در “گوسار” با خرلاموف هجو طنزهای کمدی

شوروی را دیدند

واکنش بینندگان عادی نسبت به این سریال به طور سنتی بسیار متفاوت بوده است. از “سریال های غیرمعمول” و “شوخ طبعی جالب” تا “بدون بازیگر” و “همه چیز را از سینمای شوروی جدا کردند ، آنها خودشان تصوری ندارند”. هیئت منصفه محبوب ، که در مجامع اینترنتی بینندگان مختلفی حضور دارد ، بندرت می تواند به طراوت افکار متهم شود ، اما اغلب اوقات مصرف کنندگان حق دارند.

در مورد “هوسار” ، سایه های کلاسیک اتحاد جماهیر شوروی ، یعنی خلقت جاودانه کارگردان لئونید گایدای “ایوان واسیلیویچ حرفه خود را تغییر می دهد” ، به ترسناک ترین شکل این سریال را آویزان می کند. و نویسندگان “هوسار” در این مورد اصلاً خجالتی نیستند ، برعکس ، آنها کاری شبیه قلاب انجام می دهند. شخصیت اصلی که خارلاموف بازی کرد ، در نتیجه یک آزمایش علمی با یک ماشین زمان ، از زمان جنگ میهنی 1812 به مسکو مدرن می رسد. مهندسی که چنین جنایاتی را مرتکب شده است با همسرش اختلاف دارد. هواسار با آداب و رسوم مدرن در تضاد است.

همه اینها قبلاً در “ایوان واسیلیویچ …” بازی شده است ، اما هیچ دلیلی برای سرزنش کردن فیلم نامه نویسان “هوسار” برای چنین زیر پا گذاشتن آثار کلاسیک وجود ندارد. اگر کمدی های مورد علاقه خود در شوروی نباشید ، چه چیز دیگری را می توانید در پست مدرنیسم زیر پا بگذارید و تمرین کنید؟ اما شما باید برای این واقعیت آماده شوید که آنها با یکدیگر مقایسه می شوند ، و در اینجا هیچ جای خنده ندارد. به عنوان مثال ، یک اپیزود تقریباً آینه ای وجود دارد که در آن هواسار ، مانند ایوان مخوف در گایدایی ، به بالکن بیرون می رود و چشم انداز چشمگیر مسکو را مشاهده می کند. اما “نوعی زیبایی ، ریز” گایداف به یکی از نقل قول های محبوب او تبدیل شده است و “مانند معماران با شانس خود رقابت می کنند. شرمنده! ” از لب قهرمان خارلاموف ، چنین سرنوشتی ، به احتمال زیاد ، تهدیدی نیست.

اتفاقاً ، شکایات کمی در مورد خود گاریک وجود دارد. از بین همه ستاره های کمدی کلاب ، او احتمالاً تنها کسی است که آماده انجام کارهای بازیگری است و از این نظر “هوسار” فرصت خوبی برای گسترش هرچه بیشتر اوست. با توجه به طرح ، شخصیت او ترکیبی از اشرافیت از دست رفته در دوران رونق فناوری و رفتار در روح ستوان Rzhevsky است. به سختی لازم است یادآوری شود که بازی کردن دومین استراتژی تماشاگرترین است.

شوخ طبعی قهرمانان کمدی Gaidai نیز دور از این نیست که همیشه با ابرو “آغشته” شود. اما هنوز قهرمانان فیلم های او ، اگر حرفی عوامانه بزنند ، این کار را مثل حضور والدین سختگیر انجام می دهند. امروزه رسم است که با صدای بلند شوخی کنیم و عملاً در آستانه همسایه توالت وارد این شوخی ها شویم. می توانیم بگوییم که طنز کمدی برای عموم مردم به نوعی آزمایش شپش تبدیل شده است.

علاوه بر این ، شپش در این مورد نوعی بیماری وحشتناک نیست ، بلکه صرفاً بخشی از طبیعت ناقص انسان است. شاید ما بخواهیم وقتی صدای “جریان گورکن” بعدی به صدا در می آید با انزجار ابراز انزجار کنیم و حتی اخم کنیم و خود را حداقل یک قدم بالاتر از این رسوایی معرفی کنیم. اما به محض اینکه کمی هوشیاری خود را از دست دادیم ، و اکنون در چیزی غرغر می کنیم: “مثل اینکه من در استخر زنا می کردم ، اما صاعقه زده است.”

چه کاری باید انجام شود. دفترداران محکم و به ظاهر طرفدار غرب ، پس از چند لیوان ، از دهه نود شروع به شنیدن موسیقی پاپ روسیه می کنند و خانم های جامعه بدجوری تف می کنند و فحش می دهند. اشتباه است که نمایش های تلویزیونی مانند “هوسار” را متوسط ​​و بدوی بخوانیم. به طور کلی ، این محصولات با کیفیت بالا هستند ، علاوه بر این ، توسط افراد بسیار با استعداد ساخته شده است. اما هدف اصلی چنین پروژه هایی خنداندن مردم است. و اگر به آنها بخندید ، هنوز کتابهایی وجود دارد که خواندن آنها برای شما مفید خواهد بود و فیلمهایی که تماشای آنها خوب است. و البته گاریک خرلاموف جای رشد دارد که به احتمال زیاد این کار را انجام خواهد داد و در آینده نزدیک انجام خواهد داد.