هنرمند یوگنی میتا در محاکمه پرونده Efremov

یک سری نقاشی کشید

طرح های دادگاه (چنین مفهومی وجود دارد) در طول دادگاه ساخته می شوند. آنها در کشورهایی که عکاسی و فیلمبرداری در طول جلسات ممنوع است ، محبوب هستند ، زیرا باعث منحرف کردن توجه شرکت کنندگان در این روند و نقض حریم خصوصی می شود. هفت تا هشت دقیقه طول می کشد تا چنین الگویی ایجاد شود. اوگنی میتا برداشت خود را از آنچه در آن روز اتفاق افتاد با MK در میان گذاشت.

– آیا قبلاً این کار را انجام داده اید؟

– نقاشی های پزشکی قانونی؟ نه اما برای من هیچ تفاوتی اساسی در این نیست که من از زندگی یا تخیل ، در دادگاه یا جایی دیگر استفاده کنم. هنرمندانی هستند که خیلی سریع نقاشی نمی کشند. آنها برای چند دقیقه سخت می توانند از زندگی جدا شوند. من تحصیلات هنری کلاسیک دارم ، بنابراین این کار را از نظر فنی انجام می دهم ، مخصوصاً بدون تفکر.

– ما برخلاف ایالات متحده آمریکا و انگلیس ، سنتی از طرح های پزشکی قانونی نداریم؟

– بله ، سنت توسعه نیافته است. وقتی هنرمندان به دادگاه ها می روند و نقاشی می کشند هیچ رویه نهادی وجود ندارد. اگرچه در دادگاه پرسننسکی ، نه چندان دور از من ، مردی که دو نقاشی پرتره بزرگ از افرموف و قاضی ساخته بود ، نشسته بود. او مانند من طراحی نکرد.

– آیا موانعی وجود دارد؟ آیا به جلسه دادگاه آمده اید و شروع به طراحی کرده اید؟

– هیچ مانعی وجود نداشت. این قانون مجاز است. می توانید بیایید و نقاشی بکشید. نمی توانید عکس بگیرید.

– چند بار در دادگاه بوده اید؟

– من همه چیز را در یک نشست کشیدم. من برای حمایت از او به میشا آمدم ، در همان زمان آلبوم را گرفتم. در حالی که در دادگاه نشسته بودم ، نقاشی کشیدم. هر نقاشی در مدت پنج تا هفت دقیقه تکمیل می شود. عکس: یوجین میتا

– اما تصاویر کمی از خود میخائیل افرموف دارید.

– من فقط یک نکته ناخوشایند داشتم. طوری نشستم که او به سختی دیده می شد. کمی از پشت وکیل نگاه کرد. آنجا چیز زیادی برای کشیدن نبود. میشا ماسک زده بود. صورت بسته است ، فقط چشمها قابل مشاهده است. از زیر ابرو نگاه کرد.

– صحنه در دادگاه چقدر قوی بود؟

– همه اینها وحشتناک است ، به ویژه اینکه میشا در این موقعیت قرار دارد. دادگاه ، به طور کلی ، یک داستان دشوار است ، به ویژه یک جنایتکار ، جایی که فرد تحت فشار قرار می گیرد. این واقعه نه تنها خود غم انگیز است ، بلکه لازم است آن را دو بار دیگر تجربه کنید: در زندگی و در طول دادگاه ، بحث های بی پایان ، سخنرانی های دادستان ، وکیل ، قربانیان ، شاهدان را پشت سر بگذارید.

– میخائیل افرموف برای شما غریبه نیست.

– او دوست صمیمی من است. من او را از هفت سالگی می شناسم. یعنی همه زندگی من. ما با هم کار کردیم من به عنوان یک هنرمند ، هفت نمایش ، صحنه و لباس با او در تئاتر هنری مسکو و Sovremennik اجرا کردم. عکس: یوجین میتا

– آیا در دادگاه چیز جدیدی درباره او یاد گرفتید؟

– آنجا چیز جدیدی ندیدم. من قبلاً به دادگاه رفته ام و این برای من شوک آور نبود. اما دوستانم که چنین تجربه ای نداشتند ، شوکه شدند. من خیلی نگران میشا هستم ، به خاطر این واقعیت که او در این موقعیت قرار داشت. من می توانم آنچه را که واقعاً اتفاق افتاده است فرموله کنم. شاید ، من هیچ چیز جدیدی برای کسی فاش نکنم ، اما زندگی میخائیل افرموف طی یک سال گذشته بسیار چشمگیر بوده است. او سه ضرر بسیار چشمگیر داشت. مادرش درگذشت و چند ماه بعد – گالینا بوریسوونا وولچک. مامان برای میشا شخص بسیار مهمی بود. واضح است که برای هر یک از ما نزدیکترین و عزیزترین فرد در زندگی است ، اما برای او این یک حمایت نیز بود. او از نظر درونی و زیبایی شناختی ، حرفه ای و انسانی به آن اعتماد کرد. گالینا بوریسوونا وولچک در واقع مادر دوم او است. او همچنین در Sovremennik کار می کرد ، و او بسیار او را دوست داشت. میشا از نظر او ، نگرش نسبت به خودش بسیار قدردانی کرد. در طول زندگی وی ، روابط حرفه ای و انسانی بین آنها شکل گرفت. Sovremennik همیشه توسط بنیانگذاران آن هدایت می شد: اول اولگ افرموف ، سپس Volchek. پس از مرگ وی ، یک مدیر هنری جدید به تئاتر آمد و برای میشکا نیز درام بود. او تحت قرارداد در Sovremennik کار می کرد ، عضو گروه نبود ، اگرچه در چندین اجرا بازی کرد و خودش آن را روی صحنه برد. اخیراً ما نیز با او اجرایی کردیم. میشا برنامه ای را برای پذیرش در گروه Sovremennik نوشت ، اما او پذیرفته نشد ، آنها از دروازه نوبت دادند. طولی نکشید که واقعه وحشتناک رخ داد. این سه ضرر او را قطع کرد ، زمین را از زیر پایش بیرون کشید. او در یک بحران وجودی وحشتناک قرار داشت. با او ارتباط برقرار کردم. ما حدود یک هفته قبل از حادثه ، فقط در حین قرنطینه یکدیگر را دیدیم. متأسفانه همه اینها او را به سمت داستانی هیولا سوق داد.

– با تشکر از یک وکیل ، او به یک مضحکه تبدیل شد.

– به نظر من انتخاب اشتباهی انجام شده است. خود استراتژی که توسط دفاع انتخاب می شود ، به سادگی یک شکست است و موقعیت هایی که میشا نیز به همین دلیل ایجاد کرده است. من معتقدم این ادامه حادثه است.

میشا فردی پاسخگو و با توجه است. من این همه سال را می شناسم! او البته متفاوت است. من سعی نمی کنم از او به عنوان یک فرشته تصویر کنم. او از یک فرشته دور است ، اما یک فرد خوب است ، برای من بسیار عزیز است. آنچه برای او اتفاق می افتد درد است. خوب است که او قدرت را پیدا کرد و در دادگاه بیانیه داد ، خود را به جرم اعتراف کرد. عکس: یوجین میتا

– توضیحی پیدا کنید که چرا پاشایف در کنار افرموف ظاهر شد؟

– نمی دانم من فقط نمی فهمم دیدم که در ابتدا او وکلای دیگری داشت و سپس پاشایف ظاهر شد. به دلایلی میشا شروع به همکاری با او کرد. حق او ، انتخاب اوست. وضعیت مانند یک پزشک است ، وقتی شخصی تصمیم می گیرد که باید به متخصص دیگری مراجعه کند. اما این مسئولیت تا آخر عمر او است. برای من همه چیز درباره درک میشینو از این داستان روشن نیست. او روی چه چیزهایی حساب کرده و شاید هنوز هم روی آن حساب کرده است؟ من این را نمی دانم