“جوشیده در روح و قلب”: کریستینا اورباکایت افکار ناگفته پوگاچوا را فاش کرد

با این حال، اصرار بیشتر طرفداران از جوامع طرفداران، بهترین لباس‌ها را از کمد لباس‌ها بیرون کشیدند و امروز انواع لباس‌ها را ترتیب می‌دهند.

در همین حال، دختر پوگاچوا و خود ستاره پاپ کریستینا اورباکایت برای تبریک به مادر عزیزش، روز قبل آهنگی را منتشر کرد “خدا می خواند”. این دمارش صریح باعث طنین جدی شد – و نه تنها در بین هواداران. بسیاری از واقعیت تبریک های “غیر استاندارد” برانگیخته شدند.

اتفاقاً این روزها در یکی از سالن های کنسرت در مسکو برنامه را اجرا و خواندند “عشق مثل یک رویاست” – با ارکستراسیون های درخشان و یک سولیست سخت کوش که تا آنجا که می توانست “آهنگ های خوبی را که قدیمی نمی شوند، اما کلاسیک می شوند” را بازتولید کرد، که پوگاچوا سال ها پیش عاقلانه درباره آن هشدار داد.

سال گذشته (زمانی که از قبل مضطرب بود، اما همه چیز تازه شروع شده بود)، همان برنامه “سورپرایز برای پریما دونا” نام داشت. امروز، پریمادونا نیست. در تمام شب “آهنگ های شگفت انگیزی که توسط آهنگسازان شوروی و روسی نوشته شده است، که ما سال هاست با چنین لذتی به آنها گوش می دهیم و می خوانیم” (از مجری برنامه)، نام پوگاچوا هرگز به زبان نیامد. اما تماشاگران دیوانه وار کف زدند، صحنه را پر از گل کردند و نیمی از تماشاگران به کنسرت “آهنگ های محبوب آهنگسازان شوروی و روسی” با خواننده محبوب و پرطرفدار آمدند …

در همین حال، پیام آهنگ کریستینا اورباکایت باعث سونامی بحث های داغ شد. تصنیف حماسی، نت‌های آزاردهنده، ریف‌های گیتار نافذ به نظر می‌رسد که خط حماسه خود پوگاچف را از ترانه‌ها ادامه می‌دهد.در صلح زندگی کن، کشور، تو فقط یک من را داری“، “ما کتک خوردیم، پرواز می کنیم”، و اکنون – “خدا می خواند”.

خود این آهنگ را دختر نیمه خوانده، انگار از طرف مادرش. گروه های کر – از طرف کریستینا، که از آن مشخص می شود که عبارت “آلا خواهد خواند” خبری هیجان انگیز نیست که باید به معنای واقعی کلمه خوانده شود، بلکه یک استعاره، یک شکل گفتار است:

سنگ ها از آسمان پرواز خواهند کرد – خداوند آواز خواهد خواند …
گلوله ها در روح پرواز می کنند – خداوند آواز خواهد خواند
برای هر کسی که می خواهد با خورشید بسوزد – خداوند آواز خواهد خواند

ملودی ضربات گروه کر فوراً به زبان می‌آید، اما با ارزش‌ترین چیز در ابیات، آیات است، آن‌ها مثل اینکه از طرف خود قهرمان مناسبت اجرا می‌شوند. رول تماس “دختر-مادر”.

با توجه به اینکه خانم پوگاچوا به ندرت در جمع صحبت می کند و بسیار سنجیده است (او آخرین پیام ویدیویی عمومی خود را در اوایل ماه مارس در روز گل های زرد برای طرفداران ارسال کرد و سالگرد ایلیا رزنیک شاعر را از طریق شبکه های اجتماعی تبریک گفت) و در ملاء عام خواند. آخرین بار در سال 2019 در کنسرت های سالگرد آنها پست اسکریپتوم در کرملین و مینسک ، سپس آیات از طرف مادر در آهنگ Orbakaite باعث افزایش علاقه شد ، آنها اکنون تقریباً به عنوان اظهارات سرنوشت ساز خود پوگاچوا در نظر گرفته می شوند.

و خداوند از جمله فرمود:

می خواهم مثل باد زندگی کنم
برای گفتن همه چیز در چشم
دیپلماسی عزیزم به من مربوط نیست…

به طور کلی، چیزی برای گوش دادن، فکر کردن، ارزیابی، بحث کردن و حتی تماشا کردن وجود دارد.

البته من دوست دارم یک کلیپ ویدیویی نه چندان حماسی برای چنین بوم آهنگی به دست بیاورم، اما ظاهراً اینجا باید تا زمان های بهتر تحمل کنیم. اکنون این آهنگ با یک سکانس ویدیویی ماهرانه مونتاژ شده با تأکید بر بهترین لحظات “همان کنسرت” PostScriptum ، تصاویر عاشقانه کریستینا و آلا همراه است ، همه چیز در یک کلید آفتابی و خلق و خوی مثبت اجرا می شود ، به طور متناقضی متناقض نیست ، اما بلکه با تأکید بر “تراژدی خوش بینانه” معانی ذاتی در آهنگ.

این ویدئو همچنین شامل تصاویری از یک کنسرت تاریخی در استادیوم ایروان است. “رزدان” در سال 1984، اولین نمایش استادیوم در زندگی خلاقانه نه تنها پوگاچوا، بلکه به طور کلی در تمرین صحنه شوروی. این کنسرت مدتهاست که وضعیت افسانه ای به دست آورده است. نمایشی که برای واقعیت آن زمان شوروی بی‌سابقه و بی‌سابقه بود، تماشاگران حاضر در استادیوم و همچنین تماشاگران سینما را در سراسر کشور که اولین بار این نماها را در فیلم نقدی دیدند، شوکه کرد. «آمدم و می گویم“، منتشر شده در سال 1985.

علاوه بر موفقیت، فیلم تمام “آسیب های تولد” سینمای شوروی آن زمان را داشت – یک تصویر محو شده، صدای بد نوشته شده. علاقه مندان به رشته خود، مهندسان ویدئو و صدا دیمیتری اوسپنسکی و دیمیتری کووالف، سال گذشته فیلم را برای تولد آلا بازسازی کرد و کیفیت تصویر و صدا را به همان “سطح جهانی” رساند که خواننده واقعاً شایسته آن بود و همیشه این سطح را مجسم می کرد. «MK» درباره این اثر نوشت. به این پشت سر هم بود که کریستینا اورباکایت آهنگسازی سکانس ویدیویی آهنگ جدید را سپرد.

متأسفانه، فیلم های بازسازی شده (نوسازی نیز در معرض “زنی که آواز می خواند” در سال 1979، این فیلم حتی پس از آن برای سوپراستار پوگاچوا عنوان “بهترین بازیگر زن سال” را به ارمغان آورد و خود به “بهترین فیلم سال” تبدیل شد) در تک نسخه ها وجود دارد که یکی از آنها در یک نسخه ویژه به آلا پوگاچوا ارائه شد. پاکت هدیه

این پروژه “صنعتی” نیست، فقط مخاطبان منتخبی که سال گذشته برای جشنواره جمع شده بودند، می توانستند از آن لذت ببرند “بهار پوگاچف” تقدیم به تولد این خواننده.

در همین حال، در ایروان، ایده جاودانه ماندن این رویداد در تاریخ شهر، کشور و ورزشگاه هرازدان با نوعی لوح یادبود یا حتی یک فرم کوچک معماری، به‌ویژه از زمان پایتختی، بیش از پیش مورد بحث قرار می‌گیرد. ارمنستان به دلیل “اشکال کوچک معماری” و دیگر آثار تاریخی خارق العاده در طراحی فضاهای عمومی مشهور است. هر بنای یادبود یا مجسمه نیم تنه یک شاهکار شکل یا یک قطعه منحصر به فرد از هنر مدرن است.

و ضربه اصلی نوازندگان خیابانی در خیابان شمالی (تجسمه عابر پیاده مرکزی شهر) تا به امروز باقی مانده است.میلیون رز اسکارلت” در انواع بی شماری بر روی سازهای سنتی اجرا می شود: آکاردئون، دهل (نوعی طبل) و دودوک.

فراموش نمی کنیم که یکی از اولین گام های آلا پوگاچوا در صحنه بزرگ دقیقاً با ارمنستان مرتبط است، با کار او که در آن زمان هنوز خواننده جوانی بود، در ارکستر جاز نوازنده بزرگ کنستانتین اوربلیان و کنسرت در هرازدان. یکی از “هیت سازان” خیابان شمالی ایروان به خبرنگار MK گفت: استادیوم جلوه ای از عشق تماشاگران ما به خواننده بزرگ بود.

کریستینا اورباکایت در گفتگو با MK به مناسبت اولین نمایش، پیشینه تولد آهنگ “Alla will sing” را فاش کرد:

– اول از همه، این البته هدیه تولد من برای مادرم است. اما آهنگ در بال ها منتظر بود و من بسیار خوشحالم که به لطف این آهنگ، من این فرصت را دارم که نه تنها شناخت و عشق خود را به مادرم، بلکه به زنی که می خواند، می خواند و خواهد خواند – ابراز کنم – روی صحنه رفتن یا بیرون نرفتن .

در روح و قلب ما افرادی که او را دوست دارند و قدردان او هستند، او همیشه آواز خواهد خواند. میراث خلاق او آهنگی است که نمی توان آن را خفه کرد یا کشت. جاودانه است، نمی توان آن را بی شخصیت کرد، پاک کرد، فراموش کرد.

چنین لحظاتی در کار مادرم وجود دارد، و در من – آهنگ هایی که در بال منتظرند. لحظه خاصی فرا می رسد که آهنگ به موقع می افتد، مانند یک قاشق – به شام. این آهنگ مدتی بود که منتشر شده بود ، اما یا من آماده نبودم آن را بخوانم ، یا ستاره ها آنطور به هم نزدیک نشدند … اما اکنون من آماده بودم – هم از نظر اخلاقی و هم از نظر حرفه ای ، و در روحم می جوشید. ، در قلبم.

– اگر در مورد حرفه ای بودن صحبت کنیم، نمی توانم متوجه یک ویژگی کنجکاو تکامل شما به عنوان یک خواننده نشوید – در جاهایی که به معنای واقعی کلمه می توانید صدای آلینا را بشنوید، اما همچنین واضح است که این یک کپی اجباری نیست، که خوانندگان دیگر، یا حتی خواننده ها، گناه، اما چیزی در ژن، ظاهرا، سطح …

– البته نه این که من قضاوت کنم و بله، من اهل تقلید نیستم. البته می خواستم این آهنگ را به عنوان یک پیام شخصی از خودم بخوانم. اگر برخی از یادداشت ها شنیده می شود، پس این عمد نیست، ما سعی نکردیم این کار را انجام دهیم. اینجا – افکار با صدای بلند، یک آهنگ بازتاب …

***

باید فرض کرد که واکنش خود اللا به این آهنگ کلماتی خواهد بود که او قبل از هر چیز به دخترش در یک گفتگوی خصوصی می گوید. این احساس وجود دارد که او دخترش را سرزنش نمی کند، بلکه او را تحسین می کند.