ناتالیا پودولسکایا: “بعد از زایمان، بدنم را احساس کردم و شروع به پوشیدن دامن های کوچک کردم”

در قالب کنسرت ها برای خود یا تقریباً برای خود یک مزیت هنری خاصی وجود دارد. ستاره مهمانی نیازی ندارد تماشاگر را تکان دهد، او را به شرایط خاصی برساند و او را تا فینال در جنون نگه دارد. همه از قبل آماده اند تا از آن لذت ببرند، به هنرمند گل و بوسه بدهند، بدون اینکه نیاز به پیش پرداخت داشته باشند. در نهایت این کار را انجام داد.

ناتالیا با لباسی مشکی با قد بازیگوش شروع کرد، با کت و شلوار درخشان به روح دهه هفتاد ادامه داد، مبارزان رقص حرکات آهسته دخترانه را رقیق کردند، سس از قبل ثابت شده به شکل ضربه های گذشته به غذاهای تازه چسبیده بود، نزدیک به در پایان ، شوهر قانونی او ولادیمیر پرسنیاکوف برای دو دوئت به خواننده پیوست که یکی از آنها “برف سفید” ، یک ضربه کلاسیک از رپرتوار ولادیمیر جونیور ، احساساتی ترین مخاطبان را به گریه انداخت.

روحیه رانندگی بسیاری از آهنگ ها باعث لغو گروه کلاسیک قابل احترام و همچنین خواننده های پشتوانه نشد. ناتالیا وقتی شور و شوق فروکش کرد گفت: “اجرای زنده یک انرژی کاملاً متفاوت است.” – ما از پخش استفاده می کنیم، در موسیقی رقص بدون آن سخت است. اما گیتار، درام، باس، پرکاشن، ساکسیفون همه زنده هستند.

در سال هایی که از پنجمین “کارخانه ستاره” می گذرد، که در آن ناتالیا نه تنها به دلیل موهای قرمز آتشین خود، بلکه به لطف فشار و جاه طلبی بسیار مورد توجه قرار گرفت، اتفاقات زیادی در زندگی خواننده افتاد. قرارداد با ویکتور دروبیش، نه چندان موفق (مقام پانزدهم)، اما هنوز ورود به کیف برای یوروویژن در سال 2005، نان رایگان، در نهایت، یک دنباله اجتماعی ضخیم از رابطه با پرسنیاکوف جونیور، ازدواج و خانواده موفق.

چندی پیش زنی در افق ناتالیا ظاهر شد که امتناع از او دشوار است. آلنا میخائیلووا، تهیه کننده و ناشر موسیقی، به عنوان یک متخصص موسیقی پاپ برای خود شهرت بسیار خوبی ایجاد کرده است که او را بیمار نمی کند. او Vintage و Yolka را به شهرت رساند و اکنون با Marie Kraymbreri، Zvonkiy، Daasha و دیگر قهرمانان زمان جدید کار می کند. از کلاسیک ها – ولادیمیر پرسنیاکوف و اکنون ناتالیا پودولسکایا. اولین نتیجه این اتحاد آلبوم جدید ناتالیا “البته بله” بود.

– سیزده آهنگ این روزها شوخی نیست. چه مدت است که مطالب جمع آوری شده است؟

– آهنگ هایی در آلبوم وجود دارد که در یکی دو سال اخیر منتشر شده اند و شش آهنگ کاملاً جدید. از پاییز شروع به ضبط، جستجو، کار کردند.

– ردیابی هر خط کلی در آلبوم سخت است، اکنون هیچ کس واقعاً به چنین چیزهایی اهمیت نمی دهد، اما اشتیاق به رقص بلافاصله مشخص می شود …

– من واقعاً موسیقی تازه و تمپو می خواستم. حضار من را دختری غنایی می دانستند که با لباس بلند دستش را دراز می کند و آهنگ های آرام زیبا می خواند. من همه اینها را خیلی دوست دارم و در آهنگ های آهسته می توانید صدای خود را تا حد زیادی آشکار کنید. اما مردم می خواهند برقصند، پاهای خود را پا بگذارند، دست بزنند، بنابراین ما روی سرعت های سریع تمرکز کردیم. یک بار در کنسرت یک هنرمند بودم – فقط او را می ستایم، اما نامی از او نمی برم. بنابراین، در کنسرتی که دو ساعت به طول انجامید، تنها دو آهنگ تند وجود داشت. بقیه آهسته هستند. من فقط مبهوت هستم، خیلی خسته کننده است. مهم نیست که چقدر صدا فوق العاده زیبا است، مردم برای اینکه نخوابند باید حرکت کنند.

شما قبلاً به موسیقی رقص علاقه نشان داده اید. مدت ها پیش شما آهنگی را با دی جی اسرائیلی نوئل گیتمن منتشر کردید…

– صد سال پیش بود و فقط یک آزمایش باقی ماند، دیگر این آهنگ را به خاطر ندارم.

– سپس آهنگی با دی جی اسمش پخش شد …

– بله، اسمش «دنیای جدید» بود و در یکی از آلبوم هایم قرار گرفت.

– بسیاری از همکاران شما می گویند که اجرای موسیقی رقص در واقع چندان آسان نیست …

– حقیقتی در این وجود دارد. آهنگ «راز» که آلبوم را باز می کند، شعر بسیار زیادی دارد و فضای زیادی برای نفس کشیدن ندارد. انجام آن به صورت زنده سخت است. صدای پشتیبان را ذخیره می کند، و من نمی توانم خواندن برخی از عبارت ها را تمام کنم.

– رقص، البته، فوق العاده است، اما به یاد داشته باشید که چند بار حتی در سن موسیقی شما مد تغییر کرده است. امروز می رقصند، فردا نمی رقصند…

– می گویند وارد دوران دلو می شویم و مادیات جای خود را به معنویت می دهند که دوباره به منصه ظهور می رسد. بنابراین شاید دوباره شروع به فکر کردن بیشتر در مورد روح کنیم و احتمالاً بخواهیم در کنار آهنگ ها فکر کنیم. اما به طور کلی، من هیچ اشتباهی در این واقعیت نمی بینم که مردم می خواهند برقصند، از زندگی لذت ببرند و برای این کار به آهنگ های سریع و سرگرم کننده نیاز دارند. هر موسیقی مهم است و با حالات خاصی مطابقت دارد. تحت آهنگ های آهسته، می توانید رنج بکشید، گریه کنید، و سریع – برای جدایی.

– روزنامه نگاران عاشق کلمات بزرگ هستند و در رابطه با آلبوم جدید شما احتمالاً می نویسند: “بازگشت”. جایی رفتی؟

من هرگز ترک نکردم و متوقف نشدم. با شروع از “کارخانه ستاره” او به طور مداوم آهنگ ها را ضبط می کرد و به طور فعال تور می کرد. شاید آهنگ های من از هر آهنی به صدا در نمی آمد، اما تور به معنای پخش در همه ایستگاه های رادیویی نیست. این آلبوم برای من جدید و مهم است به این معنا که با کمک یک لیبل منتشر شده است. من هرگز یک عقب، یک شانه قابل اعتماد، یک تیم حرفه ای نداشتم. ولودیا از این نظر حساب نمی کند، زیرا، البته، او همیشه از من حمایت می کرد، اما او یک تهیه کننده نیست، بلکه یک هنرمند است درست مثل من. و اینجا روی ابری نشسته بودم و در مراقبت و توجه محصور بودم. اشکم را در می آورد. تیم پنجاه درصد موفق است.

– با دروبیش قرارداد داشتی و بعد شنای آزاد شروع شد. کسی بال پیشنهاد نداد؟

– تلاش هایی برای وصل شدن به نوعی پشت سر هم تولیدکننده صورت گرفته است، اما این همیشه باعث ناراحتی من می شد. و زمانی که آخرین همکاری از این دست به پایان رسید، تصمیم گرفتم که دیگر هرگز اجازه ندهم همه چیز همانطور که پیش می رود پیش برود. من ناراحتی در کار نمی خواهم، زندگی را مسموم می کند، زیرا کار بخش بزرگی از زندگی ما است. و من بسیار خوشحالم که اکنون همه چیز برای من مناسب است.

اکنون همین رویکرد برای ترویج موسیقی جدید می تواند هر کسی را دیوانه کند. فقط آهنگ کافی نیست لازم است که در شبکه های اجتماعی برای آن سروصدا کنند تا یک ویدیوی ویروسی ظاهر شود و …. چه احساسی نسبت به این همه دارید؟

– من با همه گرایش های مد روز جوان خوب هستم، اما هنوز مدرسه قدیمی هستم. و قطعا یک قهرمان TikTok نیست. برای من عجیب است، مال من نیست. من شبکه های اجتماعی دارم، اما موضوع وبلاگ نویسی هنوز به نظر من غیرطبیعی است. به عنوان مثال، وقتی افراد دیگری در اطراف هستند که درگیر این روند نیستند، از فیلمبرداری بسیار خجالتی هستم. احساس می کنم یک جور احمق هستم، همه به من نگاه می کنند و نمی فهمند دارم چه کار می کنم. من گاهی اوقات تمریناتم را در باشگاه پست می کنم، اما فقط زمانی که با یک مربی تنها هستم. اگر مردم در اطراف باشند، هیچ چیز درست نمی شود.

— تیتراژ آلبوم توسط دختری با رویکردی بسیار مدرن در ترانه سرایی نوشته شده است. همه چیز با یک گروه کر شروع می شود…

– نویسنده آهنگ “بله، البته” Marie Crimebrery، او ابتدا گروه کر را برای من فرستاد و من اشک ریختم. آهنگ داستان دارد. ما شرکتی در جوایز یک مجله بودیم که من و ولودیا روبروی ماری نشسته بودیم و او ما را تماشا می کرد. او از اینکه علیرغم رابطه هجده ساله ما، همیشه با هم صحبت می کردیم، در آغوش می گرفتیم و می رقصیدیم، بسیار تعجب کرد. این الهام بخش او برای نوشتن آهنگ است. او از من خواست که او را بفرستم و من گفتم که من و ولودیا یک بار آهنگ الکساندر زاتسپین “ما یکدیگر را پیدا کردیم” را با هم خواندیم. این جمله وجود دارد: “فکر این که ممکن است ملاقات نکرده باشیم، در همان ماه می توانستیم کنار هم رد شویم و دیگر هرگز همدیگر را نبینیم، ترسناک است.” و او به معنای واقعی کلمه پنج دقیقه بعد بخشی از آیه را برای من می فرستد. “من می توانستم از کنارم بگذرم – و همین، و ما نمی دانستیم عشق چگونه است، من آنطور لبخند نمی زدم، احتمالاً غمگین می شدم، می ترسم با دیگری آنقدر قوی و زیبا باشم. متشکرم!” چنین تصادفی نادر است. ماری استعداد باورنکردنی است.

– یک کلیشه ای وجود دارد که بر اساس آن دختران بعد از زایمان بسیار احساساتی می شوند. و ناگهان یک استراحت رقص دارید …

من بعد از زایمان خیلی تغییر کردم. او شروع به پوشیدن دامن کوتاه کرد که قبلاً انجام نداده بود زیرا از پاهایش خجالت می کشید. میشه گفت بعد از زایمان قبول کردم و شروع کردم به حس کردن بدنم. و بعد از زایمان بود که کارنامه من به سمت رقص تغییر کرد. من خودم رقصیدن را خیلی دوست دارم و به محض شنیدن موسیقی، فوراً من را به باد می دهد. وقتی من و ولودیا شروع به قرار گذاشتن کردیم، اغلب به تکنیک جوانان می رفتیم. ما آنجا هم روی میزها و هم زیر میزها می رقصیدیم – ما این تجارت را بسیار دوست داشتیم و هنوز هم آن را دوست داریم. و هیچ چیز شگفت انگیزی در این واقعیت وجود ندارد که چنین آهنگ هایی در کارنامه من ظاهر شد.

– اما یک دوئت جدید با شوهرش نیز وجود دارد. وسوسه استفاده از وضعیت تاهل برای منافع شخصی، یا چرا Sky Cry عملکرد واضحی در آلبوم دارد؟

– این آهنگ به عنوان شماره انفرادی ولودیا برنامه ریزی شده بود. او فوق العاده زیبا است، اما یک متن خطرناک وجود دارد. ما همیشه از شعر جدایی پرهیز می‌کردیم، اما این آهنگ با ملودی‌اش کشته شد و تصمیم گرفتیم آن را به صورت دوئت بخوانیم.