صحبت کرد
– آندری ، “ارتباط” اولین آهنگ جدید شما در 20 سال گذشته است. چرا اینقدر وقفه وجود داشت؟
– مهم است که در اینجا روشن کنیم که این اولین آهنگ در 20 سال گذشته است که به طور رسمی توسط من در یک پروژه انفرادی با گروه استاکر منتشر شد ، اما ، البته ، من در تمام این سالها بیکار ننشستم: از 2000 تا 2017 بیشتر بازی کردم به عنوان بخشی از “ماشین زمان” ، برای بسیاری از فیلم ها و کارتون ها موسیقی نوشت. به عنوان مثال ، “خوب ، صبر کنید!” ، “ماجراهای Khoma و دوستانش” یا الکساندر عبدالوف “بازنده” ، ولادیمیر کراسنوپولسکی – “با یک میلیونر ازدواج کنید” را در نظر بگیرید. من همچنین برای هنرمندان دیگر آهنگ نوشتم ، گرچه هرگز تبلیغ نکردم – فقط برای لذت خودم این کار را کردم.
صحبت از کار انفرادی بود ، آلبوم من قرار بود در سال 1999 منتشر شود و تقریباً آماده بود ، اما اتفاق افتاد که وقت نکردم این کار را انجام دهم و از اول ژانویه 2000 ، من با سر و ته “ماشین زمان “. ضمناً ، یکی از آهنگهای من از دیسک منتشر نشده آن زمان “این رودخانه ها جایی نمی ریزند” در آلبوم “مکانیکی” “ماشین زمان” منتشر شد. روی آیات آندره ماکارویچ نوشته شده است. با توجه به واکنش تماشاگران ، من و او فقط یک ضربه شگفت آور بودیم که هنوز هم در همه کنسرت هایم آن را می خوانم.
– اتحاد خلاقیتان با سولا مونوا چگونه شکل گرفت؟ چرا می خواستید آهنگی بر روی ابیات او بسازید؟
– خود به خود اتفاق افتاده است. یک بار داشتم از طریق اینترنت فید می گشتم و به حساب او برخوردم. من مجذوب کاری که او انجام می داد شدم ، ثبت نام کردم و بعد از مدتی شعر “ارتباط” را در پست دیگری دیدم. وقتی آن را خواندم ، دستم به سمت گیتار کشید. چنین اندازه ای وجود دارد که فوراً به سمت موسیقی می رود و از زمان ظهور نوار نمایشی ، نه ملودی و نه هارمونی تغییری نکرده اند. تمام کاری که من باید انجام می دادم ضبط این ترکیب بود – و برای اینکه بتوانم “شروع کار” را بدست آورم ، طبیعتاً با نویسنده تماس گرفتم. ما ملاقات کردیم ، او را شناختیم ، و او بسیار متعجب شد که من می خواستم بر اساس شعرهای او موسیقی بسازم. وی گفت كه هیچ كدام از نوازندگان قبلاً این كار را انجام نداده بودند ، اما اگر نتیجه گرفت علاقه مند خواهد شد. سعی کردم آنرا نتیجه دهم.
– متن را کمی اصلاح کرده اید ، زیرا در اصل از چهره یک زن نوشته شده است. آیا این تأثیر زیادی روی نتیجه ، قطعه نهایی داشت؟
– نه ، فکر نمی کنم در سطح جهانی تأثیر بگذارد. من فقط برخی از نکات را تغییر داده ام ، آنها را برای خودم واقعی کردم. در نسخه اصلی ، به عنوان مثال ، دو هفته در حیاط طوفان بود. فکر کردم کل این حمله همه گیر سه ماه طول کشید ، بنابراین نوشتم: “ماه سوم طوفانی در حیاط است” – همه چیز درست است. و در انتهای سولا این خط بود: “شما در مورد خود خواهید گفت ، عکس بگیرید ، زیرا من چراغ را خاموش نمی کنم”. معمولاً دختران این کار را انجام می دهند: آنها نور را خاموش نمی کنند تا معشوق به سمت نور برود. فکر می کردم اگر از دهانم بیرون بیاید ، رفقای هنر و زندگی مرا درک نمی کنند. بنابراین به او زنگ زدم و از او پرسیدم: “آیا اگر آهنگ” تو درباره خودت می گویی ، بدون اینکه چراغ را خاموش کنی صبح عکس بگیر “آواز خواهی داشت؟ این اصلاً ماهیت را تغییر نمی دهد. زیرا عبارت کلیدی متفاوت است: “اگر ارتباطی بین افراد برقرار باشد ، هیچ کلمه اضافی مورد نیاز نیست.” به هر حال همه چیز روشن است.
– آیا فکری برای کار با شخص دیگری از نویسندگان معاصر دارید؟
– نه تنها افکار ، بلکه یک تمایل بزرگ نیز هست. علاوه بر این ، این کار روزانه ادامه دارد و تقریباً برای یک دقیقه متوقف نمی شود. اکنون احساس می کنم که نیاز به ساخت چند آهنگ خوب دیگر دارم ، می خواهم یک آلبوم بسازم. من موسیقی خوب زیادی دارم ، ملودی های خوب زیادی دارم ، اما متأسفانه این مسئله با کلمات در اینجا است ، زیرا اگر در سن 18 سالگی بدون تردید می توان آواز “من نمی خواهم بدون تو به سینما بروم” را بخوانم ، از دهان یک مرد بالغ به نظر می رسد حداقل عجیب این به هیچ وجه به این معنی نیست که من به دنبال متنهای فلسفی بسیار سنگین هستم – بلکه سعی می کنم از ابتذال و حماقت جلوگیری کنم.
– هنرمندانی هستند که به آثار نویسندگان گذشته روی می آورند – شاعران عصر نقره محبوبیت ویژه ای دارند. آیا دوست دارید در این مسیر آزمایش کنید؟
– شما سوالات بسیار جالبی می پرسید ، از آنها ممنونم. صادقانه بگویم ، من مسئولیت بسیار بزرگی در این زمینه احساس می کنم. از آنجا که چنین شعرهایی خودکفا هستند ، مدتهاست که آزمون زمان را پشت سر گذاشته اند ، قانون اساسی در اینجا این است – صدمه ای نزنید ، آن را بدتر نکنید ، و این همیشه آسان نیست و به تلاش خلاقانه زیادی نیاز دارد. به نظر من ، آلا پوگاچوا این کار را عالی انجام داد – تعداد کمی از مردم می توانند موفقیت او را تکرار کنند. خیلی کم اتفاق می افتد که آنها شعری را از گذشته بگیرند و یک قطعه موسیقی موفق از آن بسازند. در کنار این ، تاریخ مثالهای زیادی می داند که مردم اشعار شاعران بزرگ را می گرفتند و از آنها می ساختند ، چیزی که به نظر من حداقل بی استعداد ، اگر نه هیولا باشد. همیشه وقتی این را روی هوا می شنیدم خودم را شرمنده می کردم. حالم راحت نبود ناخوشایند در برابر شاعرانی که مدتهاست از بین رفته اند.
– آخرین باری که ما در سال 2018 صحبت کردیم ، در رابطه با سالگرد شما ، در مورد تجدید داستان با استاکر صحبت کردید. ادامه پیدا کرده است؟
– این فقط ادامه پیدا نکرده است – موفقیت آمیز است ، با جهش در مرزهای روسیه حرکت می کند و از مرزهای خود خارج شده است. در آوریل 2019 ، ما اولین تور بزرگ 20 سال گذشته را اعلام کردیم و در این مدت ما قبلاً در بسیاری از شهرهای سیبری اجرا کرده ایم ، اورال ، در شمال و جنوب کشورمان ، موفق به بازدید از خط میانی شده ، در مولداوی و بلاروس اجرا شده ، یک کنسرت بزرگ برگزار کرده ایم در مسکو ، و در آغاز سال جاری ، حتی قبل از همه گیری ، آنها موفق شدند به تور آلمان بروند. شما نمی دانید در سالن ها چه اتفاقی می افتاد! مخاطبان مانند کودکان خوشحال شدند و دو ساعت آنها آهنگ های مورد علاقه خود را با ما خواندند.
– اکنون روند خلاقیت چقدر فعال است؟ آیا بیماری همه گیر به هیچ وجه بر وی تأثیر گذاشته است؟
– این همیشه ادامه دارد – از زمانی که من از بچگی شروع به کار با موسیقی کردم. این تنظیم نشده است ، تأثیر بر آن غیرممکن است ، بنابراین مهم نیست که چقدر با یک پر نشسته اید ، یا به آسمان یا دریا نگاه کنید ، هیچ چیز از این تغییر نخواهد کرد. برای مدت طولانی ما ایده ایجاد آهنگ های جدید را با سرگئی کوستروف ، همکار ثابت من ، نویسنده اشعار تقریباً برای همه آهنگ های من که می شناسید ، پرورش داده ایم. چند ترکیب جدید در حال حاضر در حال آماده شدن است – شما فقط باید جایی چند کلمه ، جایی چند نت و جایی چند صدای تنظیم پیدا کنید. من فکر می کنم این مسئله مربوط به آینده بسیار نزدیک است و من واقعاً امیدوارم که این آهنگ ها به زودی توسط مخاطبان گسترده ای شنیده شود.
وقتی از من س askedال شد که همه گیری چگونه بر روند خلاقیت تأثیر می گذارد ، می توانم به شما بگویم: به هیچ وجه. شاید او فقط کمی مالیخولیایی اضافه کرده باشد ، اما این به سختی با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است. با گوش برهنه ، حتی می گویم. (می خندد) می فهمید ، توضیح آن دشوار است و اینکه ملودی ها از کجا می آیند – هیچ کس به شما نمی گوید ، زیرا کسانی که خودشان آنها را خلق می کنند این را نمی دانند. به نظر من ، هر خلاقیت واقعی منوط به زمان ، همه گیری یا شرایط دیگر نیست. زمانه تغییر می کند ، مردم تغییر می کنند ، اما شعرهای خوب ، نمایش های خوب ، فیلم های خوب ، موسیقی خوب بارها و بارها وجود داشته و خواهد داشت ، زیرا بدون این زندگی روی زمین غیرممکن است.
– در طول قرنطینه ، بسیاری از هنرمندان شروع به سازماندهی کنسرت های آنلاین ، اختراع نوعی داستان شبکه ای کردند … این فعالیت چقدر به شما نزدیک است؟ به طور کلی ، آیا به نظر شما شکل گیری صنعت موسیقی آنلاین امکان پذیر است؟
– فکر می کنم در شکل گیری هنر موسیقی بصورت آنلاین چیزی از عشق آنلاین وجود دارد. آیا می توان عشق را به صورت آنلاین فروخت ، احساسات را فروخت؟ نمی دانم. من در این زمینه متخصص نیستم ، پاسخ دادن برای من دشوار است ، زیرا تصور اینکه چگونه من مثلاً یک اجرای تئاتر آنلاین را تماشا کنم دشوار است. اما جو ، بوی بال چه می شود؟ انتقال همه این موارد در وب بسیار دشوار است.
در مورد اشتراک های آنلاین ، من نزدیک به هر فعالیتی هستم که با ذهن ، قلب و روح انجام شود. در عین حال ، من واقعاً فعالیت بد را دوست ندارم: وقتی سر و صدای زیادی وجود دارد ، اما محتوایی وجود ندارد ، کف زیادی از هیچ چیز وجود ندارد ، هیاهو از آب درمی آید و در یک کلمه سه حرفی سه اشتباه پیدا می کنید. هنوز هم من چیزی می خواهم که مردم آن را بپذیرند. چرا اگر در انتهای سیم اینترنت مورد نیاز باشد ، نه – من آماده هر آزمایش هستم. ما همچنین در ابتدای همه گیری کنسرت های آنلاین بازی کردیم ، اما غیرت پیدا نکردیم و آنها را هر روز انجام می دهیم. این اقدامات پشتیبانی و اتحاد با مردم بود: ما می خواستیم نشان دهیم که همراه با طرفداران ، شنوندگان ، مشترکین در شرایط سختی قرار داریم ، آنها ما را ترک نمی کنند ، و ما – آنها. این بیشتر شبیه اتصال است ، بازگشت به عنوان آهنگ جدید …
– آیا اخیراً همکاری جالبی داشته اید؟
– نمی توانم بگویم که من پادشاه همکاری ها هستم. من آنقدرها را نداشتم. از موارد به یاد ماندنی: چندی پیش ، ژنیا مارگولیس از من دعوت کرد تا در برنامه سال نو “صاحب آپارتمان در مارگولیس” در سال نو صحبت کنم. وی گفت: “شما می دانید ، اگر موافقت كنید كه” این رودها به جایی نمی ریزند “- چیذ می خواهد آن را با شما بخواند. و عملکرد عالی داشتیم. من شیفته نواختن گیتار ، آواز خواندنم شدم. او کاملا مرد آبی است.
همکاری درخشان دیگری که هنگام نوشتن موسیقی کارتون “ماجراهای شگفت انگیز Khoma و Gopher” با همان Zhenya داشتم. الیزاتا یوسیفوونا باباخینا ، درخشان ترین فردی که زندگی را تقریباً به همه انیماتورهای ما آغاز کرد ، به من گفت: “آندره ، ما به یک آهنگ احتیاج داریم.” فکر کردم ، فکر کردم ، یک ملودی کارتونی در ذهن من متولد شد ، الکساندر ملامود شاعر فوق العاده شعر را برای آن شعر نوشت ، و معلوم شد که این آهنگ فوق العاده ای از دوستان است. من به مارگولیس زنگ زدم: “ژن ، در اینجا من آهنگ یک همستر و یک گوفر را ضبط می کنم. بیا: من برای یک همستر آواز می خوانم ، و تو می آیی – آیا برای یک گوفر آواز می خوانی؟ ” او پاسخ داد: “اوه ، مهمانی مهمانی فوق العاده است.” به طور کلی ، بعد از 15 دقیقه من آن را داشتم ، و ما یک آهنگ عالی ضبط کردیم ، که کاتیا سمنوا با آن به ما کمک کرد. به نظر من ، این قطعه لذت بخشی بود – حداقل همه بچه ها از آن خوشحال هستند. و نه تنها کودکان ، بلکه بزرگسالان نیز. اکنون من و ژنیا هر زمان در تمام سالهای تولد دوستان مشترکمان ، هر کس که باشد آن را می خوانیم.
– آیا مقایسه صحنه روسیه با صحنه غربی صحت دارد؟ یا از نظر شما کاملاً دو داستان متفاوت از نظر توسعه و انرژی هستند؟
– اگر ما در مورد موسیقی پاپ صحبت می کنیم ، پس کاملاً نادرست است ، زیرا این دو داستان کاملاً متفاوت هستند. همانطور که ژوانتسکی گفت: “چیزی باید در فیلارمونیک اصلاح شود”. ظاهراً بالاخره ما انجمن های مختلف فیلارمونیک با آنها داریم.
– اکنون رفتن به کدام سمت جالب است؟ آیا بعضی اوقات از این حرفه احساس خستگی می کنید یا برعکس ، آیا بدون آن دیگر غیرممکن است؟
– من علاقه مندم که در هر جهتی که روح تماس می گیرد حرکت کنم ، مهم نیست که چقدر پر زرق و برق به نظر می رسد. من علاقه مند به انجام کار خودم هستم و از این کار بسیار لذت می برم. من واقعاً امیدوارم که تمام کارهایی را که شروع کرده ایم به پایان برسانیم ، آهنگ های جدیدی ظاهر می شود که در برنامه کنسرت قرار می گیرند و آلبوم سوم منتشر می شود. دو مورد قبلی – “آهنگ ها درباره خوب -1” و “آهنگ ها درباره خوب -2” – در سال 2019 متولد شدند. و در مورد خستگی از این حرفه – صادقانه بگویم ، من فقط وقت ندارم به آن فکر کنم. برنامه های زیادی وجود دارد که به راحتی نمی توان فکری برای خستگی کرد.