دیمیتری آستاراخان نگاهی تازه به جنبش حزبی

انداخت

بهترین تصاویر آستاراخان هنوز کارهای اولیه او” آغاز شد! ” و “تو تنها من هستی” اما این واقعیت که جشنواره “سرنوشت یک خرابکار” را به عنوان فیلم افتتاحیه انتخاب کرد کاملا منطقی به نظر می رسد. معرفی رئیس هیئت منصفه و سایر اعضای آن حرکت خوبی است و به شما امکان می دهد یک سیستم مختصات تنظیم کنید ، بلافاصله مشخص می شود که چه کسی درباره فیلم های همکاران قضاوت می کند و چه چیزی برای خودش ارزش دارد.

“سرنوشت یک خرابکار” به مدت شش ماه در جنگل های مینسک و بلاروس در منطقه اسمولویچی فیلمبرداری شد. این فیلم برای هفتاد و پنجمین سالگرد پیروزی در جنگ بزرگ میهنی ایجاد شده است. این واقعه براساس وقایع واقعی بنا شده است ، و اعتبار آن نشان می دهد ، که گزارش از شاهکار فیودور کریلوویچ است که 16 تانک آلمانی را در 30 ژوئیه 1943 در ایستگاه Osipovichi بلاروس منفجر کرد. این به تنهایی حدس در مورد “معانی جدید” و رادیکالیسم کارگردان را زیر سوال می برد. حقیقت تاریخی ، از جمله در مورد جنگ ، نه تنها در جنگ افزارها ، بلکه در خیانت ، ترس ، آرزوی نجات به هر قیمتی دخیل است. فیلم نامه نمایشنامه نویس بلاروسی پاول موگیلین بر اساس اسناد نظامی ، داستان های شاهدان ، شرایط ناشناخته قبلی جنگ است.

در گزارش ها از محل فیلمبرداری ، دیمیتری آستاراخان با تکیه بر عصا ، جمعیت و بازیگران را مدیریت می کرد. این کار در مقیاس وسیع ، پیچیده و شامل صدها نفر از جمله متخصصان بسیار واجد شرایط بود. علاوه بر “Belarusfilm” ، که آستاراخان سالها در آنجا کار می کند ، این اعتبارات شامل وزارت فرهنگ فدراسیون روسیه است. به عنوان یک نامه امنیتی – نشانگر انجمن تاریخی ارتش ، بدون تصویب آن ، حتی یک تصویر نظامی از زمان مدینسکی قادر به انجام آن نبوده است. این بدان معناست که فیلم کارشناسان دقیق را راضی کرده است.

اولین نمایش قرار بود در ماه مه ، به مناسبت سالگرد پیروزی برگزار شود ، اما همه گیر همه برنامه ها را خراب کرد. به همین دلیل اولین نمایش جهانی در جشنواره چبوکساری برگزار شد.

اپوس روسی-بلاروسی در مورد شاهکار برق ایستگاه راه آهن آلس اورلوویچ ، که نمونه اولیه آن قهرمان واقعی فیودور کریلوویچ بود ، می گوید. وی در دهکده ای اشغال شده زندگی می کند ، یک گروهان حزبی است و با کمک دستگاه های بداهه قطارهای دشمن را منفجر می کند ، چرا که قبلا چراغ راهنمایی را غیرفعال کرده ، مغز آلمان ها را گول زده و سردرگمی ایجاد کرده است. چندین قطار در مسیرها جمع می شوند و مخازن آلمانی خود را به طرز خطرناکی نزدیک به سوخت می بینند. آلس مانند قهرمان واقعی دستوراتی را که صادقانه سزاوار آن بود دریافت نکرد. تمام افتخارات به کاپیتان حرفه ای می رسد ، که سال ها بعد در صف قهرمانان در جایگاه ها ایستاده است. و فرزندان دیگر نمی فهمند که چه کسی است.

در آستاراخان ، بسیاری از چیزها کمیک می شوند. زندگی خود در زیر آلمانها مانند تمشک ریخته شده به نظر می رسد. Fritzes همه احمقانه و خنده دار هستند. آلس با آنها عجله دارد. او به طور کلی یک ابر قهرمان ، بلاروسی رمبو است و لبخند او هالیوود است. بنابراین با مرواریدهای دندان برق می زند. آلس را دختران دوست دارند ، گویی که آنها از دوره دیگری ترخیص شده اند. یک برقکار شجاع و سکسی بین دختر پلیس و یک دختر بسیار جوان روستایی شکافته شده و آماده همه چیز برای او است. پس از مرگ در انفجار سویتای محبوبش (که در نقش وی لیانا گریبا را بازی می کرد ، گویی که یک سالن زیبایی را ترک کرده است) ، که پدر پلیس می خواست او را به آلمان بفرستد ، آلس به سرعت با شور و اشتیاق تازه ای به او دلداری داد. او شخصاً یكی را كشت ، اندكی اندوهگین شد و به سراغ دیگری رفت ، آن كسی كه جوانتر و قابل انعطاف بود.

نقش برق-پارتیزان را بازیگر تئاتر مسکو “کره” الکسی سورنسکی بازی کرد که در سریال های “حلقه ازدواج” ، “جوانی” ، فیلم “سنگ چخماق” میزگریف بازی کرد ، که نقش های بسیار کوچک زیادی در سینما بازی کرد. در “سرنوشت خرابکار” آنها یک ماچو از او خلق کردند که از هیچ جا به این دنیا نیامده بود. آندره اسمولیاکوف بار دیگر یک حرومزاده و یک خائن را بازی کرد و ، شاید ، او تنها کسی است که در اینجا سوالی برای او وجود ندارد. الكساندر سمچف در نقش افسر آلمانی خنده دار كلاینر كه روسی صحبت می كند قطعاً قهرمان یك رمان كاملا متفاوت است. برای یک کمیک عالی است.

اما آستاراخان بسیار جدی است. او مطمئناً از سوالات عجیب قصد و رادیکالیسم متعجب خواهد شد. چه نوع لطیفه ها و سوالات ناراحت کننده ای با موضوع مقدس جنگ وجود دارد. اما جنبش حزبی در عملکرد وی بسیار خنده دار به نظر می رسد.