نویسنده Evgeny Vodolazkin در مورد حرفه بازیگری خود صحبت کرد

نویسنده Evgeny Vodolazkin یکی از معدود نویسندگان معاصر است که روی صحنه می رود و بر اساس آثار خود در تولیدات شرکت می کند. ودولازکین به همراه هنرمند معروف ایگور اسکلیار و گیتاریست میخائیل رادیوکیویچ در یک اجرای ادبی و موسیقی بر اساس رمان خود بریزبن – بریزبن: صفحات یک رمان در سالن کتاب بین المللی سن پترزبورگ در صحنه تئاتر تالار موسیقی شرکت کردند.

در حال حاضر ، ودولازكین در یك نشست مجازی گفت ، آنها قصد دارند تولیدات را در صحنه جدید تئاتر الكساندرینسكی انجام دهند.

نویسنده می گوید: “وقتی قرار بود نمایشنامه را بازی کنیم ، من به ایگور اسکلیار برگشتم:” چگونه می توانم باشم؟ ” او گفت ، “شما می توانید آنچه می خواهید انجام دهید. کف بزن ، بپر شما نویسنده هستید ، همه چیز به شما مجاز است. بازیگران باید بازی کنند ، اما از طرف شما – رشوه نرم است. ” این باعث آرام شدن من شد و من از قبل شروع کردم به رقصیدن تا او نتواند جلوی من را بگیرد.

وودولازکین همچنین در تئاتر خوانی آثار نمایشی خود در Sovremennik ، بخشی از نمایشنامه موزه ، بازی کرد.

– سپس احساس کردم که می توانم در مورد خودم با کلمات آهنگ ویسوتسکی بگویم: “و اینکه من خودم ، به عنوان یک آماتور ، در تئاتر هنری مسکو بازی می کنم” – او با لبخند نتیجه گیری می کند. – مهم این است که در اینجا به موقع متوقف شوید. نویسنده به یک معنا بازیگر است اما برخلاف بازیگر ، همه نقش ها را بازی می کند. یک بار ، در مکالمه با فانی آدانت ، به چیزی رسیدم که فکر می کردم یک ساختار زیبا است: “یک نویسنده نیز یک بازیگر است.” که او با نگاهی غم انگیز به من پاسخ داد: “اختراع نکن! نویسندگان می نویسند و بازیگران بازی می کنند. ” جرات اعتراض نکردم اما او از ایده خود دور نشد.

این نویسنده اعتراف کرد که از صحنه پردازی رمان “لائوروس” خود در تئاتر هنری مسکو انتظارات زیادی دارد. گورکی نقش های این نمایش را دیمیتری پوتسوف (لائوروس) و لئونید یاکوبوویچ (پیر نیکاندر) بازی می کنند. چنین انتخاب کارگردانی ادوارد بویاکوف نویسنده را خوشحال کرد.

وودولازکین برداشت های خود را به اشتراک می گذارد: “به نظر من می رسد که این یک تولید بی اهمیت نیست ، بلکه یک محصول بسیار جالب است.” “علاوه بر این ، من اجرایی را دیدم که به نظرم کاملاً شایسته بود. امیدوارم انتظاراتم به طور کامل برآورده شود.

زمان انزوای شخصی برای ودولازکین بسیار مثمر ثمر بود. او همزمان چندین کتاب نوشت. از جمله رمان “توجیه جزیره” است که قرون وسطی با مدرنیته آمیخته است. به گفته نویسنده ، اومانیسم قرون وسطایی تا حدی انسانی تر از عصر جدید بود ، زیرا این واقعیت ناشی از این بود که انسان مخلوق خداوند است و به همین ترتیب دست نخورده است ، و “شما نمی توانید فقط” به دلیل “یک بار” او را بکشید ، همانطور که در قرن بیستم اتفاق افتاد “- یادداشت نویسنده ودولازکین معتقد است ، برخلاف قرون وسطی ، امروز هیچ نگرشی عینی نسبت به تاریخ وجود ندارد.

– شاید اکنون تاریخ به گونه ای رنج می برد که قبلاً رنج نبرد. ودولازکین می گوید ، این بخشی از سیاست می شود ، برای اهداف مختلف ابزاری می شود. – تاریخ قرون وسطی عینی تر بود. این یک دیدگاه از بالا ، از نظر اخلاقی ، از نظر بهشت ​​بود. تاریخ کنونی کاملاً حزبی است. این نمایی از طرف این یا آن دولت ، گروه اجتماعی است – نمای جانبی. و او هرگز نمی تواند عینی باشد.

عکس: سرگئی سایومکین







این نویسنده همچنین از نگرش خود به پیشگویی هایی که در آثار او وجود دارد ، گفت. ودولازکین آنها را بخشی از دین و فرهنگ مسیحی می داند ، این یک تأیید مستقیم بر این واقعیت است که هیچ زمانی وجود ندارد – غلبه بر زمان.

وی توضیح می دهد: “پیشگویی ها از ویژگی های برخی افراد است كه می بینند در آینده چه چیزی وجود دارد ، از نظر ما و از آنجا كه آنها بر زمان غلبه كرده اند ، به طور كلی وجود دارند.” – آینده نگری در بسیاری از افراد مشترک است. بسیاری از آنها رویاهایی دارند که به حقیقت می پیوندند ؛ از نوسفر آنچه که خارج از زمان وجود دارد به آنها می رسد. شما فقط باید درک کنید که همه پیشگویی ها درست نیستند. افرادی مجاز به نبوت هستند و کسانی هم هستند که از آن نوعی تجارت می کنند. این در واقع پیشگویی نیست.

نویسنده از میان کتاب های مورد علاقه خود که از کودکی می خواند ، رمان دانیل دفو را “رابینسون کروزو” نامید.

– این ، در واقع ، داستان کتاب مقدس قضاوت ولخرج است. این باعث حیرت من می شود که شخصی در حالی که در یک جزیره است از هیچ چیز تمدنی را بازآفرینی می کند.

ودولازکین اعتراف کرد که دوست دارد مدتی در یک جزیره بیابانی زندگی کند. این احساس خصوصاً وقتی شدید است که بیش از حد از برقراری ارتباط شروع به فشار می کند و می خواهید آرام شوید.

– وقتی به یک ساحل شلوغ رسیدید ، در این انبوه بدن دراز بکشید ، به فکر رابینسون کروزو می افتید. برای آرام شدن به خواب می روم و خودم را در یک جزیره بیابانی تصور می کنم.