، به عنوان مهمترین فرد و علاوه بر این ، با اختیارات کامل به آن آمدید؟

– من او را حتی با جزئیات بیشتر از آنچه در نگاه اول به نظر می رسد می شناسم. من قبلاً اینجا بوده ام ، اما اغلب اوقات ، هم با آرمن بوریسوویچ و هم با برخی از هنرمندان در ارتباط بوده ام. من از آنچه در اینجا اتفاق می افتد مطلع هستم. این برداشت من از تئاتر است – چگونه می توان “داروها” را استفاده کرد ، اگر درمان نشود ، بهبود ببخشد. اما این نیاز به یک روش میکروسکوپ دارد. برای اینکه خیلی چیزها را بفهمید باید خیلی تماشا کنید.

– آیا برنامه ای دارید که در روزهای آینده برای هنرمندان صدا کنید؟

– من از یک چیز ساده پیش می روم – مدیر هنری قبل از هر چیز باید یک برنامه توسعه داشته باشد ، و این برای هر تئاتر صدق می کند. در مورد این به طور خاص ، من کاملا می فهمم که به چه چیزهایی باید دست پیدا کنم و چه چیزهایی را به عنوان یک رویای بد فراموش کنم. در چه مسیری حرکت کنیم ، به طوری که تئاتر به چیزی کل نگر شباهت دارد و نه فقط “آنچه اینجا می روند و به چه چیزی نگاه می کنند” که باعث ایجاد علاقه می شود. منظور من همه چیزخوار ناسالم است که چهره هر تئاتر را تار می کند. به هر حال ، طبق سنت تئاتر روسی اینگونه بود: ما می دانستیم که برای دیدن لیوبیموف به تاگانکا می رویم و در Sovremennik نمی توان آنچه را که در تئاتر مالی بازی می شود ، فقط در لنکوم آنچه در لنکوم است بازی کرد.

– چهره خود تئاتر ، سبک و دست خط خاص آن که نمی توان آن را با دیگری اشتباه گرفت ، رویای هر تئاتری است ، اما دور و همه آن را ندارند.

– این بخشی از برنامه من است – ابتدا برای ایجاد چهره ، نگه داشتن آن و دنبال کردن آن. به طوری که هیچ مورد معمولی و تجاری در کارنامه وجود ندارد. مرگ وقتی اتفاق می افتد که همه چیزخواری شروع به کار کند.

– آیا می توانید سبک ، جهت تئاتر فعلی سرگئی گازاروف را فرموله کنید؟

– من همیشه سعی می کردم کلمات را دور بزنم – با اصل کار سر و کار داشتم. می توانیم بگوییم که این تئاتری خواهد بود که … می دانید ، من ترجیح می دهم یکی از سخنان تاباکوف را به شما بدهم و به درستی اصل اندیشه و کردار من را منتقل خواهد کرد. روزگاری ، اولگ پاولوویچ به ما دانشجویان گفت: “مردم نه به خاطر آنچه انجام داده ام بلکه به خاطر آنچه انجام نداده ام احترام می گذارند”. این بدان معنی است که فرد به وضوح درک کرده است که هنوز چه کاری باید انجام دهد.

اگر در مورد برنامه صحبت کنیم ، آن وقت من می گویم که قطعاً کاری نمی کنم ، فقط به این دلیل که مد است. هر وقت به نام تئاتر درام یا کمدی اعتراض می کنم. این یک محدودیت برای تئاتر است: آنها می گویند ، ما کمدین هستیم ، مثل اینکه ، مسخره می کنیم … پس مسئله مرگ است. در چنین تئاتری ، یک شی of هنری ناپدید می شود و به ما یاد داده اند که از همه چیز هنر بسازیم. و نپرسید ، “این هنر است یا تجارت؟”

– اما شما فقط در ساخت کمدی استاد هستید که همیشه با موفقیت تجاری همراه است.

– وقتی در این کمدی یک قطعه هنری وجود دارد ، در مسیر درست قرار دارید. و من مخالف تجارت نیستم – من تمام زندگی ام این کار را انجام داده ام. اما وقتی آنها به من می گویند: ”این یک فیلم تجاری است ، و این یک فیلم جشنواره ای است ، پس من مخالف هر دو هستم. و یافتن وسط هنر است. بهترین تعارف برای من این است که تماشاگران ، مردم عادی و نه مردم تئاتر ، بعد از تماشای آمستردام من در Sovremennik ، گفتند: “ما در تمام مدت اجرا اینگونه می خندیدیم ، و سپس یک هفته قسم می خوردیم – آنها چه چیزی را به این شخص آوردند که او چنین شده است؟ ” این یک آزمایش برای من است.

– به هر حال ، در مورد “آمستردام” ، جایی که میخائیل افرموف به طور منحصر به فرد کار می کرد ، آرزوی موفقیت بزرگ هم برای اجرا و هم برای تئاتر. حالا که میخائیل ، افسوس ، در مکانهایی نه چندان دور ، آیا شما هنرمند دیگری را به نقش خود معرفی می کنید؟

– نه ، من نمی خواهم قطعاً در Sovremennik نه: رهبر جدیدی وجود دارد و آمستردام نمی تواند به آنجا برود. زیبایی شناسی ما اساساً متفاوت است و اهداف ما متفاوت است. و من فکر می کنم خوب است که آنها اصراری برای آوردن هنرمند دیگری نداشتند.

– همانطور که می گویند ، تئاتر را در سنین بالغ – 62 سال – گرفتید. چه زمانی برای تئاتر آمادگی داشتید؟

– من پنج سال پیش برای این آماده بودم. قبلاً ، نه اکنون من درک خوبی دارم ، برای تحقق بخشیدن به خیالاتم زبان تئاتری ام را کار کرده ام و قادر خواهم بود حرکت این تئاتر را به شکلی جدید توسعه دهم.

– سوال ساده است ، اما مهم است – دفتر مدیر هنری. آیا می خواهید در دفتر آرمن بوریسوویچ بنشینید یا از دیگری مراقبت کرده اید؟

– راستش را بخواهید ، من قبل از قرار ملاقات به چنین مواردی فکر نمی کردم: چرا پوست خرس غیرکشته را تقسیم کنیم؟ امروز که به گروه معرفی شدم ، آنها همین سوال را پرسیدند. و من پاسخ دادم: “من نمی خواهم در دفتر آرمن بوریسوویچ بنشینم.” 40 روز از روز مرگ نگذشته است و من از اداره فرهنگ پرسیدم اگر من را منصوب كنند پس از 40 روز. اما آنها اکنون منصوب کردند. شاید کلاً در یک ساختمان دیگر بنشینم (دو ساختمان نزدیک تئاتر وجود دارد – در Lomonosovsky Prospekt و در منطقه مترو Sportivnaya – آقای. ) من فکر می کنم که امروز نه آماده ام که وارد دفتر او شوم ، بلکه آماده نیستم. شاید با گذشت زمان این اتفاق بیفتد. و سپس ، اکنون این مسئله اصلی نیست.

– سپس در مورد اصلی ترین چیز. فردا مدیر هنری جدید از لومونوسوفسکی وارد تئاتر می شود و …

– اول از همه ، من شروع به تماشای اجراها می کنم. من باید عمق سقوط و ارتفاع پرواز را درک کنم ، با هنرمندان آشنا شوم. با تماشای یک اثر ، تقریبا با دقت 90 درصد می توانم توانایی های یک بازیگر را تعیین کنم. من بندرت اشتباه می کنم و روی آن حساب می کنم. حدود 50 نفر در این گروه هستند ، من شخصی را شخصاً می شناسم. در همان زمان ، می بینم که آنها چه نوع نمایش هایی را برای اجراها گرفته اند ، به این فکر می کنم که چرا و آیا با امروز مطابقت دارند؟

از این گذشته ، من مخالف فعال تئاتری هستم که دو یا سه هنرمند روی صحنه می نشینند و درباره زندگی صحبت می کنند. حتی اگر باعث گریه مخاطب شود. برای من ، تئاتر امروز ترکیبی از همه دستاوردها است – از نمایش توانایی بازیگری تا پیشرفت فن آوری. و من خوشحالم که وزارت فرهنگ می فهمد که ساخت تئاتر از سینما کار آسانی نخواهد بود و آنچه که من می گویم با درک درست برخورد می شود. تئاتر امروزه نمی تواند ثابت بماند و همچنین سیرک در خیابان ورنادسکی نمی تواند. تالار شهر در حال بازسازی مسکو به روشی جالب است و ما نیز می توانیم در این امر مشارکت داشته باشیم.

آیا می دانید تحقیرآمیزترین چیز برای من وقتی از یک بازیگر صحبت می کنند چیست؟ “او ارگانیک است.” امروز همه مردم ارگانیک هستند. شما نمی دانید چه وقت آنها به شما دروغ می گویند ، چه وقت نه – کلاهبرداران زیادی وجود دارند. او کالاها را چنان ارگانیک به شما می فروشد که شما خوشحال می شوید. و هنر کجاست ، کجا؟

– آیا از قبل می دانید که خودتان چه صحنه ای را به صحنه می آورید؟ از کجا شروع می کنید؟

من چندین نمایشنامه دارم که برای اجراهای بعدی انتخاب کردم و آنها را توسعه دادم ، اما هنوز نمی دانم که مدیر هنری این تئاتر می شوم. اما همه آنها می توانند در استخر سیاست رپرتوار باشند. اما بسیاری از موارد بستگی به این دارد که مجریان چه کسانی باشند و توانایی های فنی تئاتر تا چه اندازه می تواند از ایده های من حمایت کند. سرانجام ، باید بفهمم که آیا افراد همفکری دارم یا خیر.

– هیچ گروه بزرگی در این گروه وجود ندارد. آیا قصد دارید از خارج از کشور هنرمندان را دعوت کنید؟

– من گوشه نشین نیستم و تبادل انرژی باید در شرایط مختلف باشد – خواه هنرمند به این گروه بپیوندد ، خواه نقش های یک باره را به عهده بگیرد. بچه ها باید در یک گرداب قدرتمند بچرخند.

– آیا هنرمند Gazarov خود هرگز روی صحنه می رود؟

– من با این پرونده تمام شدم. اما اگر به طور قطع درک کنم که فقط من و هیچ کس دیگری نباید در یک کار خاص بازی کند ، احتمالاً بیرون خواهم رفت. اما من چنین هدفی ندارم.