– لئونید ، آیا میکال میخالیچ را از کودکی می شناختید؟ strong>
– اسلاوا خایت از کودکی او را می شناخت. و پدرم خیلی بعد شروع به برقراری ارتباط با میخال میخالیچ کرد ، وقتی اسلاوا او را به خانه ما آورد. از آن زمان پدر و مادرش با او دوست بودند. هر تابستان در خانه پدر و مادرم جمع می شدیم. مامان خوشمزه آشپزی می کند – این چیزی است که همه در مورد مادرشان می گویند ، اما در مورد من – درست است. و سپس میخال میخالیچ آمد … او به دو لیوان براندی و دیدن یک زن زیبا در انتهای دیگر میز احتیاج داشت. و او ، همانطور که با خودش گفت ، روی بال بلند شد و بلند شد. گاهی سر میز یکی از ما خوب شوخی می کرد و حسادت در او بیدار می شد. اما او همیشه صادقانه رفتار می کرد و می گفت: “چیزی که شما پول زیادی داشته باشید ، اما من ندارم” یا “کاری که شما بهتر انجام داده اید ، اما من این کار را نکرده ام”. اما پذیرفتن چنین مواردی برای یک فرد موفق آسان تر است. p>
او با پدر بسیار نزدیک بود. یک بار خودم را در یک موقعیت دشوار زندگی دیدم و تصمیم گرفتم در اواسط فصل اودسا را ترک کنم. من در فرودگاه نشسته ام و ناگهان میخال میخالیچ به آنجا می رسد. او به طرف من نشست: «مقداری براندی به من بده. چه مرغکی ، احساس بدی داری؟ ” – می پرسد. “بله ، میخال میخالیچ ، چیزی بد است.” “شما عصبی هستید ، می بینم. اما هنوز عصبی هستم. ” و او گفت که دیروز چند میهمان در خانه اش بودند ، و چیزهای جدیدی را برای آنها خواند و دوستان و اقوام را بررسی کرد. “من تا ساعت پنج صبح برای آنها می خواندم. ناتاشا میز را آماده کرد. و بوریا لیتواک ، هنگام عزیمت (این دوست صمیمی اوست!) ، گفت: “میشا ، همه چیز خیلی خوشمزه بود ، ناتاشا همه چیز را به طرز شگفت انگیزی پخت ، خیلی دنج بود ، گرم بود.” و تصور کنید که او در مورد آنچه خوانده ام چیزی نگفته است. بنابراین شما عصبی می شوید ، و شما را به جایی می برد. ” p>
او مشتاق موفقیت بود و هیچ اشتیاق در آن نبود. و فقط آرزوی بهترین بودن ، ورود با ده کلمه با ده کلمه ، به طوری که قلب و مغز را می شکند. p>
به طور کلی ، به نظر من می رسد که برچسبی که خود ژوانتسکی – حکیمی را چاپلوس می کند – تعریف کاملاً نادرستی از نبوغ و استعداد وی است. حکیم شخصی است که پاسخ س questionsالات را می داند ، آرام است. و او اصلاً حکیم نیست. او جواب سوالات را نمی دانست و سعی در کشف آنها نمی کرد. او استدلال کرد ، شک کرد ، و در این تردیدها و اعتقادات در شک و تردیدها بی حد و حصر بود. و این نشانه یک فرد زنده است ، نه یک جزم گرایانه با یک سیستم مختصات مستقر. p>
– مرگ ژوانتسکی برای شما چه معنی دارد؟ strong>
– این مرگ سولژنیتسین است ، این چیزی است بسیار محکم ، این است – هیچ عدالتی وجود ندارد. و مرگ میخال میخالیچ مرگ هنگام شامپاین نوشیدن است. اتوبوس های آیینی ، اکلیل ها ، چهره های عزادار به هیچ وجه با او جور در نمی آیند ، این در مورد او نیست. او زندگی را دوست داشت و او نیز به او واکنش متقابل داد. p>
همچنین نگاه کنید به: گریشاوا شرایط مرگ ژوانتسکی را فاش کرد strong>
آخرین سخنرانی میخائیل ژوانتسکی را منتشر کرد h3>
تماشای ویدیوی مرتبط span> p>