نامیده می شود
با این حال ، همه اینها بر روی دیسک تأثیر نمی گذارد. با یا بدون نمایش کنسرت ، “Man-Hours” همچنان یکی از درخشان ترین اظهارات امسال در قالب گیتار-طبل است. “یک تانک به من بدهید (!)” یک باره به چنین ارتفاعات نرسید. این گروه از کلومنا از سال 2007 تمرین می کرد و در این مدت نوازندگان با موسیقی الکترونیکی و آکوستیک آزمایشی بسیار سرگرم بودند و یکی از آلبوم ها به طور کامل در سینت سایزر اسباب بازی ضبط شد. با این حال ، کنسرت های گروه به سرعت به رویدادهای بسیار پر جنب و جوش تبدیل شدند ، جایی که دیوانگی های راکر به سبک قدیمی و فضای رقص پرانرژی حاکم بود. در حال حاضر در زرادخانه Mozzhukhin و شرکت نیز آهنگ های جدیدی وجود دارد ، که در آن عطش تغییر و برون گرایی دست به دست می دهد. در هر صورت ، “یک تانک به من بدهید (!)” گروهی است که دوست دارم از رهبر و ایدئولوژیست اصلی آن توضیحاتی دریافت کنم. و این همان کاری است که ZD انجام داد. p>
– به تازگی ، شما این فرصت را داشته اید که در نقش نوازنده ای بازی کنید که هزاران تعارف می کند. و آلبوم “Man-hours” واقعاً سزاوار آن چیزی است که آنها در مورد آن می گویند. گروه دیگر “یک تانک بدهید (!)” به طور پیش فرض به عنوان یک راکر ثبت شد. این چگونه با ایده های شما در مورد کار تیم مطابقت دارد؟ strong>
– از دور شروع می کنم. من واقعاً هوموس را دوست دارم و وقتی از من می پرسند چیست ، می گویم: پیت نخود. در روزنامه نگاری نیز همین اتفاق می افتد ، وقتی منتقدان سعی می کنند با استفاده از اصطلاحاتی که خواننده می تواند آنها را درک کند ، یک پدیده تازه را توصیف کنند. من خودم را یک راکر روسی نمی دانم ، فقط به این دلیل که از نظر تاریخی نمی توانستم با این موسیقی اشباع شوم – تقریباً آن را پیدا نکردم. وقتی نوجوان بودم ، “کارتون” در رادیو بود ، نه DDT. اما تشبیه برای من روشن است: راک در روسیه با ترانه نویسنده مترادف است. رویکرد غربی به نوشتن جمعی در وطن پوشکین ریشه نداد و گیتارهای برقی به دست شاعران افتاد. اکنون ، به نظر می رسد که شعر بیش از آنکه یک مجموعه معمولی از سازها باشد ، در شعر با راک همراه است. p>
– اما در کنسرت ها “یک تانک بده (!)” به نظر ضبط نمی شود – روی صحنه شما بیشتر سر و صدا می کنید. آیا به طور تصادفی بیرون می آید یا به عمد؟ strong>
– در کنسرت ، ما چیزهای مختلفی از جمله تنظیمات داریم. این هم یک تصمیم اجباری و هم آگاهانه است. به عنوان مثال ، آلبوم های الکترونیکی ما بدون مشارکت گیتاریست ها و درامر ضبط می شوند. و وقتی این ترانه ها را به صحنه می آوریم ، مجبوریم آنها را دوباره اختراع کنیم تا به صورت زنده پخش شوند. اما به طور کلی ، یک کنسرت و یک ضبط ، به نظر من ، مشکلات مختلف را حل می کند. ضبط تابع شنونده است. در هر زمان قابل پخش است و طیف وسیعی از احساسات را پخش می کند. کنسرت تاریخ مشخص و فضای خاصی دارد. به نظر من ، این مکانی برای رقص ، شمنیسم و تبادل انرژی است. بنابراین ، ما آهنگ هایمان را به صورت قدیمی و بدون هیچ گونه پخش ، با تنظیم موسیقی راک پخش می کنیم. p> عکس: ماریا پونکراتووا span>
– در یکی از آهنگ های آلبوم جدید اعلام می کنید که احساس می کنید یک فرد خوشبخت هستید ، و این در شرایطی است که چنین جملاتی با صدایی بسیار بسیار ناراحت کننده بیان می شود. احتمالاً قهرمان غنایی تمام قطعات آلبوم به جایی منتقل شده است ، اما حرکت او منحصراً در حاشیه بسیاری از فرآیندها اتفاق می افتد. این همه آهنگ درباره شما چقدر است؟ strong>
– نمی توانید از خود دور شوید. و هنگامی که شعر یا موسیقی در حال نوشتن است ، تجربیات شخصی غالب خواهد شد. اما آنها در اینجا تنها کسانی نیستند: من می توانم از دیگران جاسوسی کنم ، همانطور که می گویند ، لکه ای در چشم شخص دیگری مشاهده می کنم. موضوع غم و شادی عمدتا در مورد من است. آلبوم جدید نتیجه یک کار طولانی بود ، اما نمی توانم افتخار کنم که بعد از انتشار احساس سرخوشی و آرامش کردم. من هنوز به نوعی حالت اضطرابی دارم. شاید بتوان این ویژگی را با خصوصیات شخصیتی کاملاً شخصی یا ، اگر کمی بیشتر نگاه کنید ، ذهنیت توضیح دهید. من می خواهم برخی از پیشرفت ها را در اینجا ببینم ، و بهتر است آنها را با فرمول بندی مشکلات شروع کنم. من این کار را به صورت آهنگ انجام دادم. p>
– این آلبوم “Man-Hours” نامیده می شود ، اگرچه از نظر رایج نوازندگان تمام وقت سرگرم می شوند و هیچ ساعت کاری در زندگی آنها وجود ندارد. اما تا همین اواخر به یک کار معمولی می رفتید و فقط اکنون می توانید خود را کاملاً به موسیقی اختصاص دهید. تفاوت روتین رول و رول با روال اداری چیست؟ strong>
– از نظر مسئولیت ، موسیقی دقیقاً همان ساعات کاری انسان در هر شغل دیگر است. اما نباید مسئولیت و امور روزمره را اشتباه گرفت. بیایید تصور کنیم شخصی وجود دارد که عاشق پرورش گل است و وقت و انرژی زیادی را صرف نظم بخشیدن به باغ خود می کند. اگر او تنبل باشد ، گلها می میرند. و اگرچه او رئیس ندارد ، اما نگرش او به تجارت تا حد ممكن جدی است. برای من موسیقی همان سرگرمی است و نه یک حرفه و من نمی خواهم خلاقیت را به کار تبدیل کنم. ما قبلاً کمی مشهورتر از گذشته شده ایم و با نوعی از استاندارد های موسیقی پاپ روبرو هستیم که به نظر می رسد باید رعایت شود. اما آنچه برای یک ستاره پاپ مفید است برای یک باغبان آماتور کاملاً نامناسب است. و دوست دارم همه مرا به عنوان یک باغبان درک کنند. من همیشه خوشحالم که گلهایم را به شما نشان می دهم – بیایید و بو کنید ، اما نیازی به فریاد توصیه روی حصار نیست … p>
– اما این گروه به مکان های بزرگ می رود ، که تعهدات خاصی را به دنبال دارد. شما باید کنسرت خود را جالب نشان دهید ، یعنی شما نیاز به طراحی ست و صدای خوب دارید. اگر همه امیدوار باشیم که هنوز تورهایی در کشور وجود داشته باشد و مدیریت صالح مفید باشد ، ما به یک استراتژی تور نیاز داریم. و در اینجا بهتر است بلافاصله به این سوال پاسخ دهید که چه چیزی برای شما جالب تر است: یک صنعت پر دردسر کامل یا یک زندگی دنج یک گروه مستقل؟ strong>
– همه موارد بالا در حال حاضر در زندگی روزمره تیم ما ظاهر می شود ، اما تحت فشار خارجی نیست. در مقطعی فهمیدیم که به یک مدیر نیاز داریم ، زیرا من فردی مناسب برای برگزاری کنسرت نیستم. تمرینات مکرر و پیچیده تر می شد ، اما نه به این دلیل که از عملکردهای ما شکایتی وجود داشت – تنظیمات فقط پیچیده تر شده و نیاز به توضیح بیشتری دارد. به عبارت دیگر ، من از کودها برای زیبایی باغ استفاده می کنم نه برای این که دسته گل ها فروش بهتری داشته باشند. p>
– من تصور می کنم که مدیریت چنین فرآیندهایی هنوز خیلی دشوار نیست. زمانی که قرارداد تبلیغاتی و سرمایه بالقوه زیادی در معرض خطر باشد ، تصمیم گیری مستقل بسیار دشوارتر خواهد بود … strong>
– هنوز پیشنهادی وجود ندارد ، همیشه وسوسه شوید که چیزی قهرمانانه بگویید ، اما بهتر است از تخیلات خودداری کنم. p>
– سپس ما از آینده گسترده به گذشته شناخته شده باز خواهیم گشت. شما از سال 2007 شروع به ساخت موسیقی کردید. و این تا حدی یک گام قهرمانانه بود ، زیرا در موسیقی ، به استثنای موارد نادر ، دهه به هدر رفته است. فیوز دهه نود تقریباً فروکش کرد ، “کارخانه ستاره” در همه جا حکمرانی کرد و هنرمندان را برای رویدادهای شرکتی خلق کرد. پخش جریانی هنوز ظاهر نشده است. اما با این وجود ، شما موسیقی را انتخاب می کنید. پس از آن چه چیزی باعث الهام شما در این صنعت شد؟ strong>
– من آن موقع اصلاً به زمینه موسیقی فکر نمی کردم. من فقط چیزی برای مقایسه نداشتم. من در سال نود متولد شدم ، و تصور خواهیم کرد که تا دو هزارمین سالگی کودک بودم و به آنچه پدر و مادرم گوش می دادند گوش می کردم. سپس ذائقه موسیقی من کم کم شکل گرفت. اما من نمی دانستم که چه اتفاقی افتاده است ، من نمی فهمیدم که این یا آن ژانرها در چه توالی ظاهر می شوند. وی از سنین مدرسه به تنهایی شروع به فراگیری موسیقی کرد. این تلاش ها برای ضبط چیزی الکترونیکی تحت تأثیر موسیقی دانانی مانند Fat Boy Slim یا Prodigy بود. من نمی دانم این اشتیاق از کجا ناشی شده است ، زیرا والدین من هرگز خود را از نظر موسیقی نشان نمی دادند. وقتی گروه “Give a Tank (!)” ظاهر شد ، ناخودآگاه از قبل راک بود ، زیرا این به معنای ایجاد موسیقی در زمان واقعی بود ، نه در رایانه. و در اینجا کتاب “Please Kill Me” (تاریخچه جنبش پانک از Legs McNeill و Gillian McCain. – “ZD”) تأثیر زیادی داشت. Stooges ، Ramones و Sex Pistols الهام بخش ما در آن زمان بودند. از روس ها – “AuktsYon”. این به سختی در موسیقی ما دیده می شود ، اما همان تصویر خارجی ها که درگیر وقایع اصلی نیستند ، ما را تحت تأثیر قرار داد. ممکن است مد موسیقی تغییر کند ، اما به نظر می رسد “AuktsYon” کاملا از همه چیز منزوی است ، و این فوق العاده است. p>
– هم سن و سالان شما از کسانی که علاقه به موسیقی پاپ نداشتند ، در آن زمان کاملا متفاوت بازی می کردند … strong>
– آنها نو متال و بریتپاپ بازی کردند. Britpopovtsy شخصاً به نوعی برای من روشن تر بود. و موسیقی سنگین ، نه در آن زمان و نه در حال حاضر ، به هیچ وجه پاسخی به من نداد. p>
– بسیاری از مردم وسوسه شدند که به انگلیسی آواز بخوانند. آیا این را برای خود در نظر گرفته اید؟ strong>
– ما آهنگی به زبان تاتاری داریم ، اما این کاملا متفاوت است. و در مورد آواز خواندن به انگلیسی – به نظر من ، بسیاری از بچه ها از این طریق فرار را نشان دادند. احتمالاً آنها بهتر از ما درک کرده اند که هیچ چیز در خاک فرهنگی محلی نمی روید و تصور اینکه اینجا نیستند برای آنها خوشایندتر بود. اما من وابستگی خود را به زبان روسی و شاید حتی به نمای پنجره احساس می کنم ، بنابراین نمی توانم خودم را در زمینه دیگری تصور کنم. گروه شرطی Pompea ، که من هم دوست دارم ، در یک جهان داستانی زندگی می کنند و بسیار هماهنگ در آن وجود دارند. اما من نمی خواهم چنین جهانی را اختراع کنم. احتمالاً من می توانم به عنوان شوخی به انگلیسی آواز بخوانم ، اما بیش از ده سال خلاقیت در مورد این موضوع خنده دار پیدا نکرده ام. p>
– در زمان ما ، چیزی شبیه به گروه AuktsYon ، یعنی به خودی خود ، بسیار دشوار است. امروزه حتی ستاره های جوان مانند بازاریابان واقعی عمل می کنند و بلافاصله آنچه را که می تواند مزایای بالقوه ای داشته باشد ، درک می کنند. چگونه هنگام ساختن موسیقی می توانید چشم های خود را ببندید و گوش های خود را ببندید؟ از این گذشته ، هیچ چیزی که از رادیو به گوش می رسد در آلبوم های شما نیست … strong>
– فکر می کنم کندی و مهارت محدود ما را نجات می دهد. اگر بخواهم کار مربوطه را انجام دهم ، به راحتی نمی توانم وقت داشته باشم و تا زمان انتشار ، مد تصویب خواهد شد. اگر بخواهم از سبک شخصی کپی کنم ، فقط مهارت کافی ندارم – اما همچنان عجیب ، مضحک و به روش خودم به نظر می رسد. بنابراین ما واقعاً تاپ های پخش جریانی را دنبال نمی کنیم. من از عجله متنفرم ، بنابراین در “Man-Hours” عمداً به یکپارچهسازی با سیستمعامل توجه کردم: در اینجا شما دیر نخواهید شد. p>
– اما در نتیجه ، شما یکی از کسانی هستید که در زمان هیپ هاپ ما ماموریت راک اند رول را انجام می دهید … strong>
– این کاملاً درست نیست. اگر راک را نه از طریق مجموعه ای از سازها ، بلکه از طریق ایدئولوژی آهنگ نویسنده توضیح دهید ، برخی از ستاره های رپ مدرن از نظر موقعیت شخصی و متن شعر ، راکر مبدل هستند. من خودم آهنگهایی با تلاوت دارم و وقتی رپ می کنم ، به نظر نمی رسد که یک پدربزرگ پیر در تلاش برای تمسخر بت های نوه اش باشد. من گروه “Kirpichi” و سپس شرکت 2H و “Bird Em” را دوست داشتم. همه چیز عالی است و موسیقی راک هیچ مرز مقدسی برای محافظت ندارد. فقط این آلبوم دارای گیتار کمی بیشتر از همسایگان است. p>
– در مورد مورد بعدی هنوز نظری دارید؟ انتظار همه ما چیست؟ strong>
– من می توانم تصور کنم که آلبوم بعدی چگونه خواهد بود ، اما ، همانطور که تمرین نشان می دهد ، این دیدگاه بسیار متحرک است و با کلیک انگشتان شما تغییر می کند. بنابراین ، سعی می کنم افکار و نیت هایم را به زبان نیاورم ، تا بعداً خود را در موقعیت نامناسبی قرار ندهم. p>