اول ماه مه از نگاه هنرمندان دوره های مختلف: از سابت تا مدیتیشن

اول ماه مه تاریخ غنی ای دارد که در آن بسیاری از رویدادها و باورها به هم نزدیک می شوند. حتی در یونان باستان، الهه مایا – حامی زمین و باروری – پرستش می شد. به افتخار او، آخرین ماه بهار نام خود را گرفت.

هرمس و مایا روی آمفورای یونان باستان







در یونان باستان، در اولین روزهای ماه می، جشن هایی به افتخار مایا، یکی از دختران اطلس برگزار می شد. اسطوره های یونان باستان می گویند که این الهه خاص مادر زئوس و هرمس است. مایا در ادیسه هومر ذکر شده است، تصاویر او اغلب در آمفورهای باستانی یافت می شود. یکی از آنها در موزه هنرهای باستانی مونیخ نگهداری می شود، این نقاشی در حدود 500 سال قبل از میلاد ساخته شده است. ه. روی آن، مایا دست هایش را می زند و سرگرم می شود. یونانی ها عاشق اعیاد پر سر و صدا بودند و روز اول ماه مه را در مقیاس دیونیسیایی جشن می گرفتند. به هر حال، دیونیسوس نه تنها خدای شراب سازی، بلکه خدای کشاورزی نیز بود.

بارتولومئوس اسپرانگر. ولکان و مایا







در روم باستان، الهه مایا نیز مورد احترام بود، شوهرش خدای له کردن و پاکسازی آتش ولکان بود. هنرمند فلاندری بارتولومئوس اسپرانگر، یکی از نمایندگان اصلی شیوه‌گرایی شمالی، که در دربار رودلف دوم پاریس کار می‌کرد، قهرمانان اسطوره‌ای را بر روی یک نقاشی کوچک، اما بسیار صریح و تا حدی طنز “آتشفشان و مایا” (1575-1580) نقاشی کرد. که اکنون در موزه تاریخ هنر وین نگهداری می شود. رومی ها در تعطیلات جداگانه از یونانی ها کمتر نبودند، اما فراموش نکردند که در روز اول ماه مه کار کنند.

الهه ای به نام مایا در فرهنگ های دیگر وجود دارد، به عنوان مثال، در هندوئیسم، بودیسم، و اساطیر سلتیک. در اینجا نمادی از قدرت جادویی و توانایی دگرگونی های معجزه آسا است، که همچنین با فرا رسیدن بهار همراه است، زمانی که همه چیز شکوفا می شود و تغییر می کند.

پل کلی. شب والپورگیس







تصادفی نیست که در شب 30 آوریل تا 1 می، شب والپورگیس جشن گرفته می شود – تعطیلات جادوگر، که به افسانه اسکاندیناوی بازمی گردد، اما از نظر معنایی به باورهای شرقی نزدیک است.

فرانسیسکو گویا. Coven.







این جشن عرفانی توسط هنرمندان بسیاری از کشورها و دوره های مختلف نقاشی شده است. از جمله فرانسیسکو گویا (او در طول زندگی خود به طرح سابات جادوگران بازگشت) و ایوان کرامسکوی (نقاشی “پری دریایی” بر اساس داستان “شب مه یا زن غرق شده” نیکولای گوگول نوشته شده است. پل کلی (“شب والپورگیوا”، 1935).

ایوان کرامسکوی پری دریایی.







و اخیراً ، در تابستان 2022 ، گالری ملی کومی نویسندگی نقاشی “شب والپورگیس” را که در سال 1928 به آنجا رسید و قبلاً کار یک هنرمند ناشناخته قرن نوزدهم در نظر گرفته می شد ، ایجاد کرد. معلوم شد که نویسنده آن میخائیل وروبل است. در مرکز طرح، دوشیزه جوانی که خود را در یک «پارتی» شیطانی می بیند، طرح بازتاب صحنه کتاب مقدس درباره آخرین داوری است.

از اواخر قرن نوزدهم، اول ماه مه با مبارزه کارگران برای حقوق خود همراه بوده است. در سال 1886، تظاهراتی در میدان هیمارکت شیکاگو آغاز شد: در 1 می، کارگران به خیابان ها ریختند و خواهان هشت ساعت کار در روز و بهبود شرایط کار شدند. در جریان این تجمع بمبی به سمت یکی از نیروهای پلیس پرتاب شد که در پاسخ، ماموران انتظامی به سمت کارگران تیراندازی کردند. چندین نفر کشته و بیش از 50 نفر زخمی شدند. پس از کشتار های مارکت، هشت نفر دستگیر و چهار نفر از آنها به دار آویخته شدند. به یاد آن وقایع، در سال 1899 کنگره انترناسیونال دوم پاریس، اول ماه مه را روز همبستگی کارگران جهان اعلام کرد.

در امپراتوری روسیه، از اواخر قرن نوزدهم، اعتصاباتی نیز در اول ماه مه سازماندهی شد که هر ساله تعداد بیشتری از کارگران را گرد هم می آورد. بیش از 400000 نفر در تظاهرات اول ماه مه 1912-1914 شرکت کردند. بعد از انقلاب تعطیلات رسمی شد. و از سال 1917، اول ماه مه با جشن ها و پیک نیک های جشن شروع شد – روزهای ماه مه، که در روسیه تزاری نیز استفاده می شد، اما پس از انقلاب به یک سنت توده ای تبدیل شد. همه این رویدادها در هنر منعکس شد و در رئالیسم سوسیالیستی شوروی، جشن های مه تبدیل به یک توطئه واقعاً مذهبی شد.

بوریس میخائیلوویچ کوستودیف. تظاهرات اول ماه مه در کارخانه پوتیلوف







در سال 1906، بوریس کوستودیف نقاشی تظاهرات اول ماه مه را در کارخانه پوتیلوف کشید. پس از 11 سال، این هنرمند به طرح بازگشت و نقاشی معروف “بلشویک” را نقاشی کرد، جایی که جمعیتی با پرچم های قرمز نیز وجود دارد، اما بالای آنها، مانند “کولوسوس” گویان، چهره گالیور انقلابی رشد خواهد کرد.

در تظاهرات اول ماه مه کوستودیف، می توان تنش و مقیاس و مهمتر از همه، زبان بصری لاکونیک ذاتی بوم بلشویکی را احساس کرد. بعداً توسط هنرمندان “سبک شدید” پذیرفته خواهد شد. با این حال، چند سال بعد، در سال 1920، کوستودیف دوباره روز اول ماه مه را نوشت، جایی که عمل در میدان مریخ اتفاق می افتد. و اینجا یک اتهام کاملاً متفاوت از احساسات است – اعتراض شاد، نه عصبانی، که با رئالیسم خالص نوشته شده است، بدون “سایه های” آوانگارد.

در سال 1928، الکساندر دینکا به موضوع اول ماه مه روی آورد – تصویر او شبیه یک پوستر است. سیاه، سفید و قرمز، همراه با خطوط واضح و تصاویر پسرانی که پرچم را برای رژه آماده می کنند، از یک جاذبه آوانگارد صحبت می کند. چند سال بعد، رنگ تیره با نور جایگزین می شود، عملکرد زیباتر و آکادمیک تر می شود. به عنوان مثال، در نقاشی “استاخانویت ها” در سال 1938. یادداشت های شاد در تصاویر روز اول ماه مه از دهه 1930 رایج بوده است، زمانی که رژه ها به نمایش های سازمان یافته و اغلب تئاتری تبدیل می شوند. اما در آنها نه، نه، و سایه زمان سرکوبگر چشمک می زند. مورد دیگر یخ زدگی است.

استاروستین پ.ن. اول ماه مه.







گل‌ها، نوازنده آکاردئون، کودکان خندان – تابلوی اول ماه مه پاول استاروستین در سال 1960، شادی و شادی را در بر می‌گیرد. پیش روی ما یک کلاسیک از رئالیسم سوسیالیستی پس از جنگ است. نقاشی هایی به همین نام توسط الکساندر پوشنین، تاتیانا ارمینا و بسیاری از هنرمندان دیگر در همان کلید اصلی اجرا شد.

نگاهی جالب به رژه اول ماه مه از هنرمند مکزیکی دیگو ریورا که در سال 1955 (پس از یک وقفه 20 ساله) دوباره به مسکو آمد و صمیمانه از دامنه تعطیلات شگفت زده شد. این هنرمند با پوسترهای چند رنگ روشن، کلمه رودخانه، جریانی از مردم را نقاشی می کند که در امتداد آن یک توپ آبی با کتیبه “صلح” شناور است. این تصویر در تضاد با آثار هنرمندان رسمی داخلی همان زمان در آستانه قراردادی است.

ایلسه رودزیت. صبح اول ماه مه.







در نقاشی مدرن، نقاشی های اول ماه مه چندان محبوب نیستند، اما هنوز هم رخ می دهند. بنابراین، هنرمند Ilze Rudzite رویکردی کاملاً غیر کلاسیک به طرح دارد که زنی را با یک نوزاد در نقاشی صبح روز اول ماه مه (1984) به تصویر کشیده است.

نویسنده به طرحی آشنا به رنسانس اشاره می کند: مدونا روی بوم زیبا، متفکر و مرموز است. تعطیلات شوروی به پس زمینه تبدیل می شود، به منظره ای خارج از پنجره تبدیل می شود: فقط پرچم های قرمز در زیر آسمان صاف قابل مشاهده است، جمعیتی از تظاهرکنندگان در پشت صحنه باقی می مانند.

ویرژیکوفسکی ادوارد. اول ماه مه در توتایف.







برای ادوارد ویرژیکوفسکی، اول ماه مه نیز بخشی از یک منظره روستایی آرام است، جایی که زندگی طبق روال عادی ادامه دارد. و هنرمند ماریا ودیاسووا راهپیمایی اول ماه مه را در پس زمینه معبد به تصویر می کشد (کار “روز مه” 2016). تمرکز بر روی گنبدهای طلایی و طبیعت بیدار در اطراف است. اینجا شادی رژه نیز در پس زمینه است، در اولین خروجی سکوت معبد است.

بنابراین، ما مشاهده می کنیم که چگونه دیدگاه تعطیلات در حال تغییر است: از یک جشن باستانی پر سر و صدا و شاد یا یک سبت عرفانی به شدت انقلابی، اشباع از مبارزه، به تظاهرات شادی توده ای سرازیر می شود، سپس به توطئه های مراقبه بیشتری سرازیر می شود، جایی که غوغای رژه به پس‌زمینه تبدیل می‌شود و طبیعت آرامش‌بخش به منصه ظهور می‌رسد.