“لیودمیلا زیکینا. اعتراف 17 سال رمز و راز» نام پروژه ای منحصر به فرد است که هدف آن یادآوری به روس ها است که ستارگان در چه مقیاسی برای آنها می درخشیدند و درک می کنند که چه کسی امروز شایسته گرفتن این مکان است. زمانی که، اگر نه اکنون، در یک دوره ارزیابی مجدد ارزش ها، نام هنرمندان برجسته ای که بنا به شرایط مختلف سعی در حذف آنها از تاریخ داشت، نه تنها باید به مردم بازگردانده شود، بلکه اجازه داده شود. برای درخشش با رنگ های جدید انجام این کار آسان نیست و تنها برجسته ترین نمایندگان فرهنگ روسیه می توانند این کار را انجام دهند. این پروژه جدید که در فروردین ماه تقدیم مخاطبان می شود، هم اکنون توسط افراد واقعا با استعداد در حال اجراست. این تولید توسط گروه فولکلور روسی آکادمیک دولتی لیودمیلا زیکینا به همراه دیمیتری مینچنکو نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و کارگردان روسی روی صحنه رفت. نقش هنرمند خلق اتحاد جماهیر شوروی ، قهرمان کار سوسیالیستی ، خواننده بزرگ دوران لیودمیلا جورجیونا زیکینا را هنرمند ارجمند روسیه نینا شاتسکایا بازی می کند.
این نمایش توسط دیمیتری مینچنکو، برنده جایزه لاور، جایزه TEFI و جایزه هنرمند خلق اتحاد جماهیر شوروی، بنیاد ایرینا آرکیپووا برای بهترین کتاب در مورد موسیقی و نوازندگان در سال 2001 روی صحنه رفت.
تصمیم در مورد چنین تولیدی توسط تیم گروه بسیار صمیمانه گرفته شد. مواد شگفت انگیز است و مدت زیادی است که صحنه را می طلبد. این اولین درک جدی ادبی از میراث غنی خلاقانه خواننده بزرگ است که ما در گروه سعی در حفظ و افزایش آن داریم. بازتابی از سرنوشت و زندگی خارق العاده او. دمیتری مینچنوک، به نظر من، نمایشنامه نویس فوق العاده ای است که موسیقی را با ظرافت حس می کند و می داند که چگونه آن را به خوبی اداره کند. L.G. Zykina، هنرمند ارجمند روسیه دیمیتری دیمیترینکو.
البته، فتنه اصلی این است که چه کسی نقش لیودمیلا زیکینا را بازی خواهد کرد: خواننده ای با صدایی خارق العاده و شیوه اجرای بی نظیر. بالاخره بازیگر زن متقاضی این ماموریت باید از همه نظر شایسته باشد. و این مجری پیدا شد. نینا شاتسکایا خواننده ای درخشان است که با مهارت های صوتی عالی، مهارت های اجرای شگفت انگیز و کاریزمای زنانه باورنکردنی شایسته عنوان “دیوا عاشقانه روسی” است. چه کسی، اگر نه او، می تواند غیرممکن ها را در پروژه ترکیب کند: قدرت دوران گذشته و وضوح حال؟
نینا به خوانندگان MK گفت که چگونه مجری از همه جهات در مورد چنین نقش دشواری تصمیم گرفت و خود زیکینا چه جایگاهی در زندگی خود دارد.
– نینا، چرا زیکینا، چه چیزی تو را با این نام مرتبط می کند؟
– این اسم را احتمالاً از همان سال های اول به یاد دارم، زیرا وقتی خیلی کوچک بودم آن را تشخیص دادم.
– آیا صدای این خواننده، نحوه اجرا شما را جذب کرد؟
– در کمال تاسف، در کودکی من این نام یک نام آشنا بود، به عنوان چیزی غیر جالب، چیزی که تحمیل می شود، که کودک نمی خواهد گوش کند، اما مجبور می شود. و این احساس چنین خشونتی، مدت زیادی طول کشید. و تنها زمانی که بزرگ شدم و از سن پترزبورگ، جایی که در آن تحصیل کردم، به مسکو نقل مکان کردم، یک بار خودم را در یک سالن کوچک کلوپ کنسرت دیدم، جایی که لیودمیلا جورجیونا به معنای واقعی کلمه در کنار تماشاگران آواز خواند. و او عاشقانه می خواند ، که شگفت انگیز است ، زیرا همیشه به نظرم می رسید که او فقط آهنگ های محلی می خواند. یکی از عاشقانه ها به نام “برگرد، همه چیز را می بخشم”، او مرا تا ته قلب تکان داد.
– آیا با اجرا، محتوا شوکه شدید؟
– هر کس. و با احساسی که لیودمیلا جورجیونا با آن آواز خواند، و با توجه به این واقعیت که هر کلمه وزن فوق العاده ای داشت، و مهمتر از همه، من از نظر جسمی قدرت و زیبایی صدای او را زنده احساس کردم. و این صدای عظیم الجثه کاملاً از لیودمیلا جورجیونا اطاعت کرد. او از تعداد زیادی تفاوت های ظریف استفاده کرد.
و تو طرفدارش شدی؟
– من نه تنها طرفدارش شدم، یک شبه طرفدارش شدم. من هر چیزی را که می توانستم خریدم – پس از آن هنوز گوش دادن به صورت آنلاین غیرممکن بود، دهه 90 بود – بنابراین هر آنچه را که در گوربوشکا پیدا می کردم به دست آوردم و به آهنگ ها و عاشقانه هایی که لیودمیلا جورجیونا با اشتیاق اجرا می کرد گوش دادم.
– عاشقانه ها معروف ترین سبک اجرا شده توسط زیکینا نیست، به طور کلی جالب است که چند آهنگ ناشناخته خوانده شده توسط او باقی مانده است.
– هنوز هم گاهی اوقات با آهنگ هایی برخورد می کنم که نشنیده ام. اخیراً در کراسنویارسک بودم و از دختری که با من ملاقات کرد و از فیلارمونیک من را همراهی کرد پرسیدم: “آیا آهنگ هایی در مورد ینیسی وجود دارد؟” و او ناگهان یک آهنگ کاملاً شگفت انگیز را روی من گذاشت که توسط لیودمیلا جورجیونا اجرا شد. و در حال حاضر به عنوان یک حرفه ای بزرگسال، با گوش دادن به این آهنگ، متوجه شدم که چقدر احساسات سرمایه گذاری شده است، چه میزان تسلط بر این صدا، علاوه بر زیبایی طبیعی صدا.
– آیا پیشنهاد تناسخ در مقطعی در لیودمیلا زیکینا روی صحنه برای شما غافلگیر کننده بود؟
– برای مدت طولانی من این ایده را پرورش دادم که نوعی فداکاری را به لیودمیلا جورجیونا انجام دهم. اما انجام کاری برای تکرار نشدن بسیار دشوار است ، زیرا خوانندگان شایسته زیادی در اطراف وجود دارند که برنامه هایی از رپرتوار لیودمیلا جورجیونا می خوانند. و هنگامی که دیمیتری مینچنوک با پیشنهاد شرکت در پروژه ای که او نوشت به من مراجعه کرد ، من شک خود را در مورد این واقعیت ابراز کردم که نمی خواهم خودم را تکرار کنم و البته نمی خواهم سعی کنم لیودمیلا جورجیونا را بخوانم. ، رپرتوار او را بخواند. به خصوص در پروژه ای که به سرنوشت او اختصاص داده شده است. اما دیما، یک فرد بسیار با استعداد، یک نمایشنامه نویس عالی، به من گفت که نگران این موضوع نباشم، او ایده بسیار جالبی دارد. و او از من خواست که آهنگ های ضبط شده ای را که دوست دارم اجرا کنم، که از رپرتوارم دوست دارم، برایش بفرستم. و بنابراین ما “رودخانه ولگا جریان می یابد” را مستقیماً از رپرتوار لیودمیلا جورجیونا گرفتیم ، زیرا من نیز نگرش خود را به این آهنگ دارم.
– چرا «رودخانه ولگا جریان می یابد» اینقدر شما را جذب کرد؟
– نویسنده کلمات، شاعر لو اوشانین، مدت طولانی در ریبینسک، جایی که من از آنجا آمده ام، زندگی کرد. و وقتی این آهنگ را می خوانم، احساس می کنم دارم درباره ولگای می خوانم که نویسنده دیده است. ما تصمیم گرفتیم که این آهنگ در هر صورت باشد. سپس دیما فیلمنامه را ارسال کرد و وقتی در اولین تمرین بودیم ، از اینکه او چقدر ماهرانه و بسیار دقیق کارنامه من را در تصویری از سرنوشت لیودمیلا جورجیونا وارد کرد ، شگفت زده شدم. یعنی آهنگ ها کارنامه او نیستند – به نظر می رسد زندگی یک زن بزرگ را به تصویر می کشند. او در پروژه ما آنقدر هنرمند نیست که یک اصل انسانی و زنانه است. با ظرافت زیادی پوشیده شده است. زردی وجود ندارد، تلاشی برای صعود به زندگی دیگران وجود ندارد.
– به نظر شما این اجرا می تواند کار زیکینا را «مدرن» کند؟ آیا این آهنگ ها شانسی برای تولد دوم دارند؟
– در مورد مدرن بودن رپرتوار لیودمیلا جورجیونا، به نظرم می رسد که اکنون آنها صدای خاصی به دست می آورند و بسیاری از آنها دوباره متولد شده اند.
من اخیراً از طریق سیبری، اورال سفر کردم: وقتی این فضاهای باز را می بینید، وقتی با مردم مناطق دوردست ملاقات می کنید، در پشت سر، چیزهای زیادی در یک صفحه متفاوت آشکار می شود. از یکاترینبورگ شش ساعت با اتوبوس با نوازندگان – با ارکستر باشکوهی از سازهای محلی – سفر کردیم. این ارکستر دولتی اورال روسیه است، رهبر ارکستر کار ارجمند هنر روسیه لئونید شاروپا است. ابتدا به شهر اربیت رسیدیم. روز بعد شش ساعت به شهر کراسنوتورینسک سفر کردیم. و ساکنان با چنین عشقی، با چنین گرمای باورنکردنی با ما ملاقات کردند! آنها این آهنگها را میشناسند، با هم میخوانند، صدا میزنند، وقتی آهنگها تازه شروع به شنیدن میکنند شروع به تشویق میکنند. و شما درک می کنید که ارتباط چنین چهره های عظیمی، مانند بلوک هایی مانند لیودمیلا جورجیونا، ابدی است.
مهمترین چیز برای شما در این پروژه چیست؟
– در این پروژه، نقش و اهمیت زیادی برای من این است که این پروژه به طور کامل توسط گروه روسیا که لیودمیلا جورجیونا با آن اجرا کرد همراهی می شود و هنوز هم نوازندگانی هستند که شخصاً او را می شناختند. این ارتباط زمان ها برای من خیلی مهم است. خوشحالم که دیمیتری مینچنوک از من برای شرکت در این پروژه دعوت کرد و دیمیتری دمیترینکو از پروژه ما حمایت کرد و اکنون زندگی درخشان خود را آغاز می کند. و اولین نمایش پروژه اجرا شده “لیودمیلا زیکینا. اعتراف 17 سال رمز و راز» را عموم مردم در 21 آوریل در خانه موسیقی می توانند ببینند.