“آماتوریسم سینما را خراب کرد”: فیلمبردار کلبانوف علت مشکلات در فرهنگ را نامید

در سن پترزبورگ یکی از قدیمی ترین جشنواره های داخلی «ویوات سینمای روسیه!» رو به پایان است. چندین نقاشی در مسابقه او به عشق بزرگ – به میهن و یک زن – اختصاص داده شده است. و قدیمی ترین فیلمسازان از اینکه سینما به ورطه پرواز می کند و آماتورها در آن سلطنت می کنند تعجب نمی کنند.

هشت نقاشی در این مسابقه شرکت دارند: «امانات» اثر آنتون سیورز و رئوف کوبایف، «1941. بال هایی بر فراز برلین» کنستانتین بوسلوف، «دکتر» از آرتم تمنیکوف، «مرد سالم» اثر پیوتر تودوروفسکی، «سیل» اثر ایوان توردوفسکی، «باغ» اثر لاریسا سادیلووا، «سونات سوری» نوشته اولگ پوگودین، «پیتر اول. آخرین تزار و اولین امپراتور» اثر آندری کراوچوک. این مجموعه رنگارنگ به خوبی مجموعه ای از مشکلات و دستاوردهای صنعت فیلم داخلی را نشان می دهد.

در فیلم مستند و داستانی آندری کراوچوک تلاش شد تا مقیاس شخصیت مستبد روسی تحلیل شود. این تصویر به عنوان یک راه اندازی مجدد کامل از ژانر مستند تاریخی، بازسازی جهانی رویدادها و ایجاد یک پرتره روانشناختی واقعی از پیتر اول است. صدای خارج از صفحه نمایش کنستانتین خابنسکی همه چیز را با جزئیات و اصرار توضیح می دهد.

در میان کارشناسان متخصصانی از زمینه های مختلف – تا سرگئی شویگو – وجود دارد. همه آنها فعالیت های پیتر را ارزیابی می کنند ، که نقش او در مراحل مختلف زندگی توسط بازیگران دانیل موراویف – در کودکی ، الکسی لوکین – در جوانی و ایوان کولسنیکوف – در سال های بلوغ بازی شد. آندری کراوچوک، که کار خود را با “ایتالیایی” لمس کننده آغاز کرد، که برای آن مورد علاقه منتقدان و جشنواره ها قرار گرفت، و سپس به زودی از عشق به کار بیشتر در پروژه های بزرگ “دریاسالار”، “وایکینگ”، “اتحادیه” افتاد. نجات»، «روزی روزگاری صحرا». او آدم با استعداد و ظریفی است، اما فیلم جدیدش هر چقدر هم که قانع شده باشیم هیچ ربطی به مستندهای جدی ندارد.

درام نظامی تاریخی “Amanat” به رویدادهای نیمه اول قرن نوزدهم، به افول دوران نیکولایف اشاره دارد. در پس زمینه وقایع دراماتیک زندگی کشور، داستان عشق پسر بزرگ امام داغستان و چچن شمیل جمال الدین به نام گروگان بزرگ و منتخب روس او، دختر یک سرلشکر بازنشسته است. به لیزا اولنینا گفته می شود. نقش جمال الدین را یک بازیگر اهل سنت پترزبورگ امین خوراتوف بازی کرد. لیزا زیبایی بلوند واروارا کوماروا است، گویی از یک آرایشگاه مدرن بیرون آمده است.

جمال الدین نه ساله بود که پدرش به خاطر آتش بس میان امپراتوری روسیه و داغستان، او را به گروگان و امانت نمادین تبدیل کرد. نیکلاس اول از پسر مراقبت می شود (آندری سوکولوف نقش او را بازی کرد). او با پشتکار در سن پترزبورگ در سپاه کادت تحصیل می کند. و پدرش همچنان به درگیری ادامه می دهد، به نیروهای روسی در قفقاز حمله می کند، هیچ امیدی برای مبادله پسرش با یکی از گروگان های مهم باقی نمی گذارد. و اکنون افسر تازه ساخته ارتش روسیه، جمال الدین، در حال بازگشت به خانه است. او به خوبی تحصیل کرده است، زبان های خارجی را می داند، در رفتارهای خوب آموزش دیده است و آرزوی سلطنت صلح را در سر می پروراند.

“آماتوریسم سینما را خراب کرد”: فیلمبردار کلبانوف علت مشکلات در فرهنگ را نامید
عکس: ایوان کولسنیکوف در نقش پیتر اول در فیلم آندری کراوچوک. سرویس مطبوعاتی جشنواره







امین خوراتوف تشابهاتی با قهرمان خود پیدا می کند: «من نیز در قفقاز بزرگ شدم. مادر من روسی است، پدرم آدیگه است. در میان غریبه ها مال خودم بودم، در میان خود غریبه بودم. با وجود صحبت از وفاداری، مردم خود را دوست دارند و دیگران را دوست ندارند. دنیا اینگونه کار می کند. و بازی کردن با این حالت مرزی جالب بود.”

اولگ پوگودین که به خاطر فیلم‌های خانه و اسب کوچولو شناخته می‌شود، سونات سوریه را درباره تلاقی دیگری از امر شخصی و جهانی ساخت. قهرمان او – رهبر ارکستر معروف ویکتور فورالف با یک ارکستر سمفونیک برای اجرا در یک کشور خطرناک می رود. نقش او را کنستانتین لاوروننکو، تنها بازیگر ما که نخل طلای جشنواره کن را برای فیلم اخراج زویاگینتسف دریافت کرد، بازی کرد. حالا هر جا شلیک می کند، شمارش معکوس از آنجا شروع می شود.

او در نقش رهبر ارکستر، برداشت عجیبی از خود به جای می گذارد: مشخص است که در این زمینه چندان آموزش ندیده است. در هواپیمای خود، فورالوف تقریباً در نگاه اول عاشق همسفر خود می شود، روزنامه نگاری با تجربه در نقاط داغ تاتیانا استبلتسوا، با بازی النا سیور. آنها خود را در هتلی می بینند که توسط تروریست ها تصرف شده است و شوهر سابق قهرمان، سرهنگ ستوان، فرمانده گروه MTR سرگئی، با اجرای گوشا کوتسنکو، عملیات نجات را انجام خواهد داد.

تاتیانا بیش از یک منطقه جنگی را پشت سر گذاشت و به فرهنگ روی آورد. اینجا هیچ کس درکی از این حرفه ندارد. نوازندگان و ارتش، روزنامه نگاران نیز خواهند خندید. سوریه در کریمه فیلمبرداری شده است. در آنجا مناظر مناسبی پیدا کردند. آنها هنرمندان قدرتمندی مانند ایگور گوردین و ولادیمیر ایلین را جذب کردند. کمکی نکرد.

اتفاقی که در حال رخ دادن است، یادآور یک وودویل بد، یک بازی ساختگی است. جای تعجب است که همه اینها توسط یک کارگردان باتجربه و با استعداد اولگ پوگودین فیلمبرداری شده است و تهیه کنندگان او متوجه نمی شوند که واقعاً چه کرده اند. این همان چیزی بود که گفته شد: “لاوروننکو در Liquidation مشکوک است، اما در اینجا او یک قهرمان است.” چه نوع قهرمانی؟ شخصیت کمیک. اینگونه بود که داستان دیگری از عشق به میهن و یک زن رقم خورد.

در یکی از بحث های جشنواره در مورد وضعیت سینمای روسیه، که بسیار غم انگیز است، با قضاوت بر اساس برخی از فیلم ها، فیلمبردار ایگور کلبانوف سینمای شوروی را به یاد آورد، در مورد اینکه چگونه “هالیوودها با ما درس می خواندند” صحبت کرد، زیرا هر حرفه ای در سینما با ما متمایز بود. حرفه ای بودن بالا او گفت: «امروزه آماتورها کار می کنند. – کنایه نمی‌کنم. تهیه کننده آرایشگران را به عنوان میکاپ آرتیست دعوت می کند. ما با پاول چوخرایی فیلم گرفتیم و افراد آرایشگاه برای ما کار کردند. آنها از تصویری به تصویر دیگر می روند.

عشق سینما را خراب کرده است. ما همه چیز را از دست دادیم – گوسکینو، معتبرترین سازمان، اتحادیه سینماگران اتحاد جماهیر شوروی، که برای خلاقیت ایستاد و به فیلمسازان کمک کرد. و اکنون یک تهیه کننده داریم. من می خواهم به آموزشگاه های سینمایی متوسل شوم: «معاونین فیلم تولید کنید».

لیودمیلا تومسکایا، کهنه کار توزیع فیلم داخلی، دهه 90 را به یاد می آورد: “ما تجهیزات خارجی خریدیم: کشور مانند یک مصرف کننده زندگی می کرد. اعتقاد بر این بود که خرید آسان تر از سرمایه گذاری در توسعه است.

اگر نوعی پروژکتور پرواز کرد، پس همه چیز تمام شده است، من نمی توانم فیلمی را نشان دهم. تا لامپ مناسب را پیدا کنم، تا برایم بیاورند و به پول دیوانه بیاورند، چون قیمتش ده برابر شده است. علاوه بر این، آنها آنها را از طریق کشورهای ثالث خواهند آورد… البته، ما به نحوی از آن خارج خواهیم شد.

ویاچسلاو سوروکین کارگردان سن پترزبورگ که فیلم عاشقانه توتالیتر و بسیاری از فیلم های شایسته دیگر را کارگردانی کرد، در سال های اخیر از فرصت کار محروم شده است. مانند بسیاری از همکارانش. او سوال ابدی سنت پترزبورگ را مطرح کرد: «ما همیشه در مورد سینمای مسکو صحبت می کنیم. سه استودیو سنت پترزبورگ ویران می شود. یکی از آنها فروخته شده است و دومی تقریباً. هر آنچه در حوزه ما اتفاق می افتد، نابودی زندگی و عشق، اصول هنری است.

من به افتتاحیه جشنواره آمدم و این همه بازیگر و کارگردان دیدم. همه آنها کجا هستند؟ چه کسی همه را نابود کرد؟ تولیدکنندگان برای جیب خود کار می کنند و با بدوی بودن و آموزش ندیده بودن خود شگفت زده می شوند. آنچه او روی صفحه دید بار دیگر صحت این سخنان را تایید کرد.