عکاس سرگئی لیدوف در مورد ویژگیهای تیراندازی به مقامات ارشد دولت

صحبت کرد

سرگئی لیدوف یک عکاس مشهور روسی از دوران اتحاد جماهیر شوروی است. برنده ترین ، شاید با عنوان ، برنده جوایز و جوایز متعدد. وی نویسنده 9 آلبوم و شرکت کننده در بیش از 200 نمایشگاه در روسیه و خارج از کشور است.

در آستانه نیمه سالگرد خود ، او درباره خودش و مشکلات هنر عکاسی این روزهای ما صحبت کرد.

– سرگئی لوویچ ، امروز با پیشرفت فن آوری ، بهبود تلفن های همراه ، که مجهز به دوربین های پیشرفته تر و پیشرفته تر هستند ، حرفه یک عکاس ساده شده است یا من اشتباه می کنم؟

– تفاوت یک عکاس حرفه ای با یک آماتور چیست؟ آماتور به چیزهای کوچک فکر نمی کند – دست کاملا وارد قاب نشده است ، پس زمینه بد است ، خوب ، خوب. آماتور به سادگی آن را نمی بیند. یک حرفه ای می داند که چگونه روی یک ترکیب کار کند ، چگونه لطیف ترین لحظات را ببیند. من عاشق زندگی هستم و سعی می کنم همه افراد را در لنز دوربین خود زیبا جلوه دهم.

– و اگر فرد زشت است؟ بنابراین ، معلوم می شود که شما به او سودآورتر شلیک می کنید ، چاپلوسی می کنید ، اما این با واقعیت مطابقت ندارد؟

– وقتی عکاسی می کنید ، مجسمه ساز هستید. و شما به عنوان یک مجسمه ساز ، تصویر یک شخص را مجسمه می کنید. حرفه ما دومین حرفه قدیمی است و گاهی اوقات ما برای جلب رضایت شخصی که برای او عکس پرتره می کنیم ، کار می کنیم. بنابراین ، نگرش شخصی من نسبت به آنچه من شلیک می کنم با یک شعار ساده بیان می شود “من فقط نمی توانم”. من باید همه تفاوت های ظریف را به منظور ایجاد تصویر مورد نظر منتقل کنم و در عین حال افرادی را که این عکس را می بینند فریب ندهم. و هیچ مرد زشتی وجود ندارد ، در یک نقاشی یا عکس کم نمایش داده می شود.

– عکاسانی که با سیاستمداران بزرگ کار می کنند تصویر خود را در نگاه مردم شکل می دهند. به نظر می رسد که عکاس همان استراتژیست سیاسی است و تا حدی اعتبار نه تنها یک شخص خاص ، بلکه کل کشور به او بستگی دارد؟

– اخیراً گرایشی پدیدار شده است: وقتی عکاسان به مقامات ارشد دولت شلیک می کنند ، آنها به دنبال نگاتیو می گردند. از غرب آمد. این همیشه من را شگفت زده کرده است که بعضی اوقات چه طعنه هایی در عکس در یک فرد بازتولید می شود. گاهی اوقات این فقط یک فریب است ، که به طور مصنوعی ایجاد شده یا از تجربیات بدست آمده است. اما من طور دیگری کار می کنم. اگر شخصی به عنوان یک موضوع عکاسی برای من جالب باشد ، سعی می کنم ذات آن را از طریق چشم ، حرکات ، از طریق پس زمینه منتقل کنم. همه اینها می تواند نقش مثبت یا منفی داشته باشد. حتی پس زمینه ای که به آن شخص شلیک می کنید مهم است. گاهی اوقات پس زمینه یا نور علیه شخص کار می کند و سپس باید لحظه بهتری را برای شلیک جستجو کنید.

– آیا می توانید از برخی شخصیت های رسانه ای ، شاید سیاستمداران ، که شخصیت آنها از طریق عکاسی به خوبی منتقل می شود ، مثالی بزنید؟

– به عنوان مثال ، شهردار سابق مسکو ، یوری میخائیلوویچ لوژکوف. او یک بازیگر فوق العاده بود ، یک یافته واقعی برای یک عکاس. و بعد از لوژکوف سرگئی سمیونوویچ سوبیانین می آید. سیاستمداری جدی با خویشتنداری و احساسات. در ابتدا کار دشوار بود ، اما بعد من با تصویر او عجین شدم. به مناسبت ها ، من به سرگئی سمنوویچ عکسی از لو یاشین دادم. من از یاشین در یک مسابقه خداحافظی فیلمبرداری کردم. وی با مردم ، با مردم خداحافظی کرد. بنابراین من به سوبیانین – این پرتره – هدیه دادم. چرا یاشین؟ چون یاشین دروازه بان ، مدافع بود. او از افتخار تیم خود و کل اتحاد جماهیر شوروی دفاع کرد. و سوبیانین مدافع مسکو است ، افتخار پایتخت و کل کشور به اقدامات او بستگی دارد. و او با موفقیت کار می کند – ببینید مسکو تحت نظر او چگونه تغییر کرده است! این سخنان صادقانه و نظر من است.

– در طول زندگی شما چگونه هنر عکاسی تغییر کرده است؟ در دوران جوانی در زمان شوروی ، در زمان پرسترویکا چگونه بود و اکنون روندها چگونه است؟

– وقتی به عکاسی آمدم ، حتی بیست سال نداشتم. در آن زمان مردم چنان عاشق این نوع هنر بودند که در مانژ مسکو ، جایی که عکسهای واسیلی مالیشف در آن به نمایش گذاشته شده بود ، صف سه دایره روی میز بود. فقط تصور کنید – Manezh بزرگ ، سالن نمایشگاه مرکزی ، و در اطراف آن یک صف در سه محافل وجود دارد!

ظهور فرهنگ عکاسی در اواخر دوره خروشچف ، در آغاز دوره برژنف اتفاق افتاد. گزارش های مطبوعاتی را شنیدم. عکاسان سر و صدا کردند و سعی کردند تا جایی که ممکن است در حرکت عکس بگیرند. زمان خوبی بود ، همه سعی در برجسته سازی ، معرفی برخی نوآوری ها در روند کار داشتند. آن زمان طغیان بزرگی در دنیای عکاسی رخ داد! کم کم همه اینها کمرنگ شدند …

در دهه 90 ، آزادی فرا رسید. هر کجا و از آنچه فقط آنها عکس می گرفتند: در بازارها ، در دروازه ها ، برهنگی … کار خطرناک شد. اگر شلیک کند به شخصی که هرگز نباید وارد قاب شود ، به عنوان مثال یک رئیس جنایی ، می تواند به صورت و دوربین ویا حتی یک چاقو از پشت برخورد کند.

امروز می بینم که عکاسی از رپورتاژ به تدریج در حال نابودی است. من فکر می کنم که در پایان به این واقعیت خواهد رسید که اپراتورها به راحتی با سرعت 100 فریم در ثانیه عکس می گیرند و سپس ویرایشگر bild در مجلات فریم های مناسب را از آنجا انتخاب می کند. عکاسی فقط در هنر باقی خواهد ماند.

– آیا این خطر وجود دارد که هنر واقعی عکاسی به بسیاری از نخبگان تبدیل شود؟

– من چیزی مشابه در تایلند دیده ام. شاه عکاس شماره یک بود. در سال 2014 ، Kirill Mikhailovich Barsky سفیر ما در تایلند بود. با تشکر از او ، من موفق شدم پاداش تایلند را با نشان افتخاری “چشم طلایی روسیه” و همچنین شاهزاده خانم اهدا کنم – او در سطح بالایی به عکاسی ماکرو مشغول بود. بعداً ، کیریل بارسکی ، به همراه وزیر دولت مسکو ، سرگئی چرمین ، نمایشگاه شخصی من را در تایلند ترتیب دادند. من از هر دوی آنها بسیار سپاسگزارم!

– متاسفانه به نظر نمی رسد که مقامات ارشد دولت روسیه علاقه زیادی به عکاسی ندارند و امروزه این نوع هنر در روسیه در اولویت نیست. به نظر شما چگونه می توان این مورد را تغییر داد؟

– اساتید بزرگ عکاسی همیشه در روسیه بوده و هستند – دیمیتری دونسکوی ، ولادیمیر موسیلیان ، سرگئی کیورین ، یوری کوزیرف ، یوری ترانکویلیتسکی نیکولای راخمانوف …. برای اینکه نسل جوان از نمونه این عکاسان بیاموزد ، لازم است شاخه مسکو انجمن عکاسی روسیه احیا شود. من پرتره را به والنتینا ماتوینکو تقدیم کردم ، آنها به من حرف دادند و من ایده احیای RFO را بیان کردم. من بسیار خوشحال شدم که دیدم چگونه والنتینا ایوانوونا در پاسخ درخشید و به گرمی از این ایده حمایت کرد. من واقعاً امیدوارم که با او ملاقات کرده و در مورد این موضوع صحبت کنیم. او می تواند کاندیدایی عالی برای تصدی پست انجمن عکاسی روسیه باشد.

علاوه بر این ، من اخیراً با کیهان نورد یوری باتورین ملاقات کردم. او یک استاد است ، مدیر انستیتوی تاریخ علوم طبیعی و فناوری آکادمی علوم روسیه بود. ما در مورد ایده ایجاد یک مرکز عکاسی بین المللی بر اساس آکادمی علوم روسیه بحث کردیم. من می خواهم از والنتینا ایوانوونا ماتوینکو بخواهم که یک مرکز جهانی برای وقایع نگاری عکس ایجاد کند ، جایی که بسیاری از شرکت های معروف سازنده دوربین می توانند در آن مستقر شوند و نمایشگاه های عکس در آنجا برگزار شود.

ایجاد چنین مرکزی برای جوانان بسیار مهم است و می تواند براساس آکادمی علوم روسیه ایجاد شود. در مورد نفرات اول ، تا آنجا که من می دانم ، دیمیتری آناتولیویچ مدودف عاشق عکاسی است و کاملاً موفق است. ،

– آیا چنین چیزی در زمان شوروی اتفاق افتاده است؟

– در دهه 30 ، ماکسیم گورکی مجله “اتحاد جماهیر شوروی سابق در ساخت و ساز” را ایجاد کرد. این ماهنامه مجله خبری و تبلیغاتی ماهانه شوروی بود. گورکی ویراستاری اولین شماره مجله را بر عهده داشت. این مجله بسیار محبوب بود ، اگرچه بیشتر مخاطبان خارجی را هدف قرار می داد. از سال 1930 تا 1941 منتشر شد. در آن زمان به پنج زبان! و در سال 1949 تولید آن در قالب جدیدی به نام “اتحاد جماهیر شوروی” آغاز شد. وی در ژانر مجلات خبری مصور ، سلف مجله آمریکایی لایف شد. چرا این مجله را به صورت دیجیتالی بازآفرینی نمی کنیم؟ من فکر می کنم که این به سادگی لازم است ، به خصوص که مجله “اتحاد جماهیر شوروی” امسال 90 ساله است!

– احتمالاً در طول زندگی خود دوستان زیادی تشکیل داده اید ، در این سن چه دوستی از دوستی حاصل می شود؟

– دیر یا زود لحظه ای فرا می رسد که می فهمید همه چیز در زندگی فقط این نیست – مسئله بسیار دشوار روابط انسانی است. افرادی هستند که در لحظه ای دشوار دست یاری نخواهند داد. اما موضوع این نیست. نکته اصلی این است که رفقای وفادار و دوستان واقعی وجود دارند که همیشه کمک خواهند کرد .. من در مورد روزنامه نگار معروف ، سردبیر مجله MK پاول نیکولایویچ گوسف صحبت می کنم. من در بسیاری از رویدادها کار کرده ام ، در صدها کنفرانس شرکت کرده ام. همیشه به نظرم می رسید که همه چیز اطرافم گلگون ، زیبا و خوب است. اما روزهای تاریک فرا رسید. آنها به طور غیرمنتظره ای آمدند ، سعی شد محل کارگاه من را تصرف کنند. من کاملاً در بن بست بودم! و سپس با پاول نیکولاویچ تماس گرفتم و به او گفتم چه اتفاقی می افتد. و اگرچه در آن لحظه او در خاور دور بود و به شدت مشغول بود ، “بله ، من همدردی می کنم” را رد نکرد. او عمل نشان داد – او روزنامه نگاران خود را به هم متصل کرد! چه کسی وضعیت را فهمید و به زودی مشخص شد که ملک چهارم در حال کار است! بعد از آن همه چیز طور دیگری پیش رفت و من به خاطر این امر از Moskovsky Komsomolets بسیار سپاسگزارم!

– درباره قاب عکس مورد علاقه خود بگویید ، من سو that ظن دارم که ولادیمیر پوتین در کابین کمباین است …

– بله ، من یک عکس تاریخی دارم! من از ولادیمیر پوتین در روستوف آن دون فیلمبرداری کردم ، در هنگام بازدید از نمایشگاه کشاورزی “Day of the Russian Field – 2007” بازدید کرد و به مکان مجتمع کمباین در آنجا صعود کرد. در اینجا باید توجه داشته باشم که عکاسان استخر ریاست جمهوری بدون چشمک زدن کار می کنند – شما نمی توانید به سرهای دولت با نور ضربه بزنید ، اما من یک عکاس آزاد ، فریلنسر ، رئیس انجمن صنفی عکاسان حرفه ای هستم ، و گرچه به ندرت ، من با خود فلش می برم … در این حالت ، من روی اسب بودم واقعیت این است که دروگرهای مدرن شیشه جلو اتومبیل تیره دارند تا آفتاب در چشمان جمع کننده ها نتابد .. و بنابراین ، دیدن ماشین برداشت از خارج تقریباً غیرممکن است. وقتی رئیس جمهور خود را در کابین کمباین یافت ، فکر کردم – اگر فلاش از این حجاب قهوه ای عبور کند ، چه می شود؟ سعی کردم … و گول خوردم! فلاش کار خود را انجام داد – عکس واضح و زیبا بود. در ابتدا ، رئیس جمهور تنها بود ، و سپس معاون اول رئیس وقت وقت دولت ، سرگئی ایوانف ، و مدیر کارخانه روستسلماش ، والری مالتسف ، که رئیس جمهور را همراهی می کردند ، با او نشستند ، بنابراین من چندین داستان داشتم. هر عکاسی دوست دارد در مورد آنچه که اختراع کرده اند به خود ببالد. بنابراین ، من لاف می زنم – هیچ عکاسی چنین عکس هایی ندارد!