تئاتر بولشوی کشور فصل باله را با هم زمان با چهار نمایش برتر

افتتاح کرد

ایده یک شب چهار باله یک عملکرده که با عنوان مشترک “چهار شخصیت در جستجوی یک طرح” متحد شده اند ، در ماه های ناامیدترین قرنطینه ، در آوریل ، به عنوان رئیس گروه باله متولد شد. این ایده که بدون تمرین یک مروارید بی نظیر فرهنگ جهانی – باله بولشوی می تواند خم شود – او را در آن روزهای تاریک ترک نکرد و او شروع به بازی کرد.

“من به دوستانم برگشتم ، و آنها به دوستان خود بازگشتند. مشخص شد که به دلیل قرنطینه جهانی ، برنامه های بسیاری از بین رفته ، تعهدات لغو شده و بسیاری از آنها رایگان بوده اند. “قبل از شروع نمایش ، ماخار وزیف گفت.

از میان ده تن از طراحان رقص که دوستان و نام ها و آثارشان برای او ارسال شده بود ، او چهار نفر را به سلیقه خود برگزید ، اسپانسرهایی پیدا کرد (اولین مراسم با حمایت اولگ دریپاسکا برگزار شد) ، پرواز خارجی ها را به روسیه ترتیب داد و در ماه جولای از هنرمندان برای تعطیلات دعوت به تمرین کرد. این تمرینات کاملاً محرمانه برگزار می شد ، اما با در نظر گرفتن تمام دستورالعمل های سرویس فدرال نظارت بر حمایت از حقوق مصرف کننده و رفاه انسانی ، و روزنامه ما اولین کسی بود که درمورد اولین نمایش در رسانه ها نوشت و چند روز پس از اعلام برنامه های نمایشی خود ، تئاتر بولشوی آن را غیر برنامه ریزی اعلام کرد.

در حقیقت ، ما با یک کار آزمایشی روبرو هستیم ، یک آزمایشگاه خلاق ، شبیه کاری که تئاتر بولشوی زیر نظر الکسی راتمانسکی انجام داد. تنها تفاوت در این است که همه طراحان رقص خارجی هستند و تا زمانی که در تئاتر بولشوی روی صحنه می رفتند هیچ اسمی نداشتند ، اما از قبل به عنوان طراح رقص در دنیای باله نام برده می شدند.

و باید بگویم که این آزمایش به طور کلی موفقیت آمیز بود: هر چهار باله ارائه شده در آن شب “ذوق” خاص خود را داشت. “موج نهم”. صحنه ای از باله توسط برایان آریس. عکس ناتالیا ورونوا / تئاتر بولشوی

در قسمت اول شب سه قسمتی ، پریمیر بیشترین جمعیت را نشان داد (چهل نفر مشغول به کار است) ، طولانی ترین زمان (1 ساعت 15 دقیقه) و از نظر روحیه و روحیه بیشترین روس را دارد ، زیرا با کار معروف ترین هنرمند روسی همراه است – ایوان آیوازوفسکی ، مارنیست قرن نوزدهم – نقاش ستاد اصلی نیروی دریایی ، مشاور خصوصی ، دانشگاهی و عضو افتخاری آکادمی سلطنتی هنر. و او باله ای را با عنوان “موج نهم” توسط برایان آریس ، آمریکایی اهل پورتوریکو به روی صحنه برد که به طور هنری در مدرسه هنرهای نمایشی La Guardia در نیویورک شکل گرفت. این طراح رقص ، به عنوان یک مجری ، با مجموعه های مشهوری مانند مجموعه های باله مدرن ، تئاتر رقص هلند (NDT) و گروه Crystal Peight کار می کرد و تا زمان تولید در بولشوی ، آمریکایی گروه خود را داشت – شرکت ARIASA به مدت 7 سال.

باید بگویم که کار در مجموعه های شناخته شده تأثیر عمیقی در تنظیم رقص برایان آریاس گذاشت. وی توانایی کار با گروه باله را به وضوح از کریستال پایت آموخت که در کار خود چنین فرم ها و حالاتی را ایجاد می کند که توسط بدن شبیه پدیده های طبیعی است. تمام این “امواج نهم” از امواج غول پیکر ، که توسط سپاه باله به تصویر کشیده شده است ، و بر روی تاجی که مردم آن را حمل می کند ، به وضوح تحت تأثیر او ایجاد شده است. درست مثل پلاستیک های مدرن (که از این طریق به دست هنرمندان تئاتر Bolshoi می رسید) هم از تکنیک کلاسیک الهام گرفته و هم از تکنیک های مدرن رقص ، به ویژه توسط گروه Complexions.

یکی از شکایات مربوط به باله موفقیت آمیز “موج نهم” ممکن است طولانی بودن بیش از حد آن و تغییر بی پایان همان مضمون رقص آمیز باشد. در ابتدای باله ، در پس زمینه ای که تاب می خورد و دریا را به تصویر می کشد ، مشهورترین نقاشی “موج نهم” آیوازوفسکی پیش بینی شده است که در آن نقاش دریا را پس از طوفان شبانه بسیار شدید به تصویر می کشد و مردم غرق می شوند و بر روی یک قایق فرار می کنند. در واقع ، پیشرفت رقص و رقص پیروی از طرح این نقاشی معروف است. در همین زمان ، آمریکایی که فرهنگ روسیه و کار آیوازوفسکی او را مجذوب خود کرده است ، از موسیقی روسی نیز استفاده می کند. علاوه بر این ، موسیقی نه تنها آشنای Aivazovsky ، میخائیل گلینکا ، بلکه مجموعه سمفونیک ساخته Rimsky-Korsakov “Scheherazade” است که به ویژه برای موضوع دریایی مناسب است و بخشی از آن مانند “تعطیلات بغداد ، دریا”. کشتی با سوار برنز در برابر سنگ تصادف می کند.

باید بگویم که موسیقی “Scheherazade” همیشه با باله معروف Fokine و گروه Diaghilev ارتباط برقرار می کند ، که در تنوع و دوئت پخش می شوند ، و در این باله می رقصند مثل اینکه “روی تاج امواج”. به عنوان مثال ، در یک تغییر پرش لذت بخش ، Jacopo Tissi ایتالیایی شبیه Václav Nijinsky در نقش برده طلایی است. علاوه بر Tissi ، لازم به ذکر است که کار تمام تکنوازان شرکت کننده در این باله ، با استفاده از داده های پلاستیکی که آریاس قطعات خود را مجسمه سازی می کند: Ekaterina Krysanova و Vladislav Lantratova ، Ekaterina Obraztsova و Artemiy Belyakov ، و همچنین هنرمندانی از “گروه های دریایی باله” با لباس های آبی زیبا و فیروزه ای تن (طراح لباس برگیر ون بالن) ، مانند میخائیل کریوچکوف ، آلنا کووالوا ، مارک چینو ، آنا تورازاویشلی ، الکسی پوتینتسف ، کلیم افیموف ، آنتون و الکسی گاینوتدینوف ، دانیلا و الکسی خامزین و بسیاری دیگر.

تمام این “رنگ باله” تئاتر بولشوی در سه باله نمایش داده شده در اولین نمایش نیز توسط کارگردانان جلب می شود که البته برخلاف برایان آریاس که توسط فرهنگ روسیه کشیده شده و “سرریز” شده بود ، محدودیت های قابل توجهی در اجرای پروژه های خود داشت: تولید نباید شامل یک گروه بزرگ باله باشد ، نباید طولانی باشد و بر این اساس ، برای اینکه هزینه های غیر ضروری برای طراحی باله ها متحمل نشود ، نباید تزئینات گسترده ای انجام شود.

بنابراین ، به عنوان مثال ، در باله فقط به موسیقی دیوید لنگ ، که در واقع انگیزه باله سیمون والاسترو شد ، از تجهیزات صحنه تئاتر بولشوی استفاده شد – چهار طرفدار بزرگ ، که همه با هم هستند ، سپس جداگانه در هنگام اجرای باله کار کرد و فضای صحنه را با یک اثر الهام گرفته از متن کتاب مقدس “آواز آوازها” تزئین کرد.

در پس زمینه ابتدای این باله ، نقاشی از این اثر کتاب مقدس وجود دارد: “مرا ترسیم کن ، ما به دنبال تو خواهیم دوید” ، و این تنها داستان عاشقانه کتاب مقدس بین زن و مرد با رنگ و بوی وابسته به عشق شهوانی است ، که در رابطه بین انسان و خدا و با اندیشه پیش بینی شده است. آهنگساز لانگ “استعاره ای از عشق ما به ابدیت” است و در یک رقص 15 دقیقه ای برای پنج نفر (کسنیا آورینا ، نیکیتا کاپوستین ، کسنیا ژیگانشینا ، مارگاریتا شرینر ، دیمیتری دوروخوف) کاملا مجازی و پیوسته تجسم یافته است.

سیمون والاسترو یک رقصنده کلاسیک است ، او در آکادمی Teatro alla Scala تحصیل کرد ، سپس در باله اپرای پاریس بود ، که در آن بیست و دو سال رقصید ، بنابراین واژگان وی ، علاوه بر کلاسیک ، همانطور که خود طراح طراح تصدیق می کند ، می توان تأثیر چنین احساس کرد نوابغ رقص رقص مدرن ، مانند ویلیام فورسایت ، جیری کیلیان ، ناچو دواتو ، پینا باوش ، ماتس یک ، آنجلین پرلیوجاج ، وین مک گرگور ، برای رقصنده های ما که همه این سبک ها را در عمل نیز مطالعه می کردند ، قابل درک و کاملاً راحت بود (باله تقریباً تمام طراحان رقص ذکر شده به تئاتر بولشوی).

باله کوتاه دیگری که در اقدام دوم نشان داده شد نیز بد نبود – کم رنگ شدن توسط طراح رقص بلغاری Dimo ​​Milev ، ایجاد شده برای هفت مجری (کریستینا کرتووا ، نیکیتا کاپوستین ، دنیس ساوین ، ماریا میشینا ، الکسی گاینوتدینف ، آنا تورازاویلی ، نینا) بیریوکووا) در اینجا ، مانند سایر طراحان رقص شرکت کننده در برنامه ، واژگان کلاسیک با معاصر تعامل دارند و تأثیر چنین تعاملی غیر منتظره است.

درست است ، باله کمی خسته کننده به نظر می رسید. هیچ نقشه ای در آن وجود نداشت ، اما دو ردیف تغزلی خوب وجود داشت و علاوه بر این ، فضایی که طراح رقص می خواست در تنظیم رقص خود ایجاد کند تجسم یافته است – احساس اضطراب ، خطر قریب الوقوع و وحشت فرد پیش بینی سرنوشت خود.

پس از همه ، نام “Fading” ، همانطور که توسط طراح رقص تصور شده است ، به سرنوشت غم انگیز آهنگساز ، انریکه گرانادوس ، که در واقع باله به موسیقی او روی صحنه رفته ، پیش بینی می شود. “گرانادوس از زندگی غرق شدن ترسیده است. اما او مجبور شد به آمریکا برود ، جایی که اپرای او در نیویورک به صحنه رفته بود ، اگرچه مطمئن بود که می میرد. در بازگشت از آمریكا ، دستگاه بخار كه وی در آن قایقرانی می كرد توسط آلمانی ها بمب گذاری شد ، همسرش در آب بود. او خودش را در امواج پس از او انداخت و آنها با هم غرق شدند. طراح رقص داستانی را که در کتابچه در باله تعریف کرده نشان نمی دهد ، بلکه احساس خود را نسبت به آن با استفاده از رقص رقم می زند.

دیمو مایلو در یک زمان رقصنده باله اپرای ملی صوفیه بود ، تکنوازی در باله نانسی و لورین ، به رهبری پیر لاکوت. بعد از اینکه لاکوت از گروه خارج شد ، دیمو میلو در تئاتر رقص ملی اسپانیا به سرپرستی ناچو دواتو برقصید ، اکنون او به عنوان مربی در تئاتر رقص هلند (NDT) کار می کند … و دوباره ، همه این تأثیرات در باله کاملاً ملموس است. “موج نهم”. جاکوپو تیسی عکس ناتالیا ورونوا / تئاتر بولشوی

آخرین باله برتر نمایش داده شده در سومین اقدام برنامه “چهار شخصیت در جستجوی طرح” “سکوت” (سکوت) است. این قسمت به دلیل قسمت دوم کنسرتو برای دو ویولن ، ارکستر زهی و پیانو Tabula Rasa توسط Arvo Pärt نامگذاری شده است ، اما همچنین شعر معروف فیودور تیوتچف را به همین نام (“ساکت باش ، پنهان کن و تایلندی و احساسات و رویاهای خود باش”) ، با ویژگی های مقدس آنها : “یک فکر گفته شده دروغ است” …

این حالت “عدم اطمینان و بی ثباتی ، فقدان دیدگاه ، که در آن ما وجود داریم” ، که در شعر و موسیقی منتقل می شود ، توسط مارتین شیکس در تنظیم رقص منعکس می شود. از بین طراحان رقص ، شکس شاید باتجربه ترین باشد. وی نمایش هایی را در اپرای پاریس و اشتوتگارت ، در شب معروف رقصندگان جوان که توسط انجمن نوورا برگزار شده و همچنین در ژاپن ، استرالیا ، برزیل ، سوئیس به صحنه برده است …

باله Silentium روی سوتلانا زاخارووا روی صحنه رفت که در اولین بازیگر با Jacopo Tissi برقصید و آرزوی طراح رقص بود که با این بالرین کار کند. اما من ترکیب دوم را با آلنا کووالوا و آرتمی بلیاکوف دیدم. به طور کلی ، در این باله 10 نفر مشغول به کار هستند و علاوه بر افراد ذکر شده ، مارک چینو ، داریا خوخلووا ، آنتون گاینوتدینوف ، اولگا مارچنکووا ، کیریل سوکولوفسکی ، آنجلینا ولاشینتس هستند. جولیا گربنشچیکووا ، آرتور مکرتچیان. همه این مجریان ، شبیه سایه های اثیری در باله ، در این به ظاهر غیرواقعی عالی بودند ، و در ابعادی دیگر ، خارج از مکان و زمان اتفاق می افتاد ، مقاله مقدماتی و فلسفی با حرکات کند شده مانند رویا. این باله رایگان است و در اینجا تمام عناصر تشکیل دهنده یک مینیاتور 15 دقیقه ای مهم هستند: لباس شنا و جوراب شلواری که بالهای فرشته ای روی آنها کشیده شده است (طراح لباس الکساندر نوشپال) ، غیر واقعی ، نور اخروی (طراح نور آنتون استیخین) و در آخر همان ذوب و غیرواقعی ، مانند فضای نور ، رقص و رقص.