بیش از یک سال از مرگ نمایشنامه نویس، کارگردان، نویسنده، تهیه کننده و شخصیت فوق العاده رستم ابراگیمبکف می گذرد. او به عنوان فیلمنامه نویس فیلم های «خورشید سفید صحرا» (به همراه والنتین یژوف) ساخته ولادیمیر موتیل، «مرا نگه دار طلسم من» ساخته رومن بالایان، «اورگا. قلمرو عشق»، «آرایشگاه سیبری»، «آفتاب سوخته» اثر نیکیتا میخالکوف، «کوچ نشین» اثر سرگئی بودروف پدر. همانطور که معلوم شد، کارهای باشکوه او زنده است و انجمن فیلم به نام او نامگذاری خواهد شد. و سناریوی دیرینه ای که به پیش از تاریخ «خورشید سفید صحرا» اشاره دارد قابل تحقق است.
مردم با وجود شایستگیهایشان، اکنون به سرعت فراموش میشوند. همه چیز سریع است. به نظر می رسید که اقدامات باشکوه رستم ابراگیمبکف، تلاش های باورنکردنی او برای حفظ فضای یکپارچه فیلم پس از شوروی به فراموشی سپرده شده بود.
او پروژههای بینالمللی بزرگی را ایجاد کرد که فیلمسازان قارههای مختلف را متحد کرد، همه چیز ممکن را انجام داد تا فیلمسازان اتحاد جماهیر شوروی که در تاریخ ثبت شده بودند در همه جهات پراکنده نشوند. این اساس فعالیت های او به عنوان رئیس کنفدراسیون اتحادیه های سینماگران کشورهای مستقل مشترک المنافع و کشورهای بالتیک و مجمع فیلمبرداران ملی بود که کارگردانان و فیلمنامه نویسان کشورهای CIS و زمانی بالتیک را متحد می کرد. برای این، او یک بار جایزه بین المللی “شرق-غرب” را ایجاد کرد. طاق طلایی.
دختر رستم، بازیگر، فیلمنامه نویس و تهیه کننده، فاطیما ابراگیمبکوا، که او او را می پرستید، تصمیم گرفت به کار پدرش ادامه دهد، کاری که در شرایط فعلی چندان آسان نیست.
فاطمه می گوید: «به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، طاق طلایی برگزار نمی شود. – هیئت داوران ما شامل 60 کارشناس و منتقد سینما از کشورهای مختلف بود. بسیاری از آنها نمی توانند به ما مراجعه کنند. بسیاری از کشورهایی که در لیست شرکت کنندگان و نامزدها قرار دارند، اکنون نمی توانند نماینده شوند. و من نمی خواستم کار پدرم، کار او در کنفدراسیون قطع شود. ما تصمیم گرفتیم تا مجمع فیلم های ملی را که 17 بار برگزار شد، احیا کنیم تا رویدادهای آموزشی را احیا کنیم و روی آن تمرکز کنیم تا از دانش آموزان مدارس مختلف فیلم و کشورهای عضو کنفدراسیون حمایت کنیم. همچنین تصمیم گرفته شد که نام رستم ابراگیمبکف را به انجمن داده و شبی به یاد او در مسکو برگزار شود. همه چیزهایی که من سازماندهی کردم در باکو (جایی که او متولد شد و بزرگ شد، درس خواند و کار کرد – S.Kh.) اتفاق افتاد. اما در مسکو چیزی وجود نداشت. چه خوب که در سالگرد درگذشت پاپ موفق شدیم بنای یادبود او را افتتاح کنیم. این یک رویداد مجلسی، اما بسیار صمیمانه بود. همه چیز، همانطور که پدر دوست داشت: در خانه، همه چیز خودش.
اکنون همه چیز به سرعت فراموش شده است. آیا شما این را تجربه کرده اید؟
– نه، ندارند. من همیشه خبرهای خوبی دریافت می کنم. در ترکیه مجموعه ای از آثار او تقریباً هشت جلد منتشر شد. همه آنها به ترکی ترجمه شده اند. دو جلد از آثار او پیش از این در باکو به آذربایجانی ترجمه شده است. آنها را منتشر خواهیم کرد. سالنامه ای متشکل از خاطرات دوستان و همکاران در روسیه منتشر خواهد شد. من و برادرم فعالانه درگیر اطمینان از اجرای فیلمنامه های پدرم هستیم. چندین پروژه، یک سریال و یک فیلم وجود دارد. ما هر کاری از دستمان بر می آید انجام می دهیم تا کار او ادامه پیدا کند. همه کشورهای عضو کنفدراسیون، علیرغم همه مشکلات، مثبت نگر هستند. هیچ کس از صفوف آن خارج نشد. خیلی ها با اشتیاق زیاد پاسخ دادند و می خواهند به ما بیایند و فیلم هایشان را نمایش دهند.
– سریالی که نام بردید در آذربایجان فیلمبرداری می شود یا روسیه؟
– در روسیه. این پیش درآمدی بر خورشید سفید صحرا است که پدرم با والنتین یژوف نوشته است. اما هنوز برای صحبت در مورد آن خیلی زود است. مذاکرات وجود دارد. افراد مختلف در زمان های مختلف به پروژه نزدیک شدند.
– رستم به من گفت. یوسف رازیکوف قرار بود کارگردانی این سریال را بر عهده بگیرد.
– خیلی ها هستند که می خواهند. دوست دارم فیلمی با کیفیت و با استعداد باشد. با بابا شروع کردیم سعی کردم فعالانه در تحقق آن مشارکت کنم. امیدوارم بتوان ایده او را به نتیجه منطقی رساند.
– همه تلاش های شما جوابی دارد؟ آیا کسی به این موضوع علاقه دارد که پدر شما زندگی خود را برای چه چیزی گذاشته است؟
– ما فعالانه توسط دیپلمات ها حمایت می شویم، کسانی که با پدر کار می کردند. بالاخره هر اتفاقی هم بیفتد ما باید به ساختن پل های فرهنگی ادامه دهیم. کاری که سیاستمداران نمی توانند انجام دهند، فرهنگیان می توانند انجام دهند. پدر من 30 سال است که این کار را انجام می دهد. یادت می آید در دهه 90 چه روزهای وحشتناکی بود. اما او همه چیز را با پشتکار حفظ کرد. چقدر چوب در چرخ هایش گذاشته بودند. و اکنون همه می دانند که دوستی با قزاقستان، آذربایجان، تاجیکستان، ارمنستان و ازبکستان چقدر مهم است. و در اواخر دهه 90، به دلایلی، هیچ کس به آن فکر نکرد. گفتند به کنفدراسیون هم نیازی نیست، ما سر خودمان باشیم.
– رستم ابراگیمبکف اخیرا جای خود را به بازیگری از بلاروس داده است. اکنون او رهبری کنفدراسیون را بر عهده داشت.
– لازم بود یک نفر را برای پست پدرم انتخاب کنم. در مجمع عمومی در زوم، نمایندگان همه کشورهای شرکت کننده به ویکتور واسیلیف رای دادند. او یک فرد و بازیگر بسیار پرانرژی و فوق العاده است و با کمال میل وارد کار شد. بنابراین کنفدراسیون زنده است.
مایه خوشحالی است که فرزندان رستم ابراگیمبکف – فاطمه و فواد – در تلاش برای تحقق ایده های خلاقانه پدر خود هستند. لازم به یادآوری است که چه نوع پروژه “خورشید سفید صحرا”. شروع ” توسط یوسف رازیکوف گرفته شد. باید یه سریال میشد پیش از تاریخ فیلم ولادیمیر موتیل در مورد چگونگی ملاقات سرباز ارتش سرخ سوخوف و کاترینا ماتویونا، چگونگی پایان سوخوف در آسیای مرکزی، دوران جوانی عبدالله و آنچه در حرمسرا اتفاق افتاد، تصور شد. رستم بیش از یک بار در مورد این پروژه صحبت کرد، به آن اعتقاد داشت، از مقایسه خودداری کرد، زیرا این یک کار مستقل است. بله، و ولادیمیر موتیل به ادامه فکر می کرد و به نظر می رسد از اینکه به او پیشنهادی برای شرکت در پروژه ای که در حال شروع بود ارائه نشده بود، کمی آزرده شده بود. همچنین یک ادامه داستان وجود داشت ، جایی که قرار بود پسر سوخوف ظاهر شود و او خودش از گولاگ گذشت و وقتی برگشت ، محبوبش کاترینا ماتویونا دیگر در جهان نبود.