در جشنواره بین المللی فیلم مسکو ، ساختمانهای 5 طبقه به استعاره

تبدیل شده اند

اکشن فیلم رقابتی “در مرزهای دور” توسط اولین فیلم ماکسیم داشکین در یک پایگاه نظامی روسیه در قرقیزستان اتفاق می افتد. شخصیت اصلی ماریا همسر معاون فرمانده پایگاه است. او رابطه ای را با زیردستان شوهرش آغاز می کند. ماکسیم داشکین فیلمی درباره قیمت شخصی که برای خیانت می پردازد ساخته است. عواقب آن وحشتناک است ، اما هیچ چیز قابل بازگشت نیست و ما باید به نوعی با آن زندگی کنیم. فرد فقط با از دست دادن همه چیز ، به ارزش آنچه که داشت فکر می کند.

ماکسیم داشکین از بخش کارگردانی در دانشگاه هنر دانشگاه تیش در نیویورک فارغ التحصیل شد ، جایی که الیور استون مدیر خلاقیت او شد و یک کارگردان با استعداد شوروی ، فارغ التحصیل VGIK ، یک کارگردان با استعداد شوروی (“دفتر خاطرات یک مدیر مدرسه” ، “خطاهای جوانان” بوریس فرومین که در سال 1978 به ایالات متحده مهاجرت کرد. او همچنین نویسنده فیلمنامه شد. این تصویر از فیلم کوتاه “حرکت دایره ای” ساخته ماکسیم داشکین متولد شده است. و وقتی ایده فیلمبرداری یک فیلم کامل به وجود آمد ، ما برای انتخاب طبیعت به تاجیکستان رفتیم ، به مکانهایی که افغانستان در آن طرف رودخانه است. مردم محلی بلافاصله گفتند: “بازیگر شما قطعاً ربوده خواهد شد.” مجبور شدم به قرقیزستان بروم. حتی قبل از فیلمبرداری ، کارگردان دو هفته در آنجا در شهر کانت زندگی می کرد ، آنجا یک هنگ پرواز است ، کجا می رود مردم ، کجا همسران ارتش کار می کنند. همه چیز در نزدیکی آن است – محل کار و خانه ، یک پایگاه نظامی در 200 متری ساختمانهای 5 طبقه ، جایی که خانواده های ارتش در آنجا اسکان داده شده اند. این مشاهدات اساس فیلمنامه را تشکیل می داد.

تیراندازی در شهر بالیچی قرقیزستان انجام شد ، جایی که آسمان های صورتی ، یک منظره کوهستانی با شکوه و یک باد دیوانه مغز شما را بیرون می کشد. زیبایی طبیعت و زندگی ناچیز ساختمان پنج طبقه توسط یکی از با استعدادترین تصویربرداران روسی ، آندره نایدنوف ، که اخیراً با آندری کنچالوفسکی در فیلم عزیزان رفیق کار کرده است ، تسخیر شدند!

نقش اصلی دقیق و مهار است ، اما این فقط باعث قویتر ویکتوریا تولستوگانوا شد. انگیزه های قدرتمندی در پشت سکوت قهرمان او پنهان شده است. اقامت در قرقیزستان تأثیر شدیدی روی بازیگر زن گذاشت: «این مکان عالی است که مغز را بیرون می کشد. ما در فقیرترین قسمت قرقیزستان در دریاچه ایسیک کول فیلمبرداری کردیم. مثل یک سیاره دیگر است. آنجا باد خشک و شدید است و در آنجا شما سر خالی دارید. و طبیعت چنان با شکوه است که قوی ترین تأثیر برای یک عمر است. ما از نبود طبیعت محروم هستیم. احساس مثل “استاکر” در تارکوفسکی. کودکان با یک توپ تخلیه شده می دوند – کثیف ، بد اخلاق ، روابط علت و معلولی را نمی فهمند ، اما آنها نمی توانند چشم خود را از آنها بگیرند. اما من می توانستم در همه جا زندگی کنم ، حتی در یک ساختمان پنج طبقه در Balykchi. “

هنوز از فیلم “در مرزهای دور” ارائه شده توسط سرویس مطبوعاتی MIFF

قهرمان او فاقد هوا است ، بلکه – نارسایی قلبی ، که او را از شر خارج می کند ، او را به خیانت سوق می دهد. اما خیانت ، همانطور که بازیگر زن آن را تفسیر می کند ، راهی است برای آزادی ، کار معنوی ، وقتی در دام سرنوشت قرار می گیرید و نمی توانید تغییر دهید.

سرگئی شنیروف ، که نقش همسرش را بازی می کرد ، به ادبیات روسی اعتماد داشت: آربنین از “Masquerade” لرمونتوف ، “Kututzer Sonata” تولستوی. “قهرمان من یک سرهنگ دوم است ، اما مسیرهای احساسی تقریباً یکسان است. اگر او در ریازان خدمت می کرد ، کشته نمی شد ، “این بازیگر می گوید. قهرمانان درام فضای محدودی را تجربه می کنند که اعمال آنها را تعیین می کند.

نقش عاشق ، اگرچه این کلمه در اینجا عجیب به نظر می رسد ، اما بازیگر تئاتر بازی کرد. Ermolova Alexander Kudin ، و این کشف یک نام جدید است ، اگرچه قبلاً در سینما کار شده بود. نقش های مردانه به ویژه در اینجا خوب است. کشیشی از پایگاه کانت بازی می کرد. و پسر ماریا پسری از Balykchy Igor Yakushev است.

نقاشی روسی “مسکو وجود ندارد” ساخته دیمیتری فدوروف در برنامه خارج از رقابت شرکت می کند. فیلمنامه 160 صفحه ای لو لو ریژوف باید به طور جدی کاهش می یافت ، از این رو برخی موارد نامفهوم ، کنار گذاشتن خط داستانی بوجود آمد ، اما در پوچی آنچه اتفاق می افتاد ، این حتی مزایای خود را داشت. این رویدادها در یک شهر استانی ساخته شده است که با ساختمانهای پنج طبقه پنل ساخته شده است. پسر کار لخ ، با بازی ایوان فدوتوف ، با مشاغل عجیب قطع می شود. زندگی پروزایی است و وقایع جهنمی است. به نظر می رسد قهرمان هرگز در آنجا نبوده است. اما شواهدی وجود دارد – عکسی که روزنامه نگار محلی ماشا به او نشان داد. یک مکان عجیب بر روی آن وجود دارد ، یادآور منطقه استالکر. داستان مبهم دیگری با پدر در ارتباط است که لخ هرگز او را ندیده است. او تعمیراتی را در یک ساختمان پنج طبقه کثیف انجام می دهد ، جایی که کاغذ دیواری با اشعار یک شاعر فقید پوشانده شده است. پس از آنها ، شکار آغاز می شود: یک مهمان مسکو ظاهر می شود (یک اثر با شکوه آناتولی گوریاچف) ، راهزنان محلی فعال تر می شوند. یکی از نقش ها را یک پیشکسوت جنبش پانک در روسیه به نام جابر بازی کرد که در اولین نمایش حضور داشت.

ما نمی توانیم بدون فضا زندگی کنیم – این یک واقعیت است. در نیمه دوم فیلم ، چیزی در روح سولاریس آغاز می شود. در ایستگاه فضایی در روستای Strawberry ، برخی از نمایندگان ذهن بالاتر به فکر حفظ فرهنگ و رمز انسانیت هستند. یکی از آنها یک روانشناس 386 ساله است ، دوم رئیس مرکز ، یادآور رئیس جمهور پوتین است. آنها قادر به پاک کردن حافظه هستند.

از آنجا که نویسندگان فیلم برای سفر طولانی به مورمانسک پول نداشتند ، آنها در شهر بالابانوو فیلمبرداری کردند (“مسکو وجود ندارد” با فیلمهای الکسی بالابانوف همخوان بود) و ارمولینو. این مکانها را از عکس یک وبلاگ نویس پیدا کرده اید. ساکنان بالابانوو از اینکه در یرمولینو مشغول فیلمبرداری بودند ، تعجب کردند ، جایی که به گفته آنها ، شکاف جهانی عبور می کند ، آنها اجازه نمی دهند که بمیرند ، اما زندگی کردن نیز غیرممکن است. در اینجا قهرمانان فیلم در تلاشند تا از شهر خود فرار کنند. شاعر فقید هم دوید. چندین بار حافظه اش پاک شد و برای هفتمین بار شروع به شعر گفتن کرد. همه به پایتخت می دوند ، اما همانطور که از صفحه نمایش می گویند ، مسکو وجود ندارد ، مسکو قبلاً وجود داشته است. سعی کنید در آنجا بلیط بخرید. صندوقدار ایستگاه پاسخ خواهد داد: “بلیط مسکو وجود ندارد و هرگز وجود ندارد.”