شرکت کننده در جستجوی گروه Dyatlov توسط اهالی سریال پر شور و هیجان فتح شد

سرگئی نیکولایویچ سوگرین می گوید: “فیلم بسیار جذاب است و این حق وجود دارد ، اگر به آن” گذر دیاتلوف “نمی گفتند ، دسته خاصی از مردم را دوست داشتند. – در اعلامیه ها گفته شده بود که فیلم براساس وقایع واقعی ساخته شده است. به نظر من اینطور نیست. تنها حقیقت این است که این گروه پیاده روی کردند و در کوههای شمال اورال جان خود را از دست دادند. هر چیز دیگری داستان است.

– ممکن است مورد اعتراض قرار بگیرید که این هنوز یک فیلم سینمایی است.

– برخی از نویسندگان فیلم گفتند که وقایع ارائه شده ممکن است با حقیقت متفاوت باشد ، زیرا راز مرگ گروه “دیاتلوویت ها” را با خود برد. هیچ کس به طور قطعی نمی داند چه بر سر آنها آمده است. درست است. نویسندگان این تصویر را مطابق ایده های خود ، همانطور که می بینند ، ساخته اند. چیز دیگری من را شگفت زده می کند ، چرا آنها با کسانی که بچه ها را به خوبی می شناختند مشورت نکردند ، در جستجوی آنها شرکت کردند. تعداد زیادی از ما باقی نمانده اما زنده ایم! هر دو Pyotr Bartolomey و Vladislav Karelin می توانند چیزهای زیادی در مورد شخصیت های بچه ها ، عادات و معیارهای اخلاقی آنها بگویند. و تصویر دقیق تر خواهد بود. نسل اخلاقی اصول و آرمانهای اخلاقی کاملاً متفاوتی دارد ، ایده نجیبانه متفاوت از آنچه ما داشتیم. و اگرچه سازندگان فیلم گفتند كه سعی در انتقال فضای آن دوران دارند ، اما به نظر من موفق نشدند.

خدا با آنها باشد ، با سازندگان این فیلم. آنها بزرگ شده و تربیت شده اند و با ایده آل های دیگر ، فیلم های دیگر را تماشا کرده اند ، جایی که کاملا وحشت ، قتل ، خشونت ، عرفان بوده است. آنها آنچه را که می توانستند خلق کردند. من معتقدم که استفاده از نام واقعی قهرمانان غیرممکن بود. و اینکه چرا این کار انجام شده قابل درک است. موضوع مرگ گروه دیاتلوف هنوز موضوعی است. علاقه به او بیشتر شده است. این امتیازات بالا را تضمین می کند ، که به معنای پول زیادی است. و خواهر ایگور دیاتلوف ، تاتیانا پرمینووا ، به درستی گفت که این فاجعه در حال حاضر به یک کالا تبدیل شده است.

– شما ایگور دیاتلوف را به خوبی می شناختید. ما با هم در کلوپ توریستی UPI تحصیل کردیم. در زمستان سال 1959 ، گروه شما به لشكركشی به سمت اورالهای زیر قطبی رفت و گروه دیاتلوف به اورالهای شمالی رفتند. ایگور دیاتلوف سینمایی را چگونه دوست دارید؟

– فکر می کنم بسیاری از تصاویر موجود در تصویر تحریف شده بودند. خصوصاً برای ایگور دیاتلوف توهین آمیز است. من او را به خوبی می شناختم ، او فردی با اراده ، یک رهبر سرسخت و اقتدارگرا بود. همه بی چون و چرا از او اطاعت کردند ، او را به عنوان یک رهبر می دیدند. بچه هایی که با او بودند چندین سال پیاده روی می کردند. ایگور اعتراض ها را تحمل نمی کند ، بنابراین صحنه ای در فیلم که وی پیشنهاد می کند برای جلوتر رفتن یا رأی دادن رأی دهد کاملاً در سبک او نیست. یک بار گفت: “برویم” ، این بدان معناست که همه ساکت هستند و می روند. به همین دلیل او رهبر است. او فردی نسبتاً محفوظ و بسیار پرحرف بود. در همان زمان ، او بسیار جدی ، متفکر ، با دقت در تمام جزئیات فکر می کرد ، در همه ظرافت ها فرو رفته بود. در آینده او بدون شک دانشمند بزرگی خواهد بود.

آنها چهار فرزند در خانواده خود داشتند و همه آنها با مدال نقره از دبیرستان فارغ التحصیل شدند. ایگور از کودکی بسیار با استعداد بود ، رادیو جمع می کرد. و در حال حاضر در سال چهارم به او پیشنهاد شد که در مدرسه تحصیلات تکمیلی بماند و در این بخش کار کند. او صادق ترین و شایسته ترین فرد بود. همانطور که در فیلم نشان داده شده ، او نمی تواند در جیب دیگران فرو رود. این غیر قابل قبول و توهین آمیز است. من تصور نکردم که ایگور دیاتلوف روی صفحه مقابل من است. همه ما او را کاملاً متفاوت می شناختیم.

– در مورد سمیون زولوتارف که خودش را ساشا می نامید چه می توانید بگویید؟

– سمیون زولوتارف ، مانند زینا کلموگورووا ، قرار بود با من در پیاده روی به اورال های زیر قطبی برود. اما سفر ما قرار بود 25 روز به طول انجامد و گروه ایگور دیاتلوف 15 ساعته را ترک کردند. در آخرین لحظه آنها تصمیم خود را تغییر دادند ، هر دو لازم بود زود به شهر برگردند ، بنابراین با ایگور رفتند.

هنگام آماده شدن برای این کمپین ، ما بسیار با سمیون زولوتارف صحبت کردیم. او یک توریست ، یک حرفه ای بود ، در یک محل اردو کار می کرد. او نیاز داشت که به یک سفر طبقه بندی شده برود. ما آماده بودیم تا در کار ورزشی به او کمک کنیم. همه جا احساس می شد که این یک انسان بالغ است و محکم روی پاهایش است. از روزهای اول حضور در جنگ ، در نیروهای مهندسی خدمت می کرد و هنگام عبور از اودر تا سینه در آب یخ ایستاده بود. او تا زمان پیروزی جنگید ، هرگز به شدت مجروح نشد. گذشته نظامی با این همه عرفان در فیلم البته برای او ابداع شده است. و بچه ها در طول کارزار سلاح به همراه نداشتند. اینها همه اختراعات فیلمنامه نویس است. اما من تصویری از سمیون زولوتارف را دوست داشتم ، که بازیگر آن را ایگور بروف مجسم کرد. او خودش را محکم و با وقار حمل می کرد. بنابراین من او را باور کردم.

همه بچه های دیگر به نوعی کمرنگ شدند. شاید فقط یورا Krivonischenko کمی برجسته باشد. این بازیگر از نظر ظاهری بسیار شبیه یورا بود – همان بینی نوک تیز ، همان گوشهای بیرون زده. من و یورا کریوونیسچنکو در مدرسه با هم درس می خواندیم. او در واقع بسیار سرزنده ، پرانرژی ، فعال و در عین حال عاشق بود ، شعر می سرود.

عکس از سریال







– بسیاری از تماشاگران ضرر کردند: گردشگران در حالی که کوله پشتی های بسیار کوچکی داشتند ، به مدت دو هفته پیاده روی می کردند.

– چیزهای باورنکردنی زیادی در فیلم وجود دارد. ما پیاده روی کردیم ، کوله پشتی هایمان بالای سرمان بود ، حداقل 30 کیلوگرم حمل کردیم ، کوله پشتی دختران کمی کوچکتر بود. کل سفر در این فیلم نه به عنوان یک سفر جدی ورزشی ، بلکه به عنوان یک پیک نیک سرگرمی مداوم نشان داده می شود. ظاهراً نویسندگان فیلمنامه هیچ تصوری ندارند که در آن زمان چگونه در زمستان پیاده روی می کردند. به عنوان مثال ، شرایطی وجود ندارد که کسی بتواند عقب بماند و گم شود ، همانطور که در فیلم با Lyuda Dubinina نشان داده شده است. ما همیشه می رفتیم تا یکدیگر را رد کنیم.

و همچنین ، ما هرگز اسکی را به صورت عمودی متصل به کوله پشتی حمل نمی کردیم. آنها هنگام راه رفتن تمام پاها را در آغوش خواهند گرفت. ما اسکی ها را به صورت افقی زیر پره های کوله قرار دادیم ، یا آنها را به راحتی روی شانه حمل کردیم.

حتی وقتی دیدم که گردشگران تقریباً هر شب الکل می نوشند ، خشمگین شدم. بچه های آن سفر واقعاً یک قوطی الکل داشتند. وقتی جستجوگران آن را یافتند ، پر شد. جرعه ای از آن برداشته نشد. در گردشگری ورزشی ما نوشیدن پذیرفته نشد. حتی پس از بازگشت از مبارزات انتخاباتی ، ما هیچ شرابی ترتیب ندادیم ، بازگشت به خانه را با الکل جشن نگرفتیم. اینها همه داستان هایی است که بدنام کردن بچه ها است. اما ظاهراً این ایده مبارزات در بین فیلمنامه نویسان است. اکنون زمان آن چنین است. به عنوان مثال ، اخیراً از من دعوت شده است که برای تعطیلات به جنگل بروم. به نظر می رسد مردم بد نیستند و به طور کلی شرکت خوب است ، اما تا زمانی که یک جعبه ودکا ننوشیدند ، آرام نشدند.

– بسیاری از آنها به خاطر یوری یودین ، ​​که در فیلم مسیر را به دلیل آسیب دیدگی ترک نکرد ، بلکه به این دلیل که “او تصور کرد همه آنها خواهند مرد” دلخور شدند.

– من و یورا بارها با هم ملاقات کردیم ، تا زمان مرگ او مکاتبه کردیم. او هرگز حیف و ترسوی نمایش نبود. به همین دلیل لازم بود همه چیز را تحریف کنیم ، خصوصاً اگر شخصی با نام واقعی خود از آنجا عبور کند؟ اگر او مانند فیلم ترسو ، از نظر شخصیت ضعیف و مشکوک بود ، هرگز نایب رئیس Solikamsk نمی شد. برای یورا ، مرگ بچه ها فاجعه بزرگی بود. او دوستان زیادی را در آنجا از دست داد. مداوم بازگشت و بازگشت ذهنی به آن زمان. هر ساله در اول فوریه ، او به یکاترینبورگ می آمد ، مدت زیادی در قبرستان نزدیک قبر کودکان می ایستاد و مرتباً تکرار می کرد: “من باید با آنها باشم ، اما اینجا زندگی می کنم.” شاید به همین دلیل است که او ازدواج نکرد ، خانواده ای تشکیل نداد ، فرزندی نداشت.

– مثلث عشق را چگونه دوست دارید: ایگور دیاتلوف ، زینا کلموگوروا ، یوری دوروشنکو ، در فیلم ارائه شده است؟

– این به طور کلی شرم آور است. هیچ رابطه ای بین زینا کلموگوروا و ایگور دیاتلوف وجود نداشت. من هر دو را کاملاً می شناختم. این فیلم نشان داد که دیاتلوف و دوروشنکو به دلیل زینا با یکدیگر درگیر شده اند. این ، در اصل ، نمی تواند باشد.

در این فیلم ، دختران به سادگی به گردن بچه ها آویزان می شوند ، همه صحبت ها فقط در مورد آقایان است. در زمان ما ، دختران آنقدر متواضع بودند که حتی اگر کسی را دوست داشته باشند ، آن را نشان نمی دادند. زینا کلموگوروف و لیود دوبینین هر دو باید می دانستند که دختران چقدر خودکفا ، باهوش ، با اراده و مغرور هستند. با تمام روده خود دروغی را که روی صفحه نشان داده شده احساس کردم.

– سازندگان فیلم اطمینان می دهند که خاطرات کودکان را می خوانند ، منابع مستند را مطالعه می کنند.

– وظیفه ظاهراً ساخت سریال عرفانی بود. آنها کوه هولاتچاخل ، که بخشی از پشته سنگ کمربند است ، “کوه مردگان” می نامند. در حقیقت این نام توسط روزنامه نگاران پس از مرگ گروه دیاتلوف ابداع شد. در واقع ، از زبان مانسی ترجمه شده ، Kholatchaakhl به معنای “مکانی برهنه و بدون پوشش گیاهی” است. فقط تالوسهای سنگی و گلسنگ وجود دارد.

من تعجب کردم که چگونه فیلم جستجوی اجساد مردگان را نشان می دهد. موتورهای جستجو کاوشگرهای بهمن ، کاوشگرهایی مانند نیزه در پرتاب برف وجود دارد. آنها در نزدیکی ایستاده نیستند ، اما پراکنده هستند. لبخند به ارمغان می آورد ، اگر نه پوزخندی. در واقع ، مردم آنجا در یک صف از فاصله آرنج های جدا شده ایستاده بودند. همه در دستور کار سه تزریق را به صورت عمودی رو به پایین انجام دادند: در سمت چپ ، در مقابل خود و در سمت راست. بعد از آن ، آنها یک گام به جلو برداشتند و همه چیز تکرار شد.

رئیس کار جستجو در محل فاجعه ، اوگنی ماسلنیکوف ، استاد ورزش در جهانگردی بود. این او بود و نه مقامات عالی رتبه کشوری و نظامی که استراتژی جستجو را تهیه کردند. من و یوجین سالهاست که با هم دوست هستیم. او فردی باهوش ، با اراده و بسیار تحصیل کرده بود. یکی از قله های کوه در شمال اورال به نام وی نامگذاری شده است. و در این فیلم او به عنوان خرگوشی ترسناک و شکار شده نشان داده شد که قادر به توضیح هر چیزی نیست. اگر او مانند سری ضعیفی با اراده ضعیف بود ، هرگز به عنوان مکانیک اصلی یک کارخانه بزرگ متالورژی تبدیل نمی شد. من رئیس بخش گردشگری شهر Sverdlovsk و سپس رئیس فدراسیون گردشگری منطقه نبودم. و هیچ کس کار جستجو را به او نمی سپرد.

– آیا از پایان دادن به آن دلسرد نشدید: این گروه به دلیل فرود “تخته برف” چادر را ترک کردند؟

– این نسخه یکی از اولین نسخه هایی بود که توسط موتورهای جستجو در سال 1959 مورد بررسی قرار گرفت. و او را رد کردند. گردشگران باتجربه هیچ اثری از “تخته” در دامنه پیدا نکردند. چرا 60 سال بعد نگویید که همه چیز یک فاجعه ساخت بشر بود ، که دولت باید در آن زمان پنهان کند. چرا اعتراف نمی کنید؟ برعکس ، اعتبار مقامات و دولت بالا می رود ، مردم قدردان خواهند شد که سرانجام به آنها حقیقت گفته می شود.

همچنین بخوانید: “راستش در مورد جوانب مثبت و منفی سریال در TNT” Dyatlov Pass “