کلیپ “برای پیاده روی بیرون بیایید” توسط گروه “Casta” ، یکی از با نفوذترین در سلسله مراتب رپ روسی ، به یک نمایش برتر هفته تبدیل شد. قاتل به معنای واقعی و مجازی این ویدئو ، “تصاویر” دردناکی آشنا از اجسام مایل به آبی از ضرب و شتم و “کیهان نوردان” خشن در کلاه ایمنی تیره ، هیچ تردیدی در مورد مخاطب استعاره – بلاروس ندارد. اگرچه – هیچ علامت یا علامت شناسایی وجود ندارد.
با این وجود ، هنگام بازبینی کلیپ (و بلافاصله پس از فریم نهایی ، اصلاح می شود) ، موقعیت جغرافیایی ادعایی روایت چندان واضح نیست. دقیق تر – بدون ابهام است. بیهوده استعاره. پراکندگی کامل مکان های بالقوه به عنوان سوicion ظن در حال ظهور است: آیا تابستان گذشته مسکو بود؟ یا شاید شیون؟ یا … و سپس این بنر توسط سارقان موجود در ویدئو با تعبیر طولانی “خیلی کافی” سوزانده شده است. نه ، ظاهراً نوازندگان نه تنها در مورد بلاروس آواز می خوانند. آدرس من یک خانه یا خیابان نیست …
آنها حتی آواز هم نخوانده بودند ، آنها آن را نشان دادند. این کلیپ در کمتر از دو روز بیش از 2 میلیون بازدید داشته است. در عین حال ، اولین نمایش نسبتاً نسبی است ، زیرا ترانه “بیرون بیا برای پیاده روی” از لیست پخش آلبوم سال گذشته “درباره نقص قابل درک است” توسط منتقدان در تمام این مدت به عنوان “طرحی معصوم از کودکی” طبقه بندی شده است: و خشک / بیایید با گچ سفید روی آسفالت کلمه “بسه” بکشیم / می توانی خواهرت را با خود ببری ، برادرم با من است … “.
در “نقص” چیزهای جالب دیگری حتی با گوش وجود داشت – “Igorek-garbage” یا “سرود ما از روسیه” ، که با آدرس شروع می شد: “آقای رئیس جمهور. ما گروه “کاستا” هستیم و یک رویداد شادی آور داریم: ما با یک کار خلاقانه و بسیار دشوار با اهمیت ملی کنار آمده ایم. ما سرود خود را به روسیه نوشتیم. بارها (او) شنیده شد ، اما احساس جدی جدی را در ما ایجاد نکرد ، که باید باشد ، و ما خودمان نوشتیم ، که باعث چنین احساساتی می شود. لطفا به سرود روسیه ما توجه کنید و آن را به عنوان یک گزینه جایگزین در نظر بگیرید. ” این خطوط واقعاً طیف احساسات “همخوانی با تاریخ کشور” را برانگیختند ، که در اصل ، باید بدن یک سرود واقعی را تشکیل دهند: ما رهبر دیگری هستیم … “
در سال 1997 ، “Casta” نام خود را از دوست جوان و همکار جنبش رپ در حال ظهور Basta گرفت. سپس سنت های مدرسه روستوف پایه گذاری شد ، مدرسه ای که جدا از هر آنچه در این چمنزار بعدا بوجود آمد ، اکنون بر فراز چشم انداز رپ محلی با یک ابلیسک یادبود برجسته است. واسیلی واکولنکو ، به منظور بیان تمام جنبه های ظریف خلاق ، تصاویر ، ایده ها ، که بعداً در hypostases مختلف تجسم یافت: به علاوه به Baste – Noggano ، N1NT3NDO ، Bratia Stereo ، Gorilla Zippo. در همان زمان ، ولادی ، شیم ، همیل و مارپنت ، اظهارات انفرادی خود را انكار نكردند ، با موفقیت مرزهای تعیین شده توسط ژانر را در چارچوب یك “كارخانه” صیقل دادند: “ایستگاه بازار” كودكان و گفتگوی قلبی “برای زندگی” ، اوباش و یک محرک دقیق کالیبره شده ، تاریکی رپ گانگستری و احساساتی سرسخت که گاهی اوقات بیش از بی رحمانه ترین بی رحمانه ها را غلبه می کند. در عین حال ، ملودیسم مشخصه ، با نبوغ در ریتم زاهدانه بافته شده و گرایش خاصی به فلسفه پردازی فکری با تأمل در موضوع روز ، کاست را حتی در چارچوب “مکتب روستوف” در مکان خاصی قرار می دهد.
از این گذشته ، حتی در رپ هم ، همه جسارت و نهیلیست نیستند. تجارت ، جایی که هیچ چیز شخصی وجود ندارد ، جایی که انطباق مدبرانه یا صرفاً ناجوانمردانه گاهی عامل اصلی “خلاقیت” می شود ، نه تنها سرقت ستاره های پاپ سرویسخوار با پروانه مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. خصوصاً ، هرچه نزدیکتر به مسکو باشد … با این حال ، جبهه مقدماتی Shym (میخائیل اپیفانوف) از نظر فلسفی این مسئله را به انتخاب شخصی خود می داند و فقط برای “Kasta” صحبت می کند: نویسنده ، خلق و خوی ، برای ضبط لحظه تاریخی ، که ، احتمالا ، با آهنگ “بیرون برو برای پیاده روی” اتفاق افتاده است.
قصد فیلمبرداری یک ویدئو از این آهنگ از همان ابتدا بود ، اما نوازندگان اعتراف می کنند که “ایده ها مدتها به ذهن خطور نمی کردند ، تا زمانی که زندگی خود محتوا را پیشنهاد می داد ، آهنگ قرار می گرفت و منتظر تجسم بود”. در نتیجه ، یک “عکس از زمان حال” فوری بیرون آمد ، اگرچه مخاطبان با شور و شوق واقعی “یک سال و نیم با این آهنگ در پیاده روی بیرون می روند”. چگونه آنها سپس در خیابان ها و بلوارهای مسکو قدم زدند …
با این حال ، ماشه ای که با “تجسم جو عمومی” نوازندگان را روشن کرد ، بدون شک وقایع بلاروس با مقیاس اغراق آمیز بی رحمی و بی رحمی آنها بود. Shym آن را “سادیسم” می نامد: “من نمی توانم بفهمم كه چه نوع رفتار روانشناختی باید انجام شود تا یك شخص موافقت كند كه هموطنان خود را اینگونه شكنجه كند” ، نوازنده در مصاحبه ای نظرات خود را درمورد معمای بزرگی كه بسیاری را آزار می دهد ، بیان كرد.
طرح ویدئویی در آهنگ “بیرون بروید برای پیاده روی” ، “طرح اولیه از کودکی” ، سعی در دادن این جواب دارد ، با استفاده از دراماتورژی “تغییر دهنده شکل” – روایت از طرف “مجازات کننده”. یک تصویر ایده آل از زندگی ، مشترک ، مانند همه افراد دیگر ، – یک خانواده ، فرزندان عزیز و یک همسر ، صبحانه صبحانه ، با شروع روز آرام ، با یک روال کار جایگزین می شود: تعقیب افراد صلح طلب ، گویی شکار حیوانات ، شکنجه افراد خونین بی دفاع ، نیمه برهنه دره هایی که از آتش سوزی سیگار می کشند ، بدن های مثله شده ، صورت ، ترس ، درد ، نفرت …
کلاه ایمنی ، صورت ، دستها ، مهمات “قهرمان” مملو از خون است. اما در برهه ای معلوم می شود که این دیگر خون قربانیان او نیست ، او خودش با آن ترشح می کند ، بنفش ، ضخیم. مانند عرق ، چشم را سیل می کند ، از طریق “لباس فضایی” ظاهر می شود ، از چوب بیرون می رود – ابزار اصلی تولید آن. عصر یک روز سخت: برهنه ، فرسودگی کار و خستگی (از نظر جسمی؟ از نظر اخلاقی؟) ، جلاد در یک حمام خالی خرد می شود ، و بدن او با کبودی و مچاله شدن خون پوشانده می شود. کلاله خون از این طریق خونریزی می کند ، اما در اینجا نه تنها کف دست و پا ، مانند متعصبان متعالی ، بلکه کل بدن اعدام یک لکه زخم مداوم در خون است. مقیاس تعمیم کتاب مقدس؟ نوازندگان و کارگردان کی یف ، ماکس اکسند ، خطر زیادی برای لغزش بر سر چنین “آزادی هایی” داشتند. اما نه حتی مهارت سازندگان ، بلکه زندگی خودش این خطرات را پاک می کند …
کار خوب ، درست ، صادقانه و به موقع. “کاستا” ، براوو! باید منتظر ماه فوریه باشید ، زمانی که گروه کنسرتی در مینسک برگزار می کنند …