تماشاگران با هجوم به تئاتر هنگام همه گیری ، نقاب خود را برداشتند

در کتاب های مربوط به تئاتر ، نویسندگان اغلب درباره مخاطب صحبت می کنند. من هنوز کتاب خود را در مورد Modern ننوشته ام ، اما اکنون می توانم چیزی را به اشتراک بگذارم.

پاندمی. پنجاه و حالا بیست و پنج درصد صندلی در سالن. افراد نقاب دار. این روز ماست و حالا فهمیدم که زیر این نقاب ها تماشاچی کاملاً منحصر به فردی از من “پنهان” شده است.

من بعد از افتتاحیه فصل جدید ، به دنبال اولین موج ویروس کرونا ، آن را کاملاً احساس کردم. و من هنوز آن را احساس می کنم. و هر چه بیشتر ، واضح تر.

کسانی که در طی یک بیماری همه گیر تصمیم می گیرند به تئاتر بروند ، از بودجه خانواده برای بلیط (که امروز بسیاری به طور جدی خشک شده اند) پول خرج می کنند ، کسانی که مجبور می شوند دو یا سه ساعت را در داخل خانه با ماسک بگذرانند – همه این افراد بر آنها غلبه می کنند مشکلات خاص چه چیزی آنها را وادار به انجام این کار می کند؟

ماسک ، ضد عفونی کننده ، مسافت ، جایگاه ویژه “لانه مربع” – همه در برابر بیننده ، در برابر تئاتر. اما این افراد اجراهای فوق العاده فوق العاده را می پذیرند. اخیراً میزبان نمایش “جنگ و صلح” بودیم. قبل از آن – “هیچ چیز نیست که من چخوف باشم” ، حتی زودتر از آن – “جولیوس سزار”. و هر بار امری غیرممکن بود – از نظر کیفیت واکنش ، کف زدن. شگفت انگيز. این بیننده امروز ما عکس العمل متفاوتی نشان می دهد ، به آنچه در صحنه اتفاق می افتد متفاوت نگاه می کند. سالن نیمه پر ، یک چهارم پر ، بلندتر از یک سالن – در دوران پیش از ویروس کرونا – کف می زند.

چرا؟ فقط می توانم فرض کنم که همه گیر احتمالاً کسانی را که تئاتر برای آنها خیلی مهم نبود ، از بین برد و آنها با یک درخواست به تئاتر آمدند: “بیا ، مرا سرگرم کن”. فهمیدم و دیدم “خوب ، آنها انواع و اقسام چیزهای جالب راجع به شما می نویسند – بیایید ، آنچه را در آنجا دارید نشان دهید” – من اغلب مجبور شدم با این مسئله کنار بیایم. اما حتی در آن زمان ما “دادن” ندادیم و اکنون “نمایش” نمی دهیم. چنین هدفی وجود ندارد.

بیشتر می گویم: وقتی تصمیم می گیرم چیزی را به صحنه ببرم ، اصلاً به مخاطب فکر نمی کنم. اگر این باعث ناراحتی کسی شد ، مرا ببخش. شما بیش از حد متفاوت از من هستید که سعی کنم واکنش شما را پیش بینی کنم. و به هیچ وجه تمایلی برای “مصادف شدن با زمان” ، قلقلک گرفتن برای برخی “واقعیات” و گرفتن روحیه توده های گسترده وجود ندارد.

من فکر می کنم چنین است ، امروز در سالن کسانی هستند که واقعاً به تئاتر احتیاج دارند و این تئاتر برای آنها مهم است. کسانی که ارتباط زنده ، احساسات جدی و استرس عاطفی واقعی ندارند.

و اگر بتوان چنین جایزه ای وضع کرد ، قطعاً برای مخاطبان مدال می آورم. نه به این دلیل که می خواهم “عموم ارجمند” را ستایش کنم و توجه خیرخواهانه آن را تغذیه کنم. محض رضای خدا. در حالی که چنین مدالی وجود ندارد ، بگذارید صمیمانه تشکر و قدردانی و احترام من به چنین جایزه ای برای شما بینندگان عزیز تبدیل شود. شما منحصر بفردی. شما عالی هستید. شما در هر اجرای جدید مرا شوکه می کنید.

همه گیری یک س questionال از هر یک از آنها می پرسد: “فکر کنید: آیا واقعاً لازم است به آنجا بروید؟” بنابراین ، کسانی که امروز به تئاتر می آیند – قطعاً به آن نیاز دارند. و بعد اتفاق شگفت انگیزی می افتد: وقتی به صحنه احتیاج داریم مخاطبان سالن نیز چنین اتفاقی می افتند. اینجاست ، خوشبختی از جلسه. و این در حالی است که من خودم می خواهم فریاد بزنم “براوو!” – از صحنه به سالن تماشاخانه …

تقریباً وقتی این یادداشت را نوشتم ، خودم را به این فکر انداختم: شاید شخصی که در سالن با ماسک نشسته است ، به دلیل پوشیدن ماسک ، واکنش جدیدتری نشان دهد ، خالص تر ، صادقانه ، روشن تر؟ او ناگهان تعجب کرد که در آنجا ، زیر ماسک ، راحت تر بود که خودش باشد. نیازی نیست که به کسی نگاه کنید ، نیازی نیست که برای لذت یا تحریک خود بهانه کسی را بیاورید ، نیازی نیست اشک های خود را برای کسی توضیح دهید – هیچ کس آنها را نمی بیند!

شاید با پوشیدن ماسک های پزشکی امروز از برداشتن ماسک های دیگر – غیر قابل مشاهده ، آنهایی که بیشتر ما در زندگی روزمره استفاده می کنیم – خیالمان راحت بود؟ به طور کلی ، این کشف من نیست: ماسک واقعاً فرد را آزاد می کند ، به او کمک می کند تا باز شود. فقط در زندگی ، کسی که ماسک زده است ناگهان به یک شخصیت شگفت انگیز ، زیبا ، درخشان با استعداد تبدیل می شود و در دیگری ، چنین ویژگی های دافعه ای به معنای واقعی کلمه در مقابل چشمان ما ظاهر می شود که بهتر است اصلاً در مورد آنها اطلاعاتی نداشته باشیم. فیلم کلاسیک “ماسک” با جیم کری در همین زمینه است.

می پرسید: یوری گریموف ، در مورد چه نوع ماسک هایی صحبت می کنی؟ بسیاری از آنها وجود دارد – کسانی که هم توانایی نشان دادن بهترین ویژگی های شما را دارند و هم شما را از چهره منحرف می کنند. همه ما آنها را کاملاً می شناسیم. این قدرت است. این پول است. این شکوه است. پوشیدن آنها بسیار سخت است. آنها که به آنها عادت می کنند را فلج می کنند.

و به همین دلیل است که من بیننده ما را بارها و بارها تحسین می کنم: ماسک های ویروس کرونا نشان داده اند که چه تعداد زیبایی ، ظریف و عمیق احساس و مراقب مردم اطراف هستند. احساس این خوشبختی واقعی است.

من در برابر شما تماشاگر امروز ما تعظیم می کنم! براوو! شما را در تئاتر می بینیم!