تبعید داخلی کیم کی دوک در استونی

ادامه دارد

آندری زایتسف شاگرد الکساندر میتا ، فردی فوق العاده باهوش و ظریف است. فیلم مستند وی “ویکتور آستافیف. سرباز مبارک »، که ده سال پیش ظاهر شد ، از طرف همکاران و بینندگان به رسمیت شناخته شده است. و فیلم بازی “14+” ، که در سال 2015 فیلمبرداری شد ، به یکی از بهترین فیلم ها در مورد نوجوانان تبدیل شد ، اما باعث پرخاشگری شهروندان محافظه کار شد. متن Blockade Diary ده ساله است. این مقاله پس از آنکه آندره زایتسف خاطرات دانیل گرانین را که از محاصره جان سالم به در برد ، خواند. “شاید علاقه به موضوع محاصره از دوران کودکی شوروی باشد. من موفق به خواندن بیش از پنج صفحه نشدم ، و سپس آن سخت بود. آن شهر محاصره 1941-1942 در سخت ترین دوره زمستان اول ، که در خاطرات محاصره است ، من در فیلم ها و وقایع ندیده ام. برای من این یک ناهماهنگی شدید بود و من می خواستم محاصره را از طریق چشم خود افراد مسدود کننده نشان دهم. ما این تصویر بصری را نداریم. ما سعی کردیم فیلمی با احساس حضور مستند بسازیم ، رنج مردم را ثبت کنیم تا این خاطره باقی بماند. ما برای زندگی ارزش قائل نیستیم ، اما هر لحظه در یک دقیقه ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد. مردم در محاصره لنینگراد باور نمی کردند که هنوز چیزی در پیش است. با خاطرات کودکی از تابستان ، خورشید ، گرما ، انتقال از سیاه و سفید به رنگ ، می خواستم بر ارزش یک زندگی آرام تأکید کنم. ما روی جوانان و بینندگان تمرکز کردیم ، کسانی که 20-30 سال بعد تصویر ما را می بینند. هیچ بازمانده از محاصره وجود ندارد ، فقط کسانی که در آن زمان کودک بودند هنوز زنده هستند. “آندری زایتسف می گوید.

صدای وی در کل فیلم را همراهی می کند ، و برای کسانی که چیزی در مورد محاصره نمی دانند چه اتفاقی در آن زمان می افتد توضیح می دهد. این کارگردان توضیح می دهد: “برای نسل قدیمی ، صداگذاری لازم نیست.” صدای او یکنواخت و محرک به نظر می رسد. در آن انرژی وجود ندارد ، همانطور که در افرادی که روی صفحه می بینیم انرژی وجود ندارد. سرما و گرسنگی آنها را به سایه تبدیل کرد.

وقایع در اولین زمستان محاصره رخ می دهد ، زمانی که بیشتر مردم از گرسنگی مردند. یخبندانها شدید بود. حمل و نقل انجام نشد. برق نبود. لوله کشی کار نمی کرد. قهرمان فیلم اولگا ، پس از مرگ شوهرش ، فاقد قدرت ، در شهر به پدرش می رود. او به زندگی اعتقادی ندارد ، فقط مرگ را پیش رو می بیند ، بنابراین می رود تا خداحافظی کند. این فیلم براساس داستان “ستارگان روز” ساخته اولگا برگگلتس ، خاطرات محاصره از جمله دانیل گرانین ساخته شده است. همه شخصیت ها واقعی هستند.

تصویر توسط اپراتور ایرینا اورالسکایا فیلمبرداری شده است. به گفته وی ، او سعی کرد در احساسات زندگی شبح حل شود ، حرکت های درخشان دوربین نداشته باشد ، یا به فنون خود خیانت نکند. نکته اصلی این است که نامرئی بمانید. هر فریم مانند یک تصویر یخ زده است.

اولگا اوزولاپینا ، بازیگر نقش اول زن ، شاگرد سرگئی ژنوواچ است. او 34 ساله است ، و بیشتر تعجب آور است اعتراف او: “من چیزی در مورد محاصره نمی دانستم.” شاید این به خاطر این واقعیت باشد که وی در لتونی به دنیا آمده است. برای غرق شدن در وضعیت مطلوب ، این بازیگر چهار ماه همه چیز را رها کرد ، یک کودک کوچک را در مسکو گذاشت. همانطور که آندری زایتسف گفت ، او نیاز به بازی در نقش مردی داشت که می خواهد بمیرد. به مدت 80 روز او باید در لبه مرگ احساس می کرد. تیراندازی دشوار بود. چهار ماه در خیابان فیلمبرداری شده است. هیچ برفی نبود. این قهرمان لباس بسیار سنگینی دارد که مجبور بوده است تمام 80 روز تیراندازی را بپوشد.

نقش پدر را سرگئی دریدن بازی کرد ، مثل همیشه استادانه. پس از نمایش برتر ، وی گفت: “من را از همان ابتدای کودکی به نووسیبیرسک از شهر محاصره شده خارج کردند. بعداً با محاصره روبرو شدم. من در خانه ای زندگی می کنم که چیزی شبیه “گوشه قرمز” در حیاط وجود دارد و بچه های جنگ در آنجا جمع می شوند ، حالا آنها پیرزن هستند. سوکوروف یک واحد محاصره در کشتی روسی دارد ، اما قهرمان من در آن فرو نمی رود. آندری زایتسف دو سال قبل از فیلمبرداری شخصاً با من تماس گرفت. در زمستان اول هیچ اتفاقی نیفتاد. آندری فرصتی پیدا کرد تا وقت خود را بگیرد. “

روشن است که این کار بسیار دشوار است ، تصویری جدی که تماشاگران برای تماشای آن عجله می کنند. آندری زایتسف برای اینکه خاطره ای از آن زمان که هر روز در حال خشک شدن است ، از آن فیلم برداری کند. همانطور که شخصی پیشنهاد داد ، معرفی یک نقاشی به زور در مدارس نیز بی معنی است. به جز طرد شدن چیزی ایجاد نخواهد کرد. اهداف خوب بود و هیچ چیز توهین آمیزی در تصویر وجود ندارد. فانتوم ها فقط در ذهن ملتهب پیروان حقیقت تاریخی پدید می آیند. مسئله متفاوت است: معلوم شد که تصویر به نوعی بی روح است و متن نویسنده یکنواخت فقط آن را تشدید می کند. قهرمانان مانند مرده هایی هستند که از قبر برخاسته اند ، نه افرادی که با آنها همدلی کنند. فقط صحنه هایی با مشارکت پدر نوعی گرما و زندگی به همراه می آورد که علی رغم همه چیز ادامه دارد. و اگرچه راه حل تصویری غیرمعمول است ، اما هنوز به شعر نرسیده اند ، که احتمالاً سازندگان تصویر در تلاش بوده اند. هنوز از محلول است. سرویس مطبوعاتی جشنواره بین المللی فیلم مسکو

کیم کی دوک ، کارگردان کره جنوبی ریاست هیئت داوران را در آخرین MIFF بر عهده گرفت. پس از آن ، او مدت طولانی در مسکو ساکن شد ، زیرا در وطن خود از او انتظار نمی رود ، متهم به خشونت علیه بازیگران زن. در آستانه جشنواره ، اطلاعاتی در دست بود که وی آماده است به هر قیمتی ، حتی برای عبور از مرز بدون اجازه ، به مسکو بیاید. به احتمال زیاد ، این سخنان اسراف بود. اکنون مشخص شده است که کیم کی دوک در حال حاضر در استونی به سر می برد و در آنجا مشغول تهیه فیلم جدید است. او تصویر خود را “حل کنید” ، شرکت کننده در مسابقات MIFF ، عملا. این فیلم در قزاقستان به زبان روسی فیلمبرداری شده است.

دو دختر قهرمان فیلم شدند. شبیه دوقلو هستند. اما یکی آزادانه زندگی می کند ، با مردان ملاقات می کند و دیگری زیر نظر والدین و برادرش است که هر مرحله او را کنترل می کنند. دختران جای خود را عوض می کنند ، همانطور که با شکسپیر یا مارک تواین اتفاق می افتد ، و در زمان مناسب جایگزین یکدیگر می شوند. این دو قهرمان توسط یک بازیگر دینارا ژوماگالیوا بازی شد. به گفته وی ، آنها با استفاده از حداقل آرایش لازم برای نشان دادن تفاوت بین قهرمانان ، کار کردند. “ایده این تصویر به طور آشفته ای مطرح شد. ما قبلاً با کیم کی دوک صحبت کردیم. ایده یک سناریوی متفاوت در اولین سفر او به آلما-آتا متولد شد. و حالا آنها تصمیم گرفتند که همانطور که استاد این کار را می کنند سریع فیلم را بگیرند. مراحل فیلمبرداری وی هفت روز به طول می انجامد. یک ماه وقت داشتیم تا آماده شویم. من تهیه کننده فیلم شدم. هیچ مشکلی در زبان وجود نداشت. کیم کی دوک می تواند همه چیز را با اشاره توضیح دهد. ما با مترجمان کار کردیم و اسکریپت ترجمه شده به روسی را دریافت کردیم. ” تقریباً همه فیلمسازانی که به مسکو می آیند یا در خانه می مانند ، داستان عجیب و غریب خود را در مورد حضور یا عدم حضور در جشنواره دارند. همه گیری در حال انجام تنظیمات خود است.

کیم کی دوک از صفحه نمایش لذت این واقعیت را که MIFF در آن شرایط دشوار هنگام لغو بسیاری از جشنواره ها برگزار شد ، با ما به اشتراک گذاشت. او خودش در یک اتاق عجیب بود. یک چراغ کف به سبک قدیمی شوروی در پشت او دیده می شد. وی در مورد ایده خود به شرح زیر گفت:

– یک بازیگر دو نقش بازی کرد. یکی در دیگری ذوب شد. همه چیز را می توان به دو قسمت تقسیم کرد ، حتی اگر به نظر برسد یکی است. 10 سال پیش این ایده را داشتم که به دنیا سفر کنم و فیلم بسازم. در سال 2017 ، هنگامی که مادرم به بهشت ​​رفت ، فهمیدم که هیچ چیز مانع من نمی شود. من به چین رفتم ، آنجا فیلم ساختم ، سپس به قزاقستان رفتم ، جایی که برای اولین بار در سال 2012 به آنجا رسیدم. این کشور جالبی است. پس از مطالعه فرهنگ وی ، تصمیم گرفتم در آنجا فیلمی فیلمبرداری کنم. اما تصویر مربوط به قزاقستان نیست. هیچ ارتباطی با آن ندارد. این یک فیلم بین المللی ، جهانی و بدون مرز است. من اغلب از منتقدین می شنوم که نقاشی های من استعاره ای و شبیه شعر است. من فیلم های مبتنی بر وقایع تاریخی ، واقعی را دوست ندارم و بیشتر از استعاره استفاده می کنم. این سبک من است تمام بازیگرانی که در قزاقستان فیلمبرداری شده اند به زبان روسی عالی صحبت می کنند. و من می خواستم این فیلم برای مردم بیشتر قابل درک باشد ، نه فقط مخاطبان قزاق ، به همین دلیل فیلم را به زبان روسی گرفتم. زبان حرف اصلی در سینما نیست. زبان دیگر هرگز برای من مشکلی ایجاد نکرده است. نکته اصلی این است که کمی در کشور زندگی کنیم ، تا شیوه زندگی آن را بشناسیم. من در ژاپن فیلمبرداری کردم. فرانسه ، چین ، اکنون برای تیراندازی در استونی آماده می شوم.

برای اولین بار نقش اصلی را در سال 2012 دیدم ، سپس تصمیم گرفتم که به او شلیک کنم. اما فقط دو سال پیش ما موفق به انجام آن شدیم. در ابتدا این فیلم “دین” نامگذاری شد – به نام نام قهرمان. اما این در مورد یک دختر خاص نیست ، بلکه در مورد تقابل بین مردم است. این در مورد اینکه چه کسی درست است و چه کسی نادرست است ، بلکه در مورد یافتن درک است

این تصویر از کیم کی دوک به نوعی پر از کار قبلی او “زنان سامری” بود که برای اولین بار یک جایزه بین المللی جدی – “خرس نقره ای” برلیناله برای بهترین کارگردانی دریافت کرد. در آنجا نیز این دو قهرمان رابطه ای مبهم دارند. آنها توسط بازیگران کره ای بازی می شدند. فیلم قزاقستانی طبق سنت سینمای کره جنوبی فیلمبرداری شده است. کیم کی دوک ، در حال تغییر جغرافیا ، همیشه در تبعید داخلی باقی مانده و همین امر نیز قوی است.