جشنواره فیلم حقوق بشر اعتقاد به زندگی بهتر را در افراد القا می کند
جشنواره بین المللی فیلم های مربوط به حقوق بشر “استاکر” یک اقدام بازدید در بلگورود برگزار کرد. در ابتدا قرار بود این شهر متفاوت باشد و حتی منطقه باشد ، اما در آنجا فرماندار از بیماری همه گیر رنج می برد و این رویداد لغو می شود. در جلسه با سازندگان فیلم ، کارکنان کتابخانه در مورد دستورالعمل نجات خود از بیماری گفتند.
در بلگورود ، سازندگان فیلم های سینمایی “نفت سفید” از یوسوپ رازیکوف ، “مشت های حد بزرگ” ساخته ولادیمیر نپوونی در مورد نماینده هنر غیررسمی شوروی و شرکت کننده در اولین نمایشگاه های زیرزمینی “در برابر جریان” توسط گریگوری کردیاف در مورد پارالمپیک ، استاد ورزش شنا در بین نابینایان ، آندری فیلیپوف ، نوازنده “در مورد رهبر” DDT “یوری شوچوک ، که مدیر زندگی او پاول سلین 11 سال او را تماشا کرد …
“یک مداد ساده” توسط ناتالیا نازارووا ، هر کجا که نشان داده شود ، احساسات زیادی را برانگیخته است. س manyالات زیادی از بازیگر برجسته نادژدا گورلوا ، بازیگر نقش یک هنرمند سن پترزبورگ وجود دارد که به دهکده ای کوچک آمد ، جایی که شوهرش در کلنی “پرونده باتلاق” در حال گذراندن حکم است. این قهرمان به عنوان یک معلم طراحی در مدرسه ای کار می کند که بچه های کارگران کارخانه تولید مداد در آن تحصیل می کنند. “این داستان ساختگی است ، اما مردم در نامه ها نوشتند:” شما از من چطور می دانید؟ ” کسی همچنین پسر را در یک دهکده سیبری نجات داد و او مانند قهرمان ما یک هنرمند شد. ” به طور عمده از هنرمندان غیر حرفه ای ، ساکنان Segezha در کارلیا فیلمبرداری شده است. فقط همسایه ، مدیر مدرسه ، برخی از معلمان و میشا ، برادر پسر ، توسط حرفه ای ها بازی می شدند. “من هم می توانم نقاشی بکشم و کمک زیادی کرد. پدرم می خواست من یک معمار شوم ، و به مدت یک سال با مداد سر و پارچه ها را کشیدم ، – بازیگر می گوید. به گفته یونسکو ، یک مداد ساده یکی از پنج چیزی است که بشریت هرگز از آن دست نخواهد کشید. ” فقط یک تماشاگر این واقعیت را دوست ندارد که قهرمان از پایتخت به استانها می آید و او را در پرتو تاریکی می بیند. با وجود ناامیدی ، امید همچنان باقی است و دو قهرمان جوان راهی متفاوت را طی خواهند کرد ، آنها طبق قوانین وحشتناک روستای خود زندگی نخواهند کرد.
یاروسلاو ژالنین ، بازیگر و تهیه کننده “كه چگونه به من نگاه كن” توسط یاروسلاو ژالنین ارائه شد ، كه برای بازی در نقش گاگارین در فیلم “گاگارین” شناخته شد. The First in Space »، که شباهت پرتره ای به قهرمان او دارد. این اولین تجربه او به عنوان تهیه کننده است و داستان را خودش اختراع کرده است. او در اثر ارتباط شخصی با کودکان نابینایی که می خواستند کمک کنند متولد شد. “من دوستان کم بینایی زیادی دارم. در تئاتر Bulgakov ، جایی که من کار می کنم ، یک نمایش “مترسک” وجود دارد که آنها می خواستند در تاریکی بازی کنند. ما در آنجا جلوه های روشنایی ، بوها و حس باد ایجاد می کنیم. بعد از اجرا تماشاگران نابینا پیش ما آمدند و پرسیدند: “آیا می توانم شما را لمس کنم؟” آنها نیاز به توجه دارند. ما آنها را افراد دارای معلولیت و در برخی کشورها – افراد با نیازهای بیشتر – می نامیم. آیا تفاوتی وجود دارد؟ محافظت بیش از حد که بزرگسالان با آن کودکان را احاطه می کنند بسیار خطرناک است. بنابراین ، قهرمان نابینای ما از خانه فرار می کند. او 18 ساله است و به نظر می رسید که در یک فلاسک است. در برخی موارد مهم است که به او بگوییم: “زندگی کن!” در فینال ، او مانند یک فرد بینا رفتار می کند. یک نابینا نمی تواند بدود ، اما در اینجا او با یک دختر مقابله می کند. همه چیز مانند یک افسانه است و بیننده می تواند دو فینال را تصور کند ، در مورد زنده بودن قهرمانان یا نبودن آنها تأمل کند. “
به عنوان بخشی از جشنواره ، کتابخانه علمی بلگورود با کمک بنیاد رزا لوکزامبورگ گفتگویی با موضوع “بوم شناسی انسانی” برگزار کرد. احتمالاً به همین دلیل است که فقط زنان جمع می شدند ، به ریاست مدیر کتابخانه ، نادژدا روژکووا. متخصصان مراکز محلی پیشگیری پزشکی ، بهداشت و اپیدمیولوژی ، حمایت از مصرف کننده جمع شدند. و معلوم شد که کتابخانه ها به مبارزه با همه گیری و جلوگیری از بیماری کمک می کنند. حتی یک کتابخانه بهداشت در گابکین وجود دارد. آنها به مسئله آب تمیز و چشمه ها توجه می کنند ، و باعث ایجاد نگرش احترام آمیز به آنها می شوند ، عادت مراقبت از آنها. وقتی بیماری همه گیر آغاز شد و طبق معمول تعداد کافی پرسنل برای مبارزه با آن وجود نداشت ، پزشکان پیشگیری از بیماری ها را به خط مقدم برده و منتقل کردند. اما آنها خوش بینی را از دست نمی دهند ، در آینده نزدیک مراکز بهداشت عمومی ایجاد می کنند ، آنها حتی پیشنهاد می دهند قطارهای تبلیغاتی بهداشتی را که به اطراف منطقه سفر می کنند ، تنظیم کنید. و در کتابخانه های محلی مدتهاست که به کتاب درمانی مشغول هستند ، جلساتی را با ورزشکاران ، کسانی که دچار حمله قلبی شده اند اما موفق به بازگشت به زندگی عادی خود شده اند ترتیب می دهند. یک مثال خوب مسری است. اعضای هیئت مدیره خواستار تمرکز بر ژاپن ، جایی که افراد تا 90 سال زندگی می کنند ، بعد از ساعت 18:00 غذا نمی خورند. بهتر است در این زمان کتاب بخوانید ، به سینما بروید. شما نگاه می کنید – و اشتها از بین می رود. به طور کلی ، کتابخانه ها یادآوری شدند که آنها وجود دارند و باورنکردنی ترین اتفاقات می تواند در آنجا رخ دهد.
تیتر روزنامه:
یک مداد ساده دنیا را نجات می دهد