آرکادی اینین: “من رکود برژنف را برمی گردم – بهترین زمان برای کشور ما”

– آرکادی یاکولوویچ، آیا سالگرد خود را با اقوام و دوستان خود جشن خواهید گرفت، اما آیا رویدادهای رسمی برگزار می شود؟

– 3 اردیبهشت به درخواست من کنسرتی در خانه سینما برگزار می شود.

– از یک اتفاق شاد صحبت می کنی، اما انگار غمی در صدایت دارد…

– چنین شب های من همیشه توسط جوزف کوبزون باز می شد. آرکادی آرکانوف، تولیا تروشکین، ایلیا اولینیکوف، میخائیل زادورنوف، یان آرلازوروف آمدند … امروز آنها با ما نیستند.

– داستان معروفی در مورد میخائیل زوشچنکو وجود دارد که با شکایت از مالیخولیا و بی علاقگی نزد دکتر آمد و دکتر به او توصیه کرد که داستان های خودش را بخواند. آیا در زندگی فردی شاد یا مالیخولیایی هستید؟

– چنین فرمولی وجود دارد که نویسندگان طنز که روح خود را با شادی درخشان در آثار خود سرمایه گذاری کرده اند ، مانند هیپوکندریاها در زندگی غمگین می شوند. این مقایسه، مانند هر مقایسه دیگری، لنگ است. نویسندگان غمگینی هستند، کسانی هستند که چپ و راست جوک می پاشند. اما در هر حرفه ای اینطور است. و رانندگان تاکسی بسیار متفاوت هستند! در مورد من، من قطعاً به اندازه بورچکا گراچفسکی، دوست و رفیق مشترک ما، غمگین نیستم و شاد نیستم: او را در آسانسور ملاقات می کنید، او شما را با دکمه می برد و می گوید: “پس، چنین شوخی … بی مقدمه، بدون هیچ چیز…

با دیمیتری خراطیان.







– در عصر گجت ها، هیچکس به این موضوع فکر نمی کند که ریشه کلمه “نویسنده” حاوی معنای “با دست بنویس” است. و در طلوع فعالیت ادبی خود چگونه کار می کردید؟

– من فردی هستم که توسعه گجت ها را از ابتدا پشت سر گذاشته ام. ابتدا با دست نوشتم، به نظرم رسید، خوب، چه چیز دیگری لازم دارید؟ اما با این حال، آنها به من گفتند: شما باید با زندگی همراه باشید. من در یک صف خرید ماشین تحریر در فروشگاهی در خیابان پوشکین ثبت نام کردم – دو سال ایستادم، یک ماشین اپتیما آلمانی گرفتم که همه دنبال آن بودند. او شروع به کار بر روی آن کرد، علاوه بر این، او همچنین یک Kolibri قابل حمل، GDR one خریداری کرد. او در یک چمدان بود – فقط در آن روزها من در سفرهای کاری و کنسرت ها زیاد سفر می کردم. اینطوری کار کردم تا این کامپیوترهای شما ظاهر شدند.

همکار فیلمنامه نویس پیشرفته من ساشا چروینسکی مرا متقاعد کرد: رایانه شخصی بسیار راحت است، بنابراین باید پاراگراف را تغییر دهید – مشکلی نیست. من به او اعتراض کردم که تایپیست دارم و اگر لازم باشد یک پاراگراف را با مداد علامت می زنم. در مورد موبایل هم همینطور بود. گفت: چرا؟ اگر در خانه هستم با من تماس می گیرند و اگر نیستم صبر کنند تا من به خانه بیایم. الان حتی با موبایلم به توالت می روم.

– چرا دوستی با فناوری جدید برای شما سخت بود؟

– چنین تفکر شوروی. یادم می آید که برای مرحوم مادرم یک تلویزیون با کنترل از راه دور خریدم و مادرم عصبانی شد: آیا من معلول هستم، نمی توانم بیایم، فشار دهم و تلویزیون را روشن کنم؟

– شما در یکی از مصاحبه ها خود را «اسکوپ» نامیدید، اصلاً این کلمه را توهین آمیز نمی دانید. اگر بتوانید بخشی از دوران شوروی را بازگردانید، کدام یک را انتخاب می کنید؟

– رکود برژنف. به نظر من این بهترین زمان در کشور ما بود. چرا اینطور فکر می کنم؟ به عنوان مثال، هیچ مشکلی برای رها کردن کودک برای تمام روز در حیاط وجود نداشت. هیچ کس نمی ترسید – از صبح تا شب بچه ها می دویدند. از نظر امنیت شخصی، فرد احساس اطمینان می کرد. هیچ کس نمی گوید که هیچ راهزن وجود نداشت – اما جنایت سازمان یافته وجود نداشت! و مهمتر از همه، هیچ نابرابری اجتماعی وجود نداشت – ثروتمندان بودند، فقیر بودند، اما مردم چنین طبقه بندی وحشی مانند اکنون را نمی دیدند، بدیهی است که ناعادلانه است.

مردم خانه ای مجلل را دیدند و دانستند که توسط دانشمندی ساخته شده است که درمانی برای ذات الریه ارائه کرده است. و امروز می دانیم که این فقط توسط یک کلاهبردار ساخته شده است که شبکه ای از غرفه های آبجو دارد. یا چه کسی صاحب خانه است، ببخشید، یک احمق – یا نه، یک وبلاگ نویس باهوش که میلیاردها دلار می شود …

بله، خیلی بد بود. پرده آهنین، ناتوانی در سفر آزادانه به خارج از کشور، نقش رهبری یکپارچه CPSU، قدرت چکیست ها، که بسیاری را تعقیب کردند. اما مردم صادق و دلسوز بودند. بله، آنها خوب زندگی نمی کردند، اما به طور معمول، آرام.

آرکادی اینین و میخائیل گورباچف.







– آیا محبوبیت سراسری فیلم‌های مبتنی بر فیلمنامه‌ها و برنامه‌های تلویزیونی شما («حوالی خنده»، «با تمام وجودم») محبوبیت شخصی شما را تضمین کرد؟ آیا آنها شما را در خیابان، در مغازه ها می شناسند؟

آن زمان نمی دانستند و الان هم نمی دانند. من یک فیلمنامه نویس هستم نه یک ستاره، زیرا آنها هنرمندان را می شناسند. اما وقتی غروب گذشت و من را روی صحنه دیدند، آمدند، امضا گرفتند. اینجا Vitya Merezhko است، دوست من، پادشاهی بهشت ​​برای او، “Kinopanorama” را رهبری کرد. پس همه او را می شناختند! البته شهرت به تلویزیون می دهد. اما ما نویسنده ها دلخور نیستیم. ما در حسابداری شناخته شده ایم.

– در دوران اتحاد جماهیر شوروی، شخصیت های فرهنگی با افراد اول دولت تعامل داشتند – به عنوان مثال، شاعر آندری ووزنسنسکی با خروشچف بحث می کرد و یوری استویانف از خود رهبر برژنف را تقلید می کرد. و با کدام یک از حاکمان اتحاد جماهیر شوروی و روسیه شخصاً ارتباط برقرار کردید؟

– با یلتسین، زمانی که خانه سینما مرکز جنبش دموکراتیک بود، چند بار ملاقات کردم و سپس دست دادنمان را در روزهایی که مشروب می‌نوشید، به یاد آوردم و دبیر مطبوعات گفت که او “با اسناد کار می‌کند” و “دستش قوی است.” او واقعا قوی بود، من آماده هستم تا این را تأیید کنم.

و من در واقع با او “رابطه خویشاوندی” داشتم، با میخائیل سرگیویچ بود. و چرا؟ زیرا پس از انتشار فیلم “آب و هوای خوب در دریباسوفسکایا …”، جایی که، همانطور که به یاد دارید، لئونید کوراولف در نقش رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی بازی کرد، گورباچف ​​که واقعاً فیلم را دوست داشت، گفت: “دیروز فیلم ما نمایش داده شد.”

– شما نتیجه ژئوپلیتیک پرسترویکا را نپذیرفتید – اما تلاش کودتاگران برای جلوگیری از فروپاشی کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟

– در روزهای کمیته اضطراری دولتی، من در سنگرها نبودم – در یک جشنواره فیلم در یوگسلاوی بودم. اما وقتی از هتلی در بانیا لوکا با مسکو تماس گرفتم بلافاصله متوجه شدم که این شماره خالی است. تلفن را برداشت و بلافاصله زنگ زد! انقلابیون واقعی، فهمیدید، اولین کاری که باید بکنند، گرفتن پست و تلگراف است.

– در فیلم “آب و هوای خوب در دریباسوفسکایا …” ما برای آخرین بار لئونید گایدایی را می بینیم، اتفاقاً شما در آنجا نقش کوتاهی را نیز بازی کردید. حضور شما در قاب و نقش های کوچک گایدایی «برادران دوقلو» است یا چیزهای متفاوتی؟

– گایدایی بازیگر فوق‌العاده‌ای بود، او نقشی در فیلم خود یا با کارگردانان دیگر پیدا کرد – نه چندان، اما بازی کرد. اتفاقی وارد فیلم شدم. ما به آمریکا رفتیم، اما پول فقط برای پرواز، اقامت و مبلغ ناچیزی برای یک هنرپیشه آمریکایی بود (کلی مک گریل، که تصویر شریک سوکولوف، ابرجاسوس سیا) را به تصویر می کشید. و بس! و همچنین ما شخصیت های زیادی داشتیم. در نتیجه، یک روشنگر مجانی نقش یک آمریکایی شکم‌دار، یک آرایشگر – شخص دیگری را بازی کرد. از جمله من و گایدایی، که توسط محافظان امنیتی کازینو با پاره شدن دستگیره “راهزن یک دست” دستگیر شدیم.

یا اینجا – در سواستوپل (در طول ساخت فیلم “ملوان ها هیچ سوالی ندارند”. – I.V.) یکی باید سوار قایق می شد! و من احمقانه صعود کردم و سپس همه چیز را در جهان نفرین کردم ، زیرا آنچه برای ملوانان آرام بود به نظر می رسید که در حال غلتیدن است ، پس از آن به سختی زنده بودم.

و در کمدی 1989 “آنها با هم کنار نمی آمدند” نقشی وجود داشت که باید به یک روانشناس (نقش ایرینا میروشنیچنکو) می رفت و متن بسیار کوتاهی را می گفت: “بله، من الکلی بودم، همسرم گفت. : هر چیزی، اما نه اعتیاد به الکل. پزشکی از شر این اعتیاد خلاص شد، اما یک عارضه جانبی کوچک وجود داشت: ناتوانی جنسی. حالا همسرم می‌گوید ترجیح می‌دهم الکلی باشم.» هیچ یک از بازیگران مرد نمی خواستند آن را بازی کنند. پس مجبور شدم!

– در ایالات متحده، از زمان مک کارتیسم، آنها از کوهی از “قره قاط” فیلمبرداری کرده اند، جایی که مرد شوروی لزوماً به عنوان یک نوع هیولا با هفت تیر به یک زن آمریکایی تجاوز می کند. و سپس “ترخیص” آمد. در سال 1992 یک گروه فیلم روسی در آن سوی اقیانوس چگونه ملاقات کردند؟

– نگرش عالی بود! نه به این دلیل که “روسی، ما از دیدن شما خوشحالیم”، بلکه به این دلیل که برای آنها مهم نیست که چه کسی جلوی آنهاست. آنها نگرش خوبی نسبت به یهودیان، روس ها، بلاروس ها و گرجی ها دارند. آمریکا یک دیگ ذوب غول پیکر است. و در مورد نگرش خاص نسبت به ما در طول دوره فیلمبرداری، بچه ها، رانندگان، عوامل فوق العاده با ما در مجموعه همکاری کردند.

– این واقعیت که دونالد ترامپ می تواند در اعتبارات دریباسوفسکایا باشد دوچرخه نیست؟

– نه ما در کازینو ترامپ تاج محل مجوز کار دریافت کردیم. من شخصا ترامپ را ندیده ام. اما او از طریق یک دستیار، آرزوی حضور در این قسمت را به او منتقل کرد.

– مثل همان سال در قسمت دوم کمدی کریس کلمبوس “تنها در خانه: گمشده در نیویورک”؟

– فقط گایدای ترامپ امتناع کرد. او گفت: «هنرمند مردمی جیگارخانیان، هنرمند مردمی میاگکوف در حال فیلمبرداری هستند. و من هنرمند ترامپ را نمی شناسم.» و ما می توانستیم میلا جووویچ را بازی کنیم. اما گایدایی به شوخی گفت که دو Jovovich در یک سایت خیلی زیاد است. (بازی با کلمات، نام پدر گایدای آیویچ است. – I.V.)

– پس هرگز به فکر کسی نبود که یک میلیاردر رئیس جمهور شود؟

– قطعا. اما ترامپ همچنان به عنوان مالک کازینو وارد اعتبار شد. در آنجا از او به خاطر کمکش در سازماندهی فیلمبرداری تشکر می کنیم.