والری سایوتکین در مورد برنامه های فریبنده در نمایش “Voice”

صحبت کرد

از سال گذشته ، والری سایوتکین مربی در نمایش “Voice” بود و در این موقعیت نیز سعی می کند همه کارها را براساس ایده های خودش در مورد زیبایی انجام دهد. در تنظیماتی که برای اجرای هنرمندان تیم وی ایجاد شده است ، فقط ارکستر به نظر می رسد – بدون پد های گرامر ، و این “لوله” مشخصه ، صدای تا حدودی یکپارچه کاملاً برجسته است.

درست است ، در فصل جدید نمایش ، نه تنها احساسات موسیقی در حال جوشیدن است. در طی ممیزی های کور ، رسوایی در موضوع فلسفی مورد علاقه “دزدان برای شکوه تلاش می کنند” به پیشنهاد بازیگر استانیسلاو سادالسکی آغاز شد. الکساندرا بودنیکووا – دختر مجری تلویزیون رومن بودنیکوف – این بار در نقش “اوباش” حضور داشت. سه قاضی به دختر متوسل شدند ، که به گفته طرفداران سر و صدا ، کاملا ناعادلانه است و یک حمایت واضح است. MK ارتباط خود را با والری سایوتکین با موضوع داغ آغاز کرد.

– والری ، شما در حال حضور در فصل دوم Golos هستید ، اما رسوایی ای که در مورد یکی از شرکت کنندگان رخ داده برای شما اولین است. خودتان در مورد احساسات ملتهب چه احساسی دارید؟

– من فقط می توانم برای خودم پاسخ دهم و از نظر من این وضعیت کاملا احمقانه به نظر می رسد. هیچ کس حتی در مورد نیاز به جستجوی مرحله بعدی برخی از شرکت کنندگان لکنت زبان ندارد. اعتماد به مربی بودن – متشکرم! بقیه تصمیمات و اقدامات فقط برای من است و من این حق را برای خود محفوظ می دانم که صلاح بدانم. با شنیدن یک مجری ، بلافاصله می فهمم که می توانم با او چه کاری انجام دهم ، در چه جهتی او را بچرخانم. و اعضای هیئت داوران رویکردهای مختلفی دارند. Seryozha Shnurov اعداد تکان دهنده ای ارائه می دهد و آهنگ های رستوران را به بی قانونی کولی-رومانی تبدیل می کند. برعکس ، من سعی می کنم تنظیمات نفیس انجام دهم ، به طوری که قطعه کاملاً متفاوت به نظر برسد. نمایش “صدا” در استودیو. عکس: سرویس مطبوعاتی کانال اول

– درست است ، برای بسیاری از مردم عادی شنیدن همه اینها دشوارتر از دیدن دلیل رسوایی است. به نظر می رسد مسابقات استعدادهای درخشان نیز برای ایجاد بحث در مورد اینکه چه کسی از چه کسی شکایت کرده است

اختراع شده است

– این اجتناب ناپذیر است ، و هیچ کاری نمی توانید در این مورد انجام دهید. اما به طور کلی ، این کانال نمایش می دهد و تهیه کنندگان به خصوص نگران نیستند که چه کسی در آنجا برنده خواهد شد – مهمترین چیز این است که تماشای آن جالب است. و صحبت در مورد مصرف “متوسط” ها همه نسبی است. هرکسی نظر خودش را دارد. همانطور که میخائیل میخائیلوویچ ژوانتسکی می گوید: “شما باید در مورد طعم صدف با کسانی که آنها را خورده اند بحث کنید.” من می فهمم که همه اکنون می خواهند نظر خود را بیان کنند ، اما من فقط به انتقاد از کسانی که از نظر حرفه ای حق دارند ، توجه می کنم.

برای من ، عطر و طعم و کیفیت اصلی مبارزه در مسابقه دهندگان مهم است. زیرا اگر شخصی نتواند با اضطراب کنار بیاید ، بعداً شرم آور است. به عنوان مربی ، وظیفه اصلی من ایجاد یک رپرتوار جالب است تا بعداً این ترانه ها برای هنرمندان باقی بماند. سپس همه چیز فقط به آنها بستگی دارد. و صحبت در مورد پول ، روابط خانوادگی کاملاً مضحک است.

– برای بیشتر هنرمندان تازه کار که خود را به خوبی در این رقابت نشان دادند ، حضور در فینال یا حتی یک پیروزی به معنای آغاز فعالیت موسیقی نیست. فکر می کنید چرا این اتفاق می افتد؟

– من این را معمولاً به بچه هایم می گویم: “این نمایش برای این است که یک عمر بخاطر داشته باشید که چگونه خودتان را اینجا نشان دادید. اما پس از پایان برنامه ، دیگر مورد توجه بینندگان ، مدیریت کانال و حتی هیئت داوران قرار نخواهید گرفت ، گرچه در این صورت سعی می کنیم به نوعی با مشاوره کمک کنیم. ” این رقابت باید برای یادگیری کنار آمدن با هیجان و درک اینکه شما باید به دنبال رپرتوار بی نظیر خود باشید استفاده شود. و پول و ارتباطات همه توهم است. اگر مطالب مورد علاقه مردم را ارائه نکنید ، حتی اگر صفحه ها و اینترنت را با آهنگ های خود پر کنید ، علاقه به شما فقط تا زمانی که هزینه آن را پرداخت می کنید ، حفظ می شود. اما به محض متوقف کردن پرداخت ، همه چیز از بین می رود.

بنابراین ، ما به آهنگ ها و دست نوشته های موسیقی نیاز داریم که شما را برجسته کند. به عنوان مثال ، آنتون بلیایف ، که اخیراً با او در پروژه آزمایشگاه همکاری کردم. من نمی دانم او قبل از “صدا” چه بود ، اما بعد از آن او جهت حرکت خود را دقیقاً تعیین کرد ، این خط را خم کرد و همانطور که تمرین نشان می دهد ، در حالی که کاری را که دوست دارد انجام می دهد ، در فقر زندگی نمی کند. با همسر ویولا در یک نمایش مد.

– احساس شما در صندلی بزرگ هیئت منصفه چیست؟

– کاملاً هماهنگ. من پیشنهاد شرکت در پروژه را با خوش بینی ارائه کردم. این برای من جالب و جایگاه جدیدی است. و با توجه به پاسخ های مخاطبان ، من از من خوشم آمد – علی رغم این واقعیت که افراد بیشتری به جوانان رأی می دهند. اما سپس آنها خواستار فصل دوم شدند ، اگرچه تصمیم نهایی در مورد هیئت منصفه برای مدت طولانی مخفی نگه داشته شده است. به عنوان مثال ، من تا روز اول تیراندازی نمی دانستم چه کسی می تواند مخالف من باشد.

در فصل جدید ، من یک تنظیم کننده استخدام کردم. از این طریق راحت تره شما یک مفهوم کلی برای صدای یک آهنگ برای یک مجری یا آهنگساز دیگر تعیین می کنید ، و تنظیم کننده من نوازنده گروه Syutkin Mikhail Savin است ، که ما یک ربع قرن با او کار کرده ایم و کاملاً یکدیگر را درک می کنیم ، – تنظیم را می نویسد ، آن را به سرگئی ژیلین می دهد ، و او همه چیز را به زیبایی از روی نتها با ارکستر خود بازتولید می کند. وقتی خودتان را تکان می دهید ، مدت زمان زیادی طول می کشد. این در فصل اولم اینگونه بود ، اما اکنون کار را بهینه کرده ام. اما هنوز – من از ارزیابی های قاطع اجتناب کردم.

– مدت هاست تلویزیون برای شما نوعی زندگی موازی است. شما یک بار “فریب” ملودی را “فریب” داده اید …

– می توان گفت همه چیز آنجا با من شروع شد. من با ولاد لیست یف و یورا نیکولایف که در آن زمان از نزدیک درگیر این پروژه بودند ، ملاقات کردم و آنها گفتند که فقط من را به عنوان مجری ملودی حدس می زنم. اما این پروژه حداقل به حضور هفتگی در مسکو احتیاج داشت و وقتی برنامه تورهای گروه Bravo را به مدت سه ماه روی میز گذاشتم ، مشخص شد که باید انتخاب کنم: شغل جدیدی به عنوان مجری تلویزیون یا موسیقی.

در تلویزیون ، من دوست دارم به صورت چند تایی کار کنم. این بیشتر برای من یک سرگرمی است و در این قالب اینجا را دوست دارم. و وقتی رئیس ، ناظر ، برنامه فشرده ای دارید … من یک جریان کاری نامنظم را ترجیح می دهم.

– با این وجود ، شما پروژه های تلویزیونی زیادی داشته اید. شما برنامه های مختلفی را در کانال های مختلف میزبانی می کردید و در نمایش های بزرگ ، حتی روی یخ اسکیت بازی می کردید. بنابراین روال تلویزیون خیلی شما را نمی ترساند؟

– از همه موارد بالا ، “Voice” شاید بهترین فرآیند سازمان یافته باشد. هیچ سرگرمی غیرضروری در مجموعه وجود ندارد ، که اغلب در تلویزیون اتفاق می افتد. تعداد افراد به همان تعداد که شما نیاز دارید وجود دارد و همه آنها – از دستیاران گرفته تا کارگردان – بسیار حرفه ای هستند. و من اینجا در جای خود هستم ، یعنی احساساتم را تماشا می کنم و به اشتراک می گذارم. هدایت یک برنامه کاملاً موضوع دیگری است. فشار دادن شوخ طبعی و شوخ طبعی از خود بسیار دشوار است.

– اما شما این کار را انجام دادید ، به ویژه شنبه شب …

– این یک برنامه بازیگری است که هیچ شوخی ندارد. نویسنده متن متن را به شما می دهد ، شما آن را تلفظ می کنید. و تهیه کنندگان از هیچ نوع بداهه نوازی استقبال نکردند ، بنابراین من فقط مجبور شدم بیایم و فیلمنامه را کار کنم. اما ما یک شرکت خوب داریم: استاس دوژنیکوف ، ایگور ورنیک ، کولیا باسکوف. سرگرم کننده بود و از آن لذت بردم اما بیرون کشیدن آن برای مدت طولانی سخت است. شوخ طبعی شما تحت فشار بسیار طنز دیگری قرار دارد و برای اینکه خودم را حفظ کنم ، بعد از فصل دوم آنجا را ترک کردم.

– امسال ، علی رغم همه گیر شدن بیماری موسیقی که تقریباً مسدود شده است ، شما اخبار زیادی از شغل اصلی خود دارید: سه آهنگ جدید ، ویدئو …

– من اینجا یک راز کوچک دارم. واقعیت این است که تولد کودک “باتری” کاملاً متفاوتی می دهد. این یک مسئولیت است – شما می فهمید که یک عقاب دیگر باید روی بال بگذارد ، بنابراین پدر مجبور است کار کند ، نه وقت اینکه روی کاناپه دراز بکشد.

دوست قدیمی من آندری میسین ، یک نوازنده فوق کلاس ، به عنوان مجری ، آهنگی آماده را برای من به ابیات میخائیل گوتسریف می آورد: “والرا ، آواز بخوان”. و آواز خواندن برای من بسیار دلپذیر و آسان تر از یافتن بهانه هایی است که در اینجا دوست ندارم. من آواز می خوانم ، آنها محصول نهایی را تبلیغ می کنند ، و این به هیچ وجه من را نمی شکند. بنابراین ما دو آهنگ ساختیم. و اکنون “من جادوگری تو را می خواهم” در چرخش یکی از ایستگاه های رادیویی مقام اول را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد که در سن 62 سالگی باید نسبت به این موضوع بی تفاوت باشد ، اما باعث نشاط می شود. اینجا اولین مکان است ، ذکر شده است – و این بخشی از کار است.

برای تولد جان لنون ، آنها آهنگ “Lady Moscow” را با میخائیل من ساختند. و او کاملاً روحیه بیتلز است. چون اینها بتهای من هستند. و چه بتهایی – این همان چیزی است که موسیقی معلوم می شود: اگر آنها کوچکتر بودند ، شاید آهنگ ها پایین تر پرواز می کردند ، 25 سال صدا نمی یافتند … من همیشه به رقبایم می گویم: “یک نابغه حتی ممکن است بداند او کیست ، اما ما باید به کار خود ادامه دهیم. ” همه گیری اظهارات خاص خود را کرده است و اکنون کار بسیار دشوارتر است ، اما زمان آن نیست که قلب خود را از دست بدهیم. ما آنچه می توانیم انجام می دهیم. در حالی که مشغول هستید ، هیچ بیماری همه گیر شما را لمس نمی کند. با پسر لئو قدم بزنید.

– اما اگر دوباره به فیلمبرداری برگردیم ، در طول محدودیت ها ، بعضی اوقات اصلاً سرگرم کننده به نظر نمی رسند …

– قبل از دستور “Motor!” باید ماسک بزنند و هنگامی که تیراندازی آغاز می شود ، من فقط با چهار نفر از نزدیک تماس می گیرم که مانند من در آزمون قبل از برنامه شرکت می کنند. البته هیچ کس بیمه نیست و اعضای دولت ما بیمار هستند – در مورد نوازندگانی که ارتباط کمتری دارند چه می توانیم بگوییم.

– شما خودتان گاهی از روی کنایه خود را “پادشاه تناسب اندام تنبل” می نامید. حالا شما باید در سازماندهی وقت خود عنوان پادشاه را کنار بگذارید. موسیقی ، تیراندازی ، تور ، نگرانی های یک پدر جوان و حتی وقت برای گفتگو با روزنامه نگاران. چگونه این کار را انجام می دهید؟

– همانطور که ممکن است متوجه شده باشید ، من عاشق نظریه های تفسیری هستم – با این حال ، به عنوان نماینده مدرسه قدیمی ، همیشه به منبع مراجعه می کنم. بنابراین ، خرد زمانی است که می دانید چه چیزی را نادیده بگیرید. من هنوز وقت دارم فقط روی کاناپه دراز بکشم و به فردا فکر کنم. اما با لذت بسیار بیشتری وقتم را صرف راه رفتن با پسرم در هوای تازه می کنم. او قسمت خوبی از روز را می خوابد ، اما وقتی بیدار است ، از برقراری ارتباط با او لذت فوق العاده ای می برم. در جوانی ، شما می خواهید فرزندانتان به طور موازی بزرگ شوند ، و به دنبال کار خود باشید ، اما در سن من از قبل برای همه چیز وقت پیدا می کنید. به نظر می رسد که می توانید از دو تا هشت تمرین کنید و سپس به خانه بیایید و به جای اینکه در مهمانی ها بروید ، که اکنون به طور کلی بی ربط است ، از کودک مراقبت کنید.

به همه منتقدان درباره اینکه چگونه می توانید در سن 62 سالگی پدر شوید ، پاسخ خواهم داد: اگر پدر شخصی مسئولیت پذیر باشد ، مفید است. اگر قرار است غرق شود و کاری انجام ندهد ، احتمالاً دیگر نیازی به بچه دار شدن نیست. و برای من ، پسرم انگیزه دیگری برای خوب شدن است. اما به خاطر این ، من در ورزش فعالیت بیشتری نداشتم – فقط وقت بیشتری را به عزیزان اختصاص می دهم ، همین.