آغاز کرد
طراح رقص مشهور ، وارث سلسله معروف باله ، با گروه از راه دور تمرین کرد و با این وجود یک اجرای کاملاً عالی و کاملاً تمرینی ارائه داد. چنین مواردی البته نه با سحر و جادو اتفاق می افتد ، بلکه فقط وقتی کارگردان با گروه آشنا باشد ، از ویژگی ها و سبک آن آگاه است. میخائیل مسرر سالها مدیر هنری بود و اکنون او طراح رقص مهمان اصلی گروه باله تئاتر میخائیلوفسکی است و او را کاملا می شناسد.
از پرونده MK: باله در مورد یک عروسک رقصنده ، که او عاشق او شد ، فکر می کرد که این یک دختر زیبا است ، مرد جوان فرانتس (اسباب بازی های مکانیکی چیز جدیدی بود) شخصاً توسط امپراطور ناپلئون سوم مورد بازدید قرار گرفت. اما نه پادشاه و نه فرمانروایان او و در یک کابوس نمی توانستند تصور کنند که ظرف سه ماه انقلاب به امپراتوری دوم و سلطنت در فرانسه پایان دهد. در 2 سپتامبر 1870 ، ناپلئون در نبرد سرنوشت ساز جنگ فرانسه و پروس شکست می خورد و تسلیم می شود. دو روز بعد جمهوری در پاریس اعلام می شود.
در همان روز ، 2 سپتامبر ، در یک کافه در نزدیکی اپرا ، سنت لئون بر اثر سکته قلبی درگذشت و در 23 نوامبر ، روز هفدهمین سالگرد تولد وی در هنگام محاصره پاریس ، از وبا (طبق روایت دیگر ، از آبله) ، او می میرد و جوزپینا بوزاچی اولین مجری نقش اصلی در این باله (دختران سوانیلدا). برای ستاره در حال ظهور اپرای پاریس ، این اولین و آخرین اجرا در زندگی کوتاه او بود. و پنج ماه قبل از فروپاشی ، هیچ کس به فکر پایان نیست. فضای قبل از طوفان با ذوق و شادی خفیف پوشانده می شود ، و فینال ، همراه با این فرسایشی آن دوران ، در موسیقی او توسط دلیبس آهنگساز ، و در آخرین باله او توسط طراح رقص سنت لئون گرفته می شود.
اکنون موضوع عروسک اتوماتیک دوباره مد شده است. چندین تئاتر باله در سراسر جهان به این موضوع پرداخته اند. چندی پیش ، پس از درگذشت سرگئی ویخارف ، کارگردان آن ، تئاتر بولشوی از سال 2009 اولین نمایش خود را از سر گرفت ، سپس باله مونت کارلو و کارگردان آن ژان کریستف مایو نسخه مدرن خود را از این داستان خنده دار نشان می دهند. اکنون تئاتر میخائیلوفسکی نیز به شاهکار باله روی آورده است.
بازگشت “کوپلیا” به دیوارهای تئاتر میخائیلوفسکی بسیار ضروری بود ، زیرا این باله کلاسیک یکی از اولین (دقیق تر ، دومین بار پشت سر هم) است که توسط بنیانگذار آن فئودور لوپوخوف در سال 1934 برای گروه باله تازه ایجاد شده اپرای مالی ، اکنون تئاتر میخائیلوفسکی به صحنه رفت. سال این اجرا بصورتی پایدار و محکم وارد کارنامه MALEGOT شد و سه بار در اینجا روی صحنه رفت: علاوه بر نسخه لوپوخوف ، در تاریخ خود نسخه نینا آنیسیمووا را که در سال 1949 اجرا شد و در سال 1973 نسخه اولگ وینوگرادوف را در تاریخ خود دارد.
به معنای دقیق ، ما در حال انتقال باله در نسخه میخائیل مسرر هستیم ، که او دو سال پیش در تئاتر اپرا و باله نووسیبیرسک (NOVAT) به سرپرستی ولادیمیر کوهمان به صحنه برد. با این وجود ، تئاتر میخایلوفسکی یک اجرای کاملاً جدید ارائه داد: ما تولیدات کاملاً متفاوتی را پیش رو داریم. فضاهای عظیم صحنه نووسیبیرسک و صحنه نسبتاً کوچک تئاتر میخائیلوفسکی نه تنها در طراحی ، بلکه در تنظیم رقص نیز راه حل های مختلفی را پیشنهاد می کند.
در نووسیبیرسک حتی از نمره دیگری نیز استفاده شد. Messerer برخی از صحنه های مختلف را تغییر داد ، و تفاوت های ظریف دیگر را برجسته کرد. ابتدای اقدام اول و دوم تغییر کرده است: در نسخه نووسیبیرسک ، کوپلیوس با عروسک ها بازی می کند و هر آنچه اتفاق می افتد تصور می شود. علاوه بر هنرمند ویاچسلاو اوکونف ، اجرای نمایش در نووسیبیرسک توسط گلب فیلشتینسکی با استفاده از فناوری های چندرسانه ای طراحی شده است. در NOVAT ، تصویر شبیه یک تئاتر کوچک با یک ردیف جعبه در یک نیم دایره بود که به سالن نمایش نگاه می کرد و در هر جعبه شخصیت های افسانه ای وجود داشت که در طول عمل ظاهر خود را تغییر دادند. در همان زمان ، برخی از آنها شباهت ترسناکی با افراد واقعی ، به ویژه با مدیر هنری NOVAT و تئاتر میخائیلوفسکی ولادیمیر کوهمان داشتند و به طور شگفت انگیزی با هنرمندان هماهنگ عمل می کردند.
از نظر فنی ، تکرار این کار در صحنه کوچک تئاتر میخائیلوفسکی غیرممکن بود. از طرف دیگر ، ویاچسلاو اوکونف از صحنه های نمایشی سنتی بسیار م effectivelyثر استفاده کرد: او یک شهر کوچک عروسکی زیبا بنا کرد ، بنا به لیبرتو ، جایی در مرز با گالیسیا ، یعنی در قلمرو اوکراین مدرن و جنوب لهستان واقع شده بود. در عمل دوم ، او یک کارگاه شگفت آور عروسک سازی ایجاد کرد ، پر از انواع عروسک های مکانیکی: یک چینی ، یک اسکاتلندی ، یک شوالیه ، یک منجم ، یک زن اسپانیایی ، یک زن فرانسوی ، پیروت ، و همچنین یک غول با سر بزرگ وجود دارد. در اقدام سوم ، یک مربع با یک ساعت جدید در تالار شهر به بیننده ارائه می شود. همه اینها با یک مزیت صحنه ای ارائه می شود ، فضای تئاتر با رنگ های روشن و روشن پر شده است. فرانتس – ویکتور لبدف ، سوانیلدا – آنجلینا وورونتسوا. عکس استاس لوشین.
مزیت عملکرد Messerer این است که او سعی می کند تمام باستان گرایی ها و تجارب باقی مانده در اجرای قرن 19 را فیلتر کند و عملکرد پانتومیم را برای عموم مدرن قابل فهم تر کند. یادداشت های لازم در نمره کامل و نسبتاً حجیم آورده می شود. میخائیل گریگوریویچ با شایستگی برخی از صحنه پردازی ها ، سنتی و قابل فهم برای عموم قرن نوزدهم را برش داد و این نمایش را با برداشت واقعی مخاطب مدرن تطبیق داد.
این اجرا بر اساس آثار کلاسیک و با استفاده از انگیزه های رقص و قطعات قطعات رقص توسط نویسنده اجرا آرتور سن لئون و همچنین ماریوس پتیپا ، انریکو سیچتی ، الکساندر گورسکی انجام شده است. در همان زمان ، بسیاری از چیزها توسط Messerer دوباره به صحنه رفت. به عنوان مثال طراح رقص ، بسیاری از راه حل های نمایشی گورسکی را در پیش گرفت ، “کوپلیا” را در سال 1905 در تئاتر بولشوی به صحنه برد. با این حال ، عملکرد او بیشتر به نسخه های سنتی مسکو شوروی متمرکز است ، که در آن گورسکی نه تنها از سر گرفته شد ، بلکه در دهه های 30 ، 40 ، 50 نیز اصلاح شد (آخرین نسخه در سال 1977 در صحنه کاخ کرملین روی صحنه رفت) E. Dolinskaya ، L. Zhukov ، A. Kuznetsov ، A. Radunsky ، S. Golovkina ، M. Martirosyan.
سپس این اجرا به سمت “رئالیسم” و “ملیت” بیشتر تجدید نظر شد که از نظر ایدئولوژیک بر هنر شوروی ، عنصر عرفان و “هافمانیانا” ، که در کوپلیوس تجسم یافته بود ، سلطه داشت ، که می خواهد روح انسانی را به عروسک تزریق کند تا احیا کند ، ناپدید شد. تفسیر غم انگیز این قهرمان در روحیه شوروی با یک تفسیر خوش بینانه جایگزین شد. کوپلیوس به یک توله سگ تبدیل شد که مورد احترام اهالی شهر قرار گرفت (سوانیلدا به سادگی با کوپلیوس مذاکره کرد و آنها سعی کردند نقش فرانتس را بازی کنند) ، و انحراف قانون سوم به افتخار ساخت زنگ جدید به جشن ریخته گری تبدیل شد.
قانون III که توسط Messerer ویرایش شده است ، درخشان ترین قسمت از اجرا است که به دلیل تغییرات و اختصارات برای بهتر ، متفاوت است ، به عنوان مثال ، با نسخه نسبتاً خسته کننده سرگئی ویخاروف ، که در تئاتر بولشوی از سوابق مجموعه هاروارد بازیابی شده و براساس نسخه Petipa-Cecchetti از 1894 ساخته شده است از سال. در اینجا Messerer جشنی را به افتخار نصب ساعت جدید نشان می دهد – هدیه ای از طرف کوپلیوس به اهالی شهر و همچنین عروسی عاشقان.
البته ، Messerer با بسیاری از نسخه های این باله که در سراسر جهان در جریان است آشنا است. در عین حال ، او از ابتدا تا انتها توسط هیچ یک هدایت نمی شود. پس از اجرا ، بهترین مجری نقش کوپلیوس از سه گروه ارائه شده توسط تئاتر میخائیلوفسکی ، میخائیل ونشچیکوف ، به MK گفت: “این نوع کارگردانی است که احتمالاً تا آخرین روز به دنبال روش هایی است که برای یک تیم خاص مناسب باشد.
به طور خاص ، تغییرات مردانه در اولین اقدام به موسیقی دلیبی انجام شد ، اما نه از این باله (قبل از مسیگر ، رولان پیت ، طراح رقص فرانسوی از آن در Coppelia خود استفاده می كرد) مخصوصاً برای ویكتور لبدف ، نخست وزیر تئاتر میخایلوفسكی. احساس می شود که اجرا بر روی او و اولین بازیگران به صحنه رفته است ، که در آن لبدف با Svanilda جذاب – آنجلینا وورونتسوا ، رقصید و بدون شک بهترین است. بازی Vorontsov از Swanilda در زمان مناسب آنقدر خوب پیش رفت که به نظر می رسید او حتی نیازی به بازی در این بازی ندارد: او Swanilda واقعی بود. باید بپذیریم که ویکتور در تصویر فرانتس نیز موفق شد زیرا نسخه مسیرر از تحریریه تئاتر نووسیبیرسک برای او آشناست ، جایی که او با همسرش آناستازیا سوبولوا رقص نخست را تجربه کرد. همه چیز روی این مجری در این قسمت افتاد. علاوه بر این ، پدر شدن (این زن و شوهر به تازگی صاحب فرزند شده اند) ، او بالغ شد ، اما سرعت بازیگری خیلی کند ، بسیار با اعتماد به نفس ، خنده دار و بی پروا بود.
ایوان زایتسف ، که در دومین بازیگر حاضر شد ، نیز نقشی زیبا از فرانتس داشت. او که رقصنده ای باتجربه بود ، مانند هیچ کس دیگر بازیگری او را فاش نکرد و علاوه بر این ، وی در اولین نقش اصلی اصلی خود به شریک زندگی خود ، ورونیکا مارکووا ، کمک شایانی کرد. ایوان واسیلیف ، که نقش فرانتس را آماده کرده بود ، به دلیل ضعف سلامت و سو susp ظن به ویروس کرونا نمی توانست در اولین نمایش ظاهر شود ، اما در سومین بازیگر با موفقیت جایگزین شد نیکیتا چتوریکوف ، نخست وزیر سابق تئاتر اپرا و باله پرم که اخیراً به تئاتر میخائیلوفسکی پیوست. به عنوان سوانیلدا ، باتجربه ترین بالرین تئاتر میخایلوفسکی ایرینا پرن را بدست آورد ، که همچنین رنگ های جدید زیادی به کل اجرا اضافه کرد.
در اولین اکتشافات کشفیات غیر منتظره ای وجود داشت: نسخه ای متفاوت از Act III ، “قسمت کمدی” که به یک تزئین واقعی از این باله تبدیل شد ، در بازیگران دوم ، فارغ التحصیل دیروز آکادمی Vaganova ، آناستازیا اسمیرنووا به زیبایی رقصید. همانطور که توسط هر سه گروه نشان داده شده است ، نمایش برتر باله قدیمی ، که در شرایط بسیار دشواری منتشر شد ، توسط رقصنده های باله که اخیراً در انزوا بودند ، گروه را بسیج کرد ، بهترین طرفهای خود را نشان داد ، یک گروه باله عالی و آموزش دیده ارائه داد ، یک بار دیگر اعتبار بالای حرفه ای این گروه را تأیید کرد. >