دیمیتری روداکوف معلوم شد که جوانترین کارگردان در میان کسانی است که در جشنواره فیلم تالین شرکت کرده اند. او از کارگاه الکسی اوچیتل در VGIK فارغ التحصیل شد ، اما اگر این را نمی دانید ، می توانیم فرض کنیم که او نزد الکسی ژرمن پدر تحصیل کرده است – سبک او حدس زده می شود. یک بار دیمیتری مصاحبه ای را با مردی که از شالاموف در خانه سالمندان ملاقات کرد خواند. سپس به عکسهای سیاه و سفید قدیمی نویسنده برخوردم. بنابراین ایده ، شاعرانگی فیلم آینده متولد شد. او شروع به نوشتن متن کرد ، مسلح به یک کتاب هفت جلدی از شلموف ، که در آن زمان تقریباً چیزی از آن نمی دانست.
وقایع “جملات” در سال 1980 در خانه سالمندان که نویسنده “قصه های کولیما” است اتفاق می افتد. شلموف ، که یک دوره 20 ساله را گذراند ، پیرمرد ضعیفی است که دچار حمله قلبی شده و به نوشتن ادامه می دهد. سخنرانی او بی خاصیت است ، شما باید بعد از او یادداشت کنید ، و هر کلمه را مانند یک جرقه بزنید. قهرمان فیودور لاوروف ، که نمونه اولیه او الكساندر موروزوف ، منتقد ادبی بود ، سعی می كند لب ها را بخواند. او سعی می کند نسخه های خطی داستان مربوط به کولیما را که توسط یکی از آشنایان شلاموف نگهداری می شود ، پیدا کند. همانطور که در فیلم “آخرین نوار کرپ” از بکت ، یک نوار قدیمی روی صفحه می غلتد.
دیمیتری روداکوف دقیقاً متوجه شد که بدن وارلاموف به زندان او تبدیل شد. و خانه سالمندان همان سیاه چال است. درست است ، بهترین از کسانی که او گذشت. کارگردان جوان علاقه مند بود که چگونه روحیه ای قوی گوشت فرسوده را بشکند.
نقش اصلی را بازیگر تئاتر سن پترزبورگ در Liteiny Alexander Ryazantsev بازی کرد که 40 سال پیش در تئاتر درام روسیه تالین کار می کرد. حیف که به دلیل همه گیری ، او نتوانست به جشنواره بیاید. در حالی که دلایل عزیمت وی به خارج از کشور مشخص شده بود ، تنها دیمیتری روداکف پس از هشت ساعت انتظار در مرز به استونی وارد شد. در ابتدا ، او می خواست نه به عنوان بازیگر ، بلکه به مردی که مدتها در زندان به سر برده بود ، به نقش شلموف دعوت شود. اما سپس او این کار را رها کرد ، که می تواند خاطره نویسنده را که سالها را تحت یک مقاله سیاسی و نه جنایی بازگرداند ، جریحه دار کند.
در مسابقه اصلی “پارکت” الکساندر میندادزه حضور داشت ، در آنجا سه شخصیت اصلی بازی کردند: بازیگران لهستانی Andrzej Chira (با بازی در Andrzej Wajda ، Jerzy Skolimowski ، Krzysztof Zanussi ، Sarunas Bartas و اخیراً در Doctor Liza توسط Oksana Karas در نقش Gleb Glinka) و آگاتا کولشا (آیدا و جنگ سرد ساخته پاول پاولیکوفسکی) و همچنین یوگنیا دودینا بازیگر اسرائیلی (در تئاتر مایاکوفسکی مسکو کار می کرد ، بازیگر نقش اول تئاتر گشر است). بازیگر استونیایی Taavi Eelmaa ، معروف به “توپ پاییزی” Veiko Ыunpuu نیز در این فیلم بازی کرد.
فیلمبردار رومانیایی ، اولگ موتو ، اهل کیشیناو ، در پارکت کار می کرد که فیلم های معروف رومانیایی مرگ آقای لازارسکو را 4 ماه و 3 هفته و 2 روز فیلمبرداری کرد (نخل طلا توسط کن). این سومین همکاری وی با الکساندر میندادزه پس از “شنبه” و “هانس عزیز ، پیتر عزیز” است.
آگاتا كولشا ، همچنین اولین فیلم “هال هوبك” هموطن خود “25 سال بی گناهی” را در تالین ارائه داد. در زمان فیلمبرداری “پارکت” او آموزش رقص داشت ، برنده لهستانی “Dancing with the Stars” شد. به خاطر “پارکت” بازیگر روسی را یاد گرفت ، بنابراین مجبور به صداگذاری مجدد نشد. Evgeniya Dodina و Andrzej Chira با یک طراح رقص مهمان برای تحمل ماراتن رقص همکاری کردند.
میندادزه به کشورهای مرزی علاقه مند است ، اگرچه در “پارکت” مانند سایر نقاشی های او هیچ تصادف و تصادفی رخ نمی دهد و اگر اتفاق بیفتد ، در روح قهرمانان رخ می دهد. قهرمانان که سالها بعد ملاقات کرده اند تا آخرین آتش داخلی را احساس کنند ، به زمین رقص بیرون می روند ، اما نارضایتی های گذشته باعث احساس خوشبختی آنها نمی شود. “قهرمان من ، تو نمی دانی چگونه خوشبخت باشی” ، قهرمان آندره ای این ملامت را می شنود. زنان با تمسخر ، خروج او را آخرین رقص کاکادو می نامند. در بعضی از مواقع ، قهرمان کولشا مثل گرگ زوزه می کشد ، بنابراین مکالمه ای پیش می آید: «چه کسی را برای ما آوردی؟ گرگ؟ ” هر بار در جشنواره تالین ، فیلم هایی ظاهر می شوند که از او نام برده می شود. یک سال پیش ، جولیا ویسوتسکایا نماینده میسلنی ولف بود ، جایی که در آن نقش یک گرگ را بازی کرد. نماد جشنواره گرگ است و هر نمایش قبل از ظهور آن ظاهر می شود: شب ، جنگل ، جانوری که از آن عبور می کند.
تیراندازی پارکت در هتلی نیمه خالی رومانیایی کنار دریا انجام شد. اما ما ، همراه با قهرمانان ، دیوارهای آن را ترک نمی کنیم. به نظر می رسد که چرا لازم بود به جایی برویم. اما بیایید بندهای معروف بروکسل رابرت برسون کلاسیک فرانسوی را به یاد بیاوریم. هیچ کس آنها را نمی بیند ، اما مطمئناً آنها باید در کمد خود آگاهی واقعی افراد حاضر در صحنه را داشته باشند.
در مسابقه اصلی ، تصویر “بستر در بستر” توسط فارغ التحصیل VGIK از مغولستان حضور داشت. Sahyaagiin Byamba یکی از فیلم های خود را در دریاچه بایکال در جزیره اولخون فیلمبرداری کرد. حالا او مانند بسیاری از همکارانش یک عکس مجلسی درست کرده است. شخصی مشغول فیلمبرداری بود و شخصی در شرایط قرنطینه در حال اتمام تولید بود و شما می توانید آن را احساس کنید. از این رو مینیمالیسم ، فضای بسته. Bedridden نسخه صفحه ای رمان اثر نثر نویسنده مغولی ، گوناازاوین آیورزان است. نویسنده جوان ، صبح که از خواب بیدار شد ، فهمید که نمی خواهد بلند شود ، اما این فرصت را داشت که به چیز اصلی فکر کند. تصویر سیاه و سفید ، گرافیکی است که با حس عالی سبک ساخته شده است. به نظر می رسد هرگز در جشنواره ای این همه سینمای سیاه و سفید وجود نداشته است.
دو فارغ التحصیل دیگر VGIK در جشنواره شرکت کردند. کارگردان لتونی ، لیلا پاکالنینا ، در مسابقه اصلی بار دیگر نوار سیاه و سفید “انعکاس یافته” را ارائه داد. به نظر می رسد شخصیت های او سلفی های بی پایان می گیرند. آنها مانند آینه به دوربین نزدیک می شوند ، در صحنه جلو صف می کشند و به ما نگاه می کنند.
در این برنامه سینمایی از کشورهای بالتیک فیلم “در گرگ و میش” کارگردان لیتوانیایی و فارغ التحصیل VGIK ساروناس بارتاس ، منتخب جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد که به دلیل همه گیر شدن بیماری لغو شد. مثل همیشه با بارتاس ، اینها بازتاب زمان است. این اقدام در لیتوانی پس از جنگ اتفاق می افتد. قهرمان 19 ساله Unthe یتیم است. پدر او ، همانطور که در این فیلم بیان شد ، در اثر شلیک روسی درگذشت ، مادر زیبا به سادگی ناپدید شد. این شخص به یک گروهان حزبی ، به اصطلاح برادران جنگلی ، که با رژیم کمونیستی می جنگند ، می پیوندد. وقایع تاریخی دیرینه تا به امروز به روشهای مختلف تفسیر می شود. در کشورهای بالتیک ، “برادران جنگل” مبارزان علیه اشغال شوروی محسوب می شوند. قهرمانان بارتاس روسیه شوروی را منحصراً شوروی می نامند. سربازان روسی مزرعه را به آتش کشیدند ، یورگهای مسن را که اونتی را بزرگ کردند ، شکنجه کردند. بارتاس استاد بزرگی است و عکس او فوق العاده گرفته شده است ، این یک فیلم واقعی از یک سبک بزرگ است. از جمله کسانی که بازی کرده اند می توان به آرویداس داپسیس از تئاتر مالی ویلنیوس به کارگردانی ریماس تومیناس ، سالویوس ترپولیس که با نیاکروسیوس کار می کرد و دیگر هنرمندان خوبی که لیتوانی از آنها قوی است اشاره کرد.
برنده مسابقه بالتیک فیلم “آخرین” (استونی-فنلاند-هلند) ساخته ویکو Ыunpuu ، یکی از خارق العاده ترین کارگردانان استونی است. مردم خشن در لاپلند سخت زندگی می کنند. این قلمرو مردان است ، جایی که یک دختر زیبا وجود دارد که همه کمی با او دوست دارند. این تصویر با حس بی عیب و نقص سبک ، هماهنگی نادر توسط گروه بازیگری ساخته شده است. یکی از این نقش ها را بازیگر خوش رنگ و فنلاندی تامی کارپلا بازی کرد که از فیلم “چراغ های شهر” آکی کاوریسماکی آشناست. زیبایی خشن چشم انداز فقط بر شکنندگی یک فرد ، آسیب پذیری او در تماس با طبیعت و همرزمانش تأکید می کند. موسیقی با دقت تمام ظرایف شرایط انسانی را منعکس می کند ، این فقط در Kaurismäki اتفاق می افتد. هیئت داوران “آخرین” را به عنوان شمال غربی مدرن نامگذاری کردند.