اولین نمایش جهانی اپرا “آنا ک.” Alexandra Zhurbina

اپراهای ژوربین بر اساس منابع مختلف ادبی بنا شده است: از “سزار و کلئوپاترا” ساخته برنارد شاو تا “دیو کوچک” از سولوگوب ، آثار توماس مان و یوری تریفونوف. همانطور که خود آهنگساز می گوید ، “آنا کی”. – بزرگترین و جدی ترین اثر او در ژانر اپرا ، که سالها آرزویش را داشت. این فیلم براساس “آنا کارنینا” ساخته لئو تولستوی ساخته شده است ، گرچه از این نام مشخص می شود که ما در مورد آنا کرن صحبت می کنیم. رمان تولستوی از نظر تئاتر ، فیلم و تفسیرهای موسیقی غنی است. نمایش های موزیکال ، باله ها و فیلم های مختلفی در سراسر جهان به روی صحنه رفته است که آزادانه این طرح معروف را تفسیر می کند. الكساندر ژوربین به دنبال راه خود بود ، او می خواست كار خاصی انجام دهد. با تشکر از نویسندگان لیبرتو آنا رودیونوا و سرگئی پلوتوف ، یک خوانش بسیار رادیکال ظاهر شده است.

اجرای کنسرت اپرا به دلیل همه گیری نه تنها یک قدم اجباری بود ، بلکه فرصتی عالی برای اولویت دادن به موسیقی بود ، موسیقی که عصر همان روز به موسیقی اصلی تبدیل شد و بار تفسیرهای تئاتری را نداشت. مدیر نسخه کنسرت – بازیگر و مدیر هنری دانشکده هنر دراماتیک ایگور یاتسکو – نیز به نمایندگی از مجری برنامه ، در یکی از ردیف های سالن نمایش در کنار گروه کر مردان صحبت کرد. گروه کر زن در آن سوی صحنه به تصویر آینه ای او تبدیل شد. طبق آخرین الزامات بهداشتی ، هنرمندان حق حضور در صحنه به تعداد زیاد را نداشتند ، بنابراین طلاق گرفتند ، اما به طور م effectivelyثر کار کرد.

قهرمان اصلی این اپرا آنوشا ، آنیا کارنینا ، 19 ساله است. او دختر آنا آرکادیوونا کارنینا و کنت الکسی ورونسکی فرزند عشق ممنوعه است که توسط الکسی کارنین بزرگ شده است. قسمت او با لطافت توسط Ekaterina Chudotvorova اجرا شد. آنیا به شرح زیر با پدر خوانده خود ارتباط برقرار می کند:

– امیدوارم همیشه متواضع باشید.

– بله ، پاپا ، بله.

آخرین عبارت با یک تکرار تکرار می شود.

هنگامی که الکسی کارنین (اوگنی لیبرمن) برای او مهمانی سودآوری یافت – یک داماد پیر ، او پاسخ خواهد داد: “من با شمار شما ازدواج نمی کنم. من نمی خواهم سرنوشت مادرم را تکرار کنم. “

“شباهت شما با مادرتان بی نظیر است” ، قهرمانان درباره آن آواز می خوانند. آنیا وقتی مادرش را از دست داد كودك بود و تنها پس از بلوغ ، همانطور كه ​​الان می گویند ، با پدر بیولوژیك خود – ورونسكی (آندری بروس) ملاقات كرد.

موضوع توپ کلید می شود: “توپ ، توپ ، توپ”. به نظر می رسد کل زندگی جامعه از یک توپ به آن توپ دیگر می رود. و بر روی یکی از آنها ، اولین کارنینا جونیور برای اولین بار ظاهر خواهد شد ، تقریباً همان احساساتی را که ناتاشا روستوا با تولستوی داشت ، هنگام اولین حضور ، تجربه کرد.

گاهشماری در داستان وجود ندارد. الكساندر ژوربین ، با پیش بینی شب ، برای عموم توضیح داد كه آنا كارنینا نه در فینال ، بلكه در مقدمه خود را زیر قطار می اندازد و یكی از شخصیت ها پیوتر ایلیچ چایكوفسكی خواهد بود ، كه در رابطه با او ژوربین به نسخه خودكشی پایبند است.

وقایع در دهه هفتاد قرن نوزدهم اتفاق می افتد ، هنگامی که آنا کارنینا برای اولین بار با ورونسکی ملاقات می کند ، در سکوی ایستگاه نیکولایفسکی در 12 فوریه 1872. بخشی از آنا در اجرای النا ترنتی یوا به طرز غم انگیزی و برازنده به نظر می رسید – جوان و زیبا ، به هیچ وجه شبیه مجریان بالغ این نقش در صحنه دراماتیک نیست. باید بگویم که به دلیل همه گیری ، بازیگران بسیار تغییر کرده اند. فقط می توان تعجب کرد که چگونه اولین نمایش به طور کامل برگزار شد. ما شاهد وقایع 16 و 17 نوامبر 1893 خواهیم بود ، وقتی سمفونی شماره 6 چایکوفسکی برای اولین بار اجرا شد که مخاطبان با خویشتنداری از آن استقبال کردند. در آنا ک. نمایندگان جامعه عالی ، که قضاوت خاص خود را دارند ، این حکم را اعلام می کنند: “سمفونی وحشتناک است! چایکوفسکی از ذهنش دور است. او دیگر نمی تواند چیزی بنویسد. ” به گفته ژوربین ، همه اینها به یک پایان غم انگیز منجر می شود. پیوتر ایلیچ خودکشی خواهد کرد. جامعه سکولار مانند یک گروه کر یونانی است که خود حکم می دهد. این تصمیم می گیرد چه چیزی مناسب و چه چیزی قابل قبول نیست.

ابتدا ، آنا و الکسی کارنینس به گوش چایکوفسکی نابغه جوان می روند که هنوز افراد کمی او را می شناسند. و در سال 1893 ، فرزندان کارنینا ، آنیا و سریوزا 25 ساله (ماکسیم ساژین) ، به نمایندگی از ژوربین در دو سن ، از جمله یک پسر هشت ساله (بوگدان ناگای) ، به کنسرت او می روند.

“آنا ک.” در سال 2013 نوشته شد و به قسمت آخر سه گانه اپراهای مهم ژوربین تبدیل شد که توسط آلبرت و ژیزل (2011) و روز مبارک (2020) افتتاح شد. آهنگساز خود آنها را به چرخه “اپرا برای مردم” ارجاع می دهد ، كه شامل آثاری است كه در سنت های اپرا از قرن نوزدهم – اوایل قرن 20 نوشته شده اند ، طراحی شده برای اجرا توسط خوانندگان مكتب بل كانتو و صدای ارکستر سمفونیک ، مدرنیزه شده توسط ناسازگاری ، سونوراتیک و آلئوریک. و از آنجا که چایکوفسکی برای ژوربین مانند خدا ، آهنگساز محبوب است ، برخی از مضامین او را می توان در ترکیب قهرمان روز حدس زد.

قهرمانان در انتظار قرن XX زندگی می کنند ، امید خود را به آن می بندند. اما او به عنوان وحشتناک ترین قرن تاریخ بشریت محکوم شد.