“مری استوارت” در MTYUZ با گوجه فرنگی شور تقویت شده است

شیلر چاشنی فناوری آنلاین است

تراژدی “مری استوارت” اثر فردریش شیلر در MTYuZ که توسط کارگردان سن پترزبورگ پیتر شرشفسکی به صحنه رفته است، یکی از یازده نمایش بزرگ از شهرهای مختلف کشور است که نامزد دریافت جایزه ماسک طلایی شده است. کنجکاو است که با تصمیم بنیانگذاران در رده “کار کارگردان” نامزدها نامزد نمی شوند. این فقط با این واقعیت مرتبط است که در ستون برخی از اجراها می گوید: “کارگردان – کارگردان”. اسامی کسانی که کشور را ترک کرده اند مشخص نیست.

بنابراین پیوتر شرشفسکی که قبلاً شش بار نامزد دریافت ماسک طلایی شده بود، به دلیل شرایط از کار برکنار شد. بازیگران خوش شانس ترند. در میان نامزدها، شاگرد آناتولی افروس ویکتوریا وربرگ، بازیگر نقش ملکه انگلستان الیزابت، و اکاترینا اسلیوینا در نقش مری استوارت تبعیدی هستند. سرگئی پوگوسیان در نقش بارون برلی و ایلیا شلیاگا در نقش مورتیمر در نقش‌های فرعی معرفی شدند.

زیرنویس اکشن را «داستان یک قتل» تعریف می‌کند و کارگردان از تکنیک‌های تئاتر آنلاین استفاده می‌کند. برخورد دو زن قوی، دو ملکه و ماهیت استبداد با کمک ابزارهای هنری مدرن بررسی می شود. اگر دو قرن پس از رفتن شیلر به دنیایی دیگر، چیزی مشابه در جهان ما تغییر نکرده است. انسان در برابر قدرت همچنان بی دفاع است. حتی اگر خودش مظهر آن باشد، در معرض خود تخریبی است. جالب اینجاست که شیلر و زندگی صمیمی اش، عشق به دو خواهر، در فیلم «خواهران محبوب» ساخته دومینیک گراف به جزئیات تبدیل شده است. بنابراین هیچ کس از توجه آزار دهنده مصون نیست.

پیوتر شرشفسکی، با پیش بینی اجرا، گفت که قاتلان نگران یک چیز هستند: چگونه بکشند و آبروی خود را حفظ کنند، و تقصیر خود را به گردن دیگران بیندازند. شیطان در شیلر پیروز می شود و تظاهر به رحمت می کند. ما به امروزمان از طریق این تصویر وحشتناک از جهان نگاه می کنیم. و ما امیدواریم که روزی این امر برای ما غیر قابل باور به نظر برسد. این کارگردان می‌گوید که روزی جهان به‌طور جدی به آرمان‌های اومانیسم، که احترام به آزادی و ارزش لاینفک زندگی هر انسانی است، روی خواهد آورد. شخصیت ها لباس های مدرن می پوشند.

صفحه نمایش عمل را همراهی می کند. عکس از النا لاپینا







متن کتاب درسی شیلر با واژگان مدرن غنی شده است. بازیگران جوان با دقت بیشتری اصطلاحات و طعم زندان را درک می کنند و این احساس را ایجاد می کنند که جهان یک مستعمره بزرگ است. نسل بزرگتر فرهنگ تربیتی متفاوتی دارد. هیچ مناظر و لباس تاریخی مربوط به دوران وجود ندارد. روی پیش‌بینی ماکت‌های آن‌ها، فیگورهای مسطح برای عکاسی قرار دارند که می‌توانید صورت خود را در آن قرار دهید. شخصیت ها لباس های مدرن می پوشند. صحنه پر از مبلمان است، گویی در یک فروشگاه تخصصی هستیم که به بخش های مشروط تقسیم شده است. طراح صحنه نادژدا لوپاردینا اتاق خواب ملکه را مانند یک اتاق هتل با وسایل مدرن و یک تخت دو نفره طراحی کرده است. در نزدیکی یک اتاق توالت با لوله کشی خوب است، جایی که معشوقه با معشوقش دندان هایش را مسواک می زند، و بیننده این روند را تماشا می کند، زیرا یک صفحه نمایش بزرگ نصب شده است که به طور مداوم آنچه را که اتفاق می افتد پخش می کند. در مرکز صحنه یک میز ملاقات دراز قرار دارد. در پس زمینه، در گوشه سمت راست، یک سلول انفرادی قرار دارد که در آن دختری مدرن با لباس ورزشی به نام مری استوارت زندانی شده است.

همه چیز تحت کنترل است همه تحت نظر هستند. دوربین ها همه جا می روند و توهم یک نمایش واقعی را ایجاد می کنند. ما به صفحه نمایش نگاه می کنیم، نه به بازیگران زنده. اما سینما عنصر متفاوتی است و اگرچه کارگردان تجربه کمی در آن دارد (او فیلم بلند «نان زنجبیلی» را ساخته است)، این یک نوشدارویی نیست. آنها به بهترین شکل ممکن کار می کنند. دو بازیگر از اتفاقات رخ داده در دوربین عکاسی می کنند. استقبال تازه ای نیست، خستگی از آن و همچنین میکروفون هایی که صدای بازیگران را تقویت می کنند، جمع شده است. چهره های آنها مجهز به سیم هایی است که می تواند هر “سینما” را خراب کند … اخیراً بازیگران بزرگ گذشته به طور فزاینده ای در ماسک طلایی به یاد می آیند ، اولگ بوریسوف ، که نقش پل اول را در فضای وسیع تئاتر ارتش بازی کرد. سالن خیلی طبیعی، بدون فریاد. هنرمندان مدرن وقتی باید بدون میکروفون کار کنند اخم می کنند. آنچه خارج از دوربین است نامرئی است. فقط زندگی الیزابت به نمایش گذاشته شده است.

مورتیمر – ایلیا شلیاگا. عکس از النا لاپینا







ویکتوریا وربرگ باشکوه نقش معشوقه ای را بازی می کند که بدون تردید هر کاری را که می خواهد انجام می دهد. الیزابت شهوتران، بی رحم است، نمی داند رحمت چیست، او دوست دارد یک تئاتر را به عنوان یک فریب ترتیب دهد. او مورتیمر جوان را در تور خود گرفتار می کند و صمیمیت شیرین را با گوجه فرنگی های نمکی از شیشه می خورد. مورد علاقه جدید او قرار است جانشین معشوقه ثابت شده ارل لستر شود، یک مبارز کهنه در دسیسه های ایگور بالالایف. او فعلاً به بدن سلطنتی نزدیک است و با الیزابت مسواک می‌زند و در رختخواب او به خود می‌چرخد. او و معشوق سابق مریم بیهوده به او متوسل می شوند. ارل لستر به طور دوره ای به سینت سایزر نزدیک می شود، گاهی اوقات در لباس حمام، بازی می کند و آواز می خواند. مورتیمر با لباس زنانه روشن او را بر روی طبل همراهی می کند. موسیقی در حال رونق است، آهنگ هایی از رپرتوار لد زپلین، مدرن تاکینگ، استاس نمین شنیده می شود. در فینال، قهرمانان آهنگ شوروی “ما برای شما شادی آرزو می کنیم” را در پس زمینه پرده ای از باران طلایی اجرا می کنند. و ما از آن عبور خواهیم کرد و به آن عادت خواهیم کرد. برخی از حضار شوکه می شوند و در آنتراکت می روند. آنها نمی توانند چنین اقتباس آزادانه ای از نمایشنامه کلاسیک را بپذیرند، آنها آنچه را که دیدند، اوتوز فسق می نامند. کسانی که با اشتیاق باقی می مانند، موازی با مدرنیته می خوانند.