گرماش احساسات “سرنگی با آدرنالین” را تجربه کرد

با وجود اختلاف سنی 20 ساله ، بسیاری از مسائل نویسنده و آهنگساز را به هم نزدیک کرد. آنها مکاتبات کردند ، که اساس پروژه “Ch + Ch” را تشکیل داد. بازیگران سرگئی گرماش و داریا بلوسووا به عنوان خواننده در این تولید بازی کردند و تکنوازان مسکو مسئولیت موسیقی را بر عهده داشتند. قبل از اجرای خواندن ، گرماش اعتراف كرد كه خودش فقط بلد است روی اعصابش بازی كند ، اما وقتی یك ارکستر زنده در كنار او روی صحنه می آید ، احساس می شود “شما در پشت خود سرنگی با آدرنالین دارید.”

این اولین بار نیست که قالب ادبی و موسیقی در پروژه های یوری باشمت ظاهر می شود. به عنوان مثال ، نمایشنامه “ون گوگ. نامه هایی به برادر »با مشارکت اوگنی میرونوف ، که به شاخصه جشنواره سوچی تبدیل شده است. سرگئی گرماش قبلاً نیز در تولید مشابهی شرکت کرده است – چندین سال پیش او بخشی از موسیقی “The Lay of Igor’s Host” را در یاروسلاو برای موسیقی خواند. این قالب اجازه می دهد موسیقی کلاسیک ، کلمات زنده و جزئیات کمی شناخته شده از سرنوشت نوابغ گذشته را در یک “کوکتل” هماهنگ مخلوط کند.

این اجراهای آموزشی ، به ویژه با مشارکت ستارگان تئاتر ، با صدای بلند توسط مردم پذیرفته می شود. خوانش موسیقی و تئاتر جدید با شرکت سرگئی گرماش و داریا بلووسوا از این قاعده مستثنی نبود. درست است که خود استاد بزرگ این بار نتوانست ارکستر را هدایت کند و بازیگران را هدایت کند – او بعد از بیماری آخرین روزهای خود را در قرنطینه نشسته است.

– برای من این اولین تجربه کار با ارکستر به صورت زنده است ، – بازیگر ، داریا بلوسووا ، را پذیرفت. – و به نظر من بیننده چنین قالب ساده و قابل فهم را از دست داد. ما افراد خلاق از این موضوع آگاه هستیم ، زیرا امروز انبوهی در همه چیز وجود دارد ، پست مدرنیسم دیگر مد نیست. بیننده چیز متفاوتی را می خواهد: از قلب به قلب همه آنچه لازم است.

داریا واقعاً بخشهایی از مکاتبات و داستانهای آنتون چخوف را با روح – از لحاظ احساسی و عاطفی – می خواند. ابتدا ، درون دیوارهای فیلارمونیک یاروسلاول ، صدای مناسب او شنیده شد ، و سپس بازیگر زن از سالن شنا کرد و به صحنه رفت ، جایی که به همراهی ارکستر ، به خواندن بینایی ادامه داد. با این حال ، او تقریباً زیرپا نگذاشت – او با مسئولیت پذیری برای اولین اجرای خود با یک ارکستر زنده آماده شد.

سرگئی گارماش ، بر خلاف شریک زندگی خود ، متن را مطالعه نکرد ، اما آن را به طرز احساسی خواند ، و بر قسمت های کمی شناخته شده رابطه چایکوفسکی و چخوف تأکید کرد. و این ارائه با متن اجرا هماهنگ است – آهنگساز و نویسنده نه تنها با دوستی نزدیک ، بلکه با روابط بسیار گرم ارتباط برقرار کرده اند. سرگئی گارماش و داریا بلوسوا

– ناراحت کننده است که هر دو این افراد زود و زود از دنیا می روند ، – قبل از اجرا بازیگر “MK” گفت. – اگر خیال می کردیم دوستی چخوف و چایکوفسکی بیشتر به طول می انجامد ، مطمئناً در اپرا شاهکاری خواهیم داشت – مانند باغ آلبالو یا سه خواهر.

چایکوفسکی اولین نظر خود را در مورد چخوف در نامه ای به برادرش در 20 آوریل 1887 گذاشت. این داستان به داستان «لایمن ها» می پرداخت. چایکوفسکی مجذوب او شد و از طریق تحریریه که داستان را منتشر کرد نامه ای به چخوف نوشت. با این حال ، پس از آن نامه به مخاطب نرسید.

در همان زمان ، موسیقی چایکوفسکی در خانه چخوف ها به صدا درآمد و نویسنده خود سعی کرد برخی از کارهای او را اجرا کند. خاطرات بازمانده از شاهدان عینی گواهی می دهد که چخوف ، با یک انگشت ، ملودی پنجمین سمفونی چایکوفسکی را گوش گرفته است. به زودی نویسنده و آهنگساز شخصاً ملاقات کردند – اولین جلسه در 14 دسامبر 1888 در سن پترزبورگ برگزار شد. آنها یک رابطه لمس کننده ایجاد کردند که سالها حفظ کردند. چخوف داستان “مردم تیره و تار” را به چایکوفسکی اختصاص داد که در پاییز 1889 ، اندکی قبل از انتشار ، درباره آن به آهنگساز نوشت. در این نامه ، او لاف نمی زد ، اما در مورد خوب بودن داستانش شک داشت.

با این حال ، مکاتبات فقط مربوط به خلاقیت نبود. گاهی اوقات جزئیات خنده دار روزمره را ذکر می کند. بنابراین ، یک بار پس از بازدید چخوف از چایکوفسکی ، نویسنده جعبه سیگار خود را فراموش کرد و آهنگساز با عذرخواهی شیرین ، آن را برای دوست خود فرستاد ، زیرا چند سیگار نداشت (مهمانان دیگر آنها را دود می کردند). گرماش همه اینها را بدون آسیب دیدگی خواند ، که به مخاطب اجازه می داد لحن روابط بین این دو ، آغشته به درک و احترام به یکدیگر را احساس کند.