تئاتر بولشوی فصل را با اپرای Don Carlos

کلمه جدید” آفلاین “در واژه نامه ما ظاهر شده است. با این حال ، جدید نیست – به معنای “آفلاین” است و هنگامی که می خواهند بگویند اینترنت در دسترس نیست ، از آن استفاده می شود. یعنی یک جورهایی بد است. اما قبلاً همینطور بود. در دوره اقدامات قرنطینه ای ، این اصطلاح به عنوان رویدادهایی خوانده می شود که در وب اتفاق نمی افتد ، بلکه به صورت زنده برگزار می شود: جلسات ، تمرین ها ، اجراها. و بنابراین از این پس “آفلاین” خوب است ، زیرا واقعی است.

ما منتظر یک ملاقات واقعی با تئاتر بولشوی بودیم. بلیط های هر سه نمایش اپرای دون کارلوس تمام شد. چه وقت دیگر شنیدن چنین بازیگران ستاره ای امکان پذیر است؟ علی رغم این واقعیت که بلیط ها فروخته شده اند ، صف دلالان ، معمولاً برای نمایش به تئاتر بولشوی ، چشمگیر نبود. بدیهی است که کاهش صندلی های سالن توسط یک سوم بر تجارت آنها تأثیرگذار بود. و اگر چنین است ، پس اجازه دهید از اقدامات محدود کننده “متشکریم” بگوییم. نگهبانانی که در ورودی ها ایستاده بودند با ادب از تماشاگران خواستند که ماسک بزنند – و تماشاگران با اطاعت از آنها ماسک بزنند. به نظر می رسد که مردم آماده تحقق هرگونه الزامات بودند – فقط برای حضور دوباره در تئاتر. کسانی که ماسک خود را تهیه نکردند به راحتی با آنها تهیه می شدند. بنابراین ، قبل از شروع اجرا ، روند جدیدی در مد شب ظهور کرد: یک لباس تا کف ، شانه های برهنه و یک ماسک. شخصی لوازم جانبی حتی ظریف – محافظ شفاف محافظ – را به نمایش گذاشت. اگر همه گیری طغیان کند ، مسلماً راه حل های طراحی تجهیزات حفاظتی ظاهر می شود – صنعت مد به سادگی موظف است به واقعیت های جدید زندگی ما پاسخ دهد.

نشستن در سالن مطابق با توصیه های روسپوتربنادزور است: دو صندلی در کنار یکدیگر اشغال شده اند ، یکی آزاد است. و گرچه این البته ضرری برای اقتصاد تئاتر است ، اما مخاطب راحت است – جایی است که کیسه را می گذارد.

ارکستر با تمام قدرت بازی می کند. گروه برنج در پشت شیشه محافظ قرار دارد ، نوازندگان کاملاً جادار نشسته اند – گودال ارکستر بولشوی این اجازه را می دهد. و صحنه های دسته جمعی دسته جمعی – و آنها نقش بسیار مهمی در دون کارلوس بازی می کنند – به نظر نمی رسید “کوتاه شده”. عملکرد به هیچ وجه مقیاس خود را از دست نداده است.

دون کارلوس ، به کارگردانی آدریان نوبل (کارگردان) ، توماس هویزل و موریتز یونگ (هنرمندان) ، در سال 2013 در پوستر تئاتر بولشوی ظاهر شد. و اگر به معنای واقعی کلمه باشد ، سنت خود را متحیر می کند – محافظه کاری. در متن گرایش های کنونی ، وقتی که خانه اپرا هنوز در حال گسترش فعالیت جهت دهی نسبت به نمرات کلاسیک اپرا است ، این تولید نمونه ای از خواندن کافی و حتی مشتاقانه مطالب نویسنده است. سپس روبرتو ترووینیو ایتالیایی نمایش برتر را انجام داد – و اجرای او با تئاتر بودنش برنده شد. استاد آنتون گریشانین تفسیر خودش از نمره وردی را ارائه داد – احساسی ، پر از تضاد ، بسیار پویا. شور و حساسیت – دو قطبی که همیشه در موسیقی وردی وجود دارد – به طور کامل در توتی ارکسترال ، و در رسا ترین تکنوازی های ویولن سل (بوریس لیفانوفسکی) و شاخ انگلیسی (ولادیسلاو کمیسارچوک) ترجمه شد. احساس می شد که نوازندگان به معنای واقعی کلمه به خاطر هم بازی شدن متوقف می شوند. اساتید کنسرت که در حال تکمیل گروه های خود بودند ، باید بپذیرند که اعضای ارکستر بیشتر از صندلی های کنسول به اجرا می آیند – هیچ کس موافق نشستن در خانه نیست.

ستاره بازیگران پر از ستاره ثابت شد. صداهای عالی ، کاریزما ، مهارت. آنا نتربکو برای اولین بار قسمت الیزابت را روی صحنه تئاتر بولشوی اجرا کرد – سخت ترین قسمت هم از نظر آواز و هم از نظر تصویر. و او زیبا بود. مانند شریک زندگی اش آگوندا کولایوا که بخشی از ابولی را خواند. صحنه دوئت این قهرمان ها اوج شروع زنانه شاهکار اپرای وردی بود. خب ، و اوج مردانگی ، البته ، معلوم شد آریای معروف فیلیپ در یک اجرای باشکوه توسط ایلدار عبدرازاکوف ، که ویولنسل بی عیب و نقص بوریس لیفانوفسکی با او آواز خواند. الچین عزیزوف در نقش Pose شجاع و نجیب بود و یوسیف ایوازوف در نقش اصلی پرشور و تراژیک بود. در یک کلام ، همه مطابق با آرامش بالای این درام بزرگ موسیقی بودند که افکار عمومی را کاملاً از هر روال ، ابتذال ، زندگی روزمره ، ابتذال و ریزه کاری دور می کرد. و شاید این قدرت و جادوی اصلی اجرا بود که مردم نشسته در سالن را به دنیای الهی و زیبا فرو برد. جهانی که در آن ، با جدیت ، بدون هیچ گونه هجوم و کنایه ، عزت ، قهرمانی ، فداکاری ، توبه ، شرارت ، فضیلت ، بی گناهی وجود دارد … حتی یک تماشاگر هنگام تعظیم سالن را ترک نکرد – اما چیزی شبیه آن در تئاتر مسکو ، جایی که تماشاگران به سمت خروجی می کوبند ، به محض اینکه آخرین آکورد به صدا درآمد ، مدتها بود که آن را ندیده بودم. تشویق های انجام شده برای هنرمندان بیش از قدردانی از استعداد و مهارت آنها بود. آنها فرصت حضور در تئاتر و تنفس هوای یکسان با بازیگران و نوازندگان را خوشبختانه از حالت آفلاین تحسین کردند.