آنها به خاطر موزه واختانگف در ولادیکاوکاز ، خانه ای دشوار را

اسکان دادند

“این خانه اکنون مال ماست. این یک مالکیت فدرال شده است. “کارگردان تئاتر کیریل کروک در آستان خود گفت. و این داستان در سال 1983 با بیان بازیگر افسانه ای یولیا بوریسوا آغاز شد. وی پس از نمایش “پرنسس توراندوت” که به مناسبت گرامیداشت صدمین سالگرد یوگنی واختنگوف ، تور تئاتر را در ولادیکاوکاز به پایان رساند ، او روی صحنه رفت و با چشمان اشکبار گفت که خانه ای که واختنگف در آن زندگی می کرد باید حفظ شود. عملکرد او تأثیرگذار بود و در فراموشی فرو نرفت.

اخیراً یک کارخانه دخانیات متعلق به پدر واختانگف در ولادیکاوکاز احیا شد. او خواب دید که پسرش به کار خانوادگی ادامه خواهد داد. اما اوگنی واختانگوف جوان علایق دیگری نیز داشت. گفته می شود وی کارگران کارخانه را به اجراهای اولیه خود جلب کرده است. اکنون قلمرو آن بخشی از موزه ملی بازسازی شده است که در سپتامبر افتتاح شد. اکنون نمایشگاهی از هنرمند اوستیایی Askhar Yessenov برگزار شده است. امیدواریم که ظرف یک سال خانه واختانگف به یک نقطه مهم فرهنگی در ولادیکاوکاز تبدیل شود. واختانگوویت ها به رهبری کریل کروک در حیاط هستند.

در این میان ، هیئت تئاتر به سرپرستی كیریل كروك و بازیگر لیودمیلا ماكساكوا ، گلهایی را در بنای یادبود واختانگو گذاشتند و از خانه ای كه این كارگردان معروف در جوانی زندگی می كرد بازدید كرد. خشکشویی هنوز در حیاط خشک می شود. اکنون تعداد کمی از افراد در چنین شرایطی و بدون امکانات اولیه ، توالت و حمام زندگی می کنند.

در تاریخ 1 نوامبر ، ساکنان باید به آپارتمان های جدید عزیمت کنند. مذاکره با آنها به طرز چشمگیری آغاز شد. تیمی از دلالان به سرپرستی کازبک خوشتیپ و خوش قیافه به ضیافت خداحافظی با واختانگوویت ها آمدند. آنها می گویند فقط او می تواند زنان مسن را ترغیب کند خانه های فرسوده خود را تخلیه کنند.

همانطور که آنها اکنون در ولادیکاوکاز شوخی می کنند ، برخی از مستاجران یک آپارتمان در نزدیکی دریای مدیترانه می خواستند ، کسی با بلک موافقت کرد ، کسی به منظره سرخ احتیاج داشت – نه کمتر. اشتها در طی روند مذاکره ایجاد شد. در حیاط خانه واختانگوف.

هر مستاجر داستان خاص خود را دارد. مادربزرگ 93 ساله ای که 70 سال در این خانه زندگی کرده بود ، پس از عروسی با شوهرش به آن خانه نقل مکان کرد و حالا او نمی خواست آنجا را ترک کند ، از ترک محل معمول خود ترسید. به نظر بسیاری از مستاجران این بود که قطعاً فریب خواهند خورد. آنها مدتهاست که هیچ کس ، حتی دولت را باور ندارند. ساخت و سازهای جدید غالباً برای افراد فاجعه بار می شود و در اینجا هیچ صحبتی از خیر عمومی وجود ندارد ما با یکی از ساکنان خانه واختانگف ، تاتیانا باگداساریانتس صحبت کردیم که با گلهای رز سفید به ملاقات هنرمندان آمد و یک دسته گل به لیودمیلا ماکساکوا اهدا کرد.

– چند سال است که در اینجا زندگی می کنید؟

– وقتی به اینجا رسیدیم هنوز کوچک بودم. آن زمان اوضاع فرق می کرد. دوچرخه ام را از آن طرف ایوان چوبی رد کردم. من یک عکس قدیمی دارم و آن را در اختیار موزه قرار می دهم.

– به کجا منتقل می شوید؟

– به سمت BAM. این محله جدید با آپارتمان های بزرگ زیبا است. من در اینجا جزئیات راحتی داشتم. من دوباره برنامه ریزی نکردم – نمی خواستم به خاطر حمام اتاق را حصارکشی کنم. من همه چیز را همانطور که هست ، با قالب اصلی گچ بری گذاشتم. در اینجا شما باید سخت کار کنید تا همه چیز را به شکل مناسب در بیاورید. کریل کروک یک همکار بزرگ است. چگونه او حتی شروع به کار کرد؟ ما از او بسیار سپاسگزاریم.

– اما کسی نمی خواست آنجا را ترک کند؟

-. من در مورد خودم به شما خواهم گفت. علی رغم اینکه شرایط زندگی در حال بهبود است ، من نمی خواهم آنجا را ترک کنم ، زیرا تمام زندگی من در اینجا گذشته است. اینجا بزرگ شدم ، هنوز زیر میز قدم زدم و اکنون در وضعیت مادربزرگ هستم. البته ، منطقه ما زیبا است ، خاکریز نزدیک است. با افزایش سن ، از نظر روانشناسی برای هر شخص دشوار است که محل تولد و رشد خود را ترک کند.

کریل کروک ، که تقریباً کارهای غیرممکن را با تیم خود انجام داده است ، اکنون رسما اعلام کرد: “ما در حال ملاقات با رئیس جمهوری اوستیای شمالی-آلانیا هستیم تا گواهی مالکیت تمام آپارتمانهای خریداری شده در خانه واختانگو را بدست آوریم و به زودی کار تعمیر را آغاز خواهیم کرد. این یک زیر ساختاری تئاتر خواهد بود. اتحادیه اروپا G. واختانگوف با یک سالن تئاتر و کنسرت کوچک. ما آپارتمانهای مسکونی خانواده واختانگف را در طبقه دوم بازسازی خواهیم کرد.

همه این فعالیتها در چارچوب فرمان رئیس جمهور در مورد جشن صدمین سالگرد تئاتر و برنامه دولت انجام می شود. امروز ما از اتمام اولین مرحله از ایجاد خانه واختانگوف در ولادیکاوکاز گزارش می دهیم. ما قصد داریم هنرمندان تئاتر روسی به نام V.I. را جذب کنیم. Evgenia Vakhtangova Vladikavkaz ، مردم خلاق آزاد که من مطمئن هستم که این شهر پر است. آنها می خواستند کار بهبود را از ماه مارس آغاز کنند ، اما یک بیماری همه گیر در آن دخالت کرد. در تاریخ 25 ژوئیه ، ما اولین جلسه خود را با ساکنان خانه داشتیم. در اواخر ماه اکتبر ، ساکنان شروع به حرکت کردند. هنگامی که ما برای اولین بار شروع به کار کردیم ، این همه تردید وجود داشت! به نظر می رسید که این یک کار غیرممکن است. ما امیدواریم که در اوایل ماه نوامبر با سازندگان از خانه بازدید کنیم. ”

در حالی که کریل کروک نقشه های خود را به اشتراک می گذاشت ، گربه ای مجلل بر روی سقف یک انبار چرک ظاهر شد ، و سپس یک گربه دوم. شخصی گفت: «این روح خانه است. نشانه خوبی است. “

بازیگر تئاتر واختانگوف و رئیس موسسه تئاتر به نام ب. شوچین اوگنی کنیازف مستقیماً از فرودگاه به محل تاریخی رسید. در خیابان ها ، مردم دائماً به او نزدیک می شدند: گرگ مسیج از راه رسید. این بازیگر پر از احساسات بود و یك داستان جالب را به یاد آورد: “یك بار ، نوه واختانگوف – اوگنی سرگئیویچ واختانگوف – در افتتاحیه بنای یادبود پدربزرگش در حیاط م Instituteسسه تئاتر. بوریس شوچوکین ، جایی که بسیاری از افراد برجسته در آنجا جمع شده بودند ، گفت: “اکنون می توانم به سوال مادربزرگم پاسخ دهم که چرا نام واختانگوف چنین پر سر و صدا است.” در دهه 60 ، هنگامی که او پسر بود ، وی پرسید: “چرا نام واختانگوف بلندتر و بلندتر می شود ، در حالی که بسیاری از کارگردانان فراموش می شوند؟” بنابراین ، همه چیز در مورد دانشجویان است. هنگامی که من در حال مطالعه بودم ، معلمان ما و آنها شاگردان مستقیم واختانگف گفتند: “ما یک خدا را خدمت می کنیم – واختانگف.” یک امپراتوری کل واختانگف ایجاد شد. ” یوگنی کنیازف در ورودی محله هنری آینده.

در ملاقات با رئیس جمهوری ویاچسلاو بیتاروف ، یوگنی کنیازف کاری مانند جولیا بوریسوا انجام داد. او پیشنهاد کرد که یک محله هنری در اطراف خانه واختانگوف ایجاد کند. همانطور که مشخص شد ، ایده مشابهی در ذهن رهبری محلی بود که آرزو داشتند یک منطقه پیاده روی در این منطقه را سازماندهی کنند و آن را به عنوان یک مکان مهم در ولادیکاوکاز قرار دهند.

لیودمیلا ماکساکووا بازیگر سینما پیش از این بیش از یک بار در زادگاه واختانگف بوده است و بسیاری از بازیگران اوسی را در مدرسه تئاتر شوچوکین تربیت کرده است. وی در بنای یادبود بنیانگذار تئاتر گفت: “امروز یک روز بسیار بزرگ در تاریخ تئاتر ما است.” – ما استاد بزرگ خود یوگنی واختانگوف را به یاد داریم. یکی از درسهای اصلی او این است که همه چیز متعالی و سبک را به تئاتر بیاورد و چیزهای کوچک را در آستانه خانه بگذارد. همه رویاهای بشر تحقق می یابد. اکتشافات بزرگ علمی را بخاطر بسپارید. اما بزرگترین آرزوی ما بازگرداندن مردم به مردم است. تئاتر فقط مکانی است که در آن امکان پذیر است. زندگی روح انسان هرگز از بین نخواهد رفت. نکته اصلی آتشی است که نمی تواند در افراد خاموش شود. به راحتی می تواند شعله ور شود ، اما می تواند با ناباوری ، بدبینی ، بدبینی به سرعت خاموش شود. بهترین ها را فقط می توان با کمک قلب سوزان بیدار کرد. “ لیودمیلا ماکساکوا در بنای یادبود واختانگوف.

در این هیئت یک بازیگر جوان Ekaterina Simonova حضور داشت. در محلی که اکنون پارکینگ شهر واقع شده است ، خانه خانواده وی زمانی ایستاده بود. او می گوید: “پدربزرگ بزرگ من روبن نیکولاویچ سیمونوف شاگرد واختانگوف بود و بعداً پس از مرگ وی ریاست تئاتر را برعهده گرفت.” – من زیر پرتره واختانگف بزرگ شدم ، به محض اینکه آنها مرا وارد خانه کردند. در آشپزخانه یک گلدان با تصویر او داشتیم. در اتاقی که واختانگف با چکمه های نمدی ایستاده است ، یک پرتره وجود داشت و تئاتر استودیوی خود را در زمستان سرد مسکو باز می کند. پدربزرگم ليودميلا ماكساكوا را به تئاتر برد و پدربزرگم نيز يوگني كنازيف را به گروه تئاتر برد. واختنگوف برای من یک بت است و خانواده ام همه کارها را برای این کار انجام دادند. خوشحالم که خانه واختانگف در ولادیکاوکاز افتتاح می شود ، و او خودش برای بچه های جوان بت می شود ، شاید حتی بعضی از آنها هنوز به دنیا نیامده اند. ” اکاترینا سیمونوا در بنای یادبود واختانگوف.

مدیر هنری تئاتر روسی ولادیکاوکاز ، ولادیمیر اوواروف ، نیز در پیک معروف در همان دوره پدر اکاترینا سیمونوا تحصیل کرد. او به شوخی می گوید كه خانه موزه واختانگف باید به نام مادینا آتایوا نامگذاری شود ، كه به عنوان وزیر فرهنگ در اوستیای شمالی ، جان خود را برای ساختن این مکان تاریخی به زندگی جدیدی گذاشت.

این پروژه توسط هنرمند ارشد تئاتر واختانگوف ، ماکسیم اوبرزکوف ، که یک عضو ارثی واختانگوف است نیز انجام می شود. با او صحبت کردیم که آینده خانه را چگونه می بیند.

– چقدر در خیالات خود آزاد هستید؟

– ما همیشه آزاد هستیم ، اما شرایطی وجود دارد که تخیل ما را محدود می کند ، قاب را در جهت دیگری هدایت می کند ، و این در جهت جدیدی شروع به توسعه می کند. هنگامی که فضای داخلی خانه پاک شود ، دیوارهای آن در معرض دید قرار می گیرد ، که در ابتدا دارای پارتیشن اضافی نبود ، ارتباطات گذاشته شده است ، هنگامی که بسیاری از خانواده ها در آنجا زندگی می کنند ، دید آن را دیکته می کند. سپس مشخص خواهد شد که چه چیز جدیدی را می توان معرفی کرد ، چگونه می توان قدیمی را تغییر داد. وقتی در اسکلت خانه فرو برویم ، دور آن را بزنیم ، مشخص خواهد شد که در کجا و چه مکان باید قرار گیرد. ما باید از فضای خانه ، دیوارهای آن برویم.

– طبقه فوقانی یادبود را چگونه می بینید؟

– حداقل از همه ، باید شبیه یک موزه باشد. این باید فضای خانه باشد ، جایی که می خواهید به آنجا بیایید ، جایی که شبهای خلاق ، پخش رویدادهای مهم و رویدادهای مهم تئاتر ما برگزار می شود ، به طوری که مردم می توانند به آنها بپیوندند ، در فضای آنها غوطه ور شوند.

– فضا باید با وسایل خانه پر شود و شما باید آنها را در جایی پیدا کنید.

– بازارهای کک وجود دارد. من تمایل به ایجاد یک فضای سفید دارم ، به طوری که موارد نادری که به موزه منتقل می شوند در پس زمینه آن برجسته می شوند و مشخص بود که واقعیت کجاست و سبک سازی کجاست.

– یعنی یک فضای تئاتر مشروط خواهد بود؟

– ما هنوز اصالت مطلق ایجاد نخواهیم کرد ، زیرا هیچ سند و عکسی وجود ندارد که بتواند به وضوح مکان و مکان را تعیین کند. ما نوعی افسانه خواهیم ساخت و می تواند زیبا و نمایشی باشد. فضای جدید باید چند منظوره ، صمیمی و خانوادگی باشد. نشستن و در دسترس بودن صحنه تعیین کننده نخواهد بود. همانطور که واختانگف گفت ، هیچ تعطیلاتی وجود ندارد – هیچ عملکردی وجود ندارد. بنابراین سعی خواهیم کرد آن را ایجاد کنیم.