در نمایشگاه یادبود آندری ووزنسنسکی، هنر پاپ او به نمایش گذاشته شد

آنها می گویند – آندری ووزنسنسکی، اشاره می کند – شاعر، ترانه سرا، روزنامه نگار. اما ووزنسنسکی بسیار بزرگتر و گسترده تر است. او یک هنرمند و یک معمار و یک هنرمند پاپ بود. این جنبه های کمتر شناخته شده استعداد آندری آندریویچ موضوع نمایشگاهی در مرکز به نام او است که همزمان با نودمین سالگرد تولد این شاعر برگزار می شود. پروژه “ووزنسنسکی. با این حال، نه تنها نقاشی‌ها، اشیاء هنری، اینستالیشن‌های نویسنده را ارائه می‌کند، بلکه ثابت می‌کند که دوران شکوفایی یک نابغه دو بار اتفاق افتاده است – در دوران “ذوب” و در طول سال‌های پرسترویکا. برای انتشار ما، همچنین مهم است که بسیاری از استعاره های بصری توسط ووزنسنسکی با حمایت و مشارکت MK ایجاد شده است: سال ها ما فیلم ها و اشعاری از آندری آندریویچ را منتشر می کردیم. برخی از آن صفحات زرد رنگ شده اکنون به عنوان نمایشگاه به نمایش گذاشته شده اند.

در مرکز ووزنسنسکی، سه سالن به نمایشگاه سالگرد داده شده است و هر کدام مانند یک فصل جداگانه است. اولین مورد با یک سلف پرتره آبرنگ در سال 1957 آغاز می شود که به آرامی و روان نوشته شده است. رنده معمولی که به قاب کنار گلو میخکوب می شود، مفهومی به تصویر می بخشد. آندری ووزنسنسکی “صدای دوران” نامیده شد. و ترس بزرگ هر شخصیت عمومی این است که صدای خود را از دست بدهد، چه به صورت مجازی و چه به معنای واقعی کلمه. در سال‌های آخر زندگی‌اش، اتفاقی برای شاعر افتاد که حتی در جوانی از آن می‌ترسید: صدایی با صدای بلند شروع به شکست کرد (که شاعر شعر “از دست دادن صدایم” را در سال 2002 نوشت) اما تا آخرین بار نفس، در حال مرگ در آغوش همسر محبوبش زویا بوگوسلاوسکایا، او همچنان به زمزمه اشعار خود ادامه داد … و با این حال، 13 سال پس از رفتن وزنسنسکی، ما همچنان به شنیدن و شنیدن این صدای نافذ آن دوران ادامه می دهیم.

«از شیر آب سیاه فوران می کند، / آب سرخ و دمیده می جوشد، / آب زنگ زده از شیر آب فوران می کند. / من صبر می کنم – واقعی خواهد رفت. این سطور از «دلتنگی برای حال» (1976) آندری ووزنسنسکی با خطی تند بر روی یکی از آثار گرافیکی خود حک شده است. فقط کلمه “زنگ زده” با “قرمز” جایگزین شد و با یک نشانگر قرمز روشن نوشته شد. در زیر خطوط لکه های انتزاعی وجود دارد که یادآور لکه های رورشاخ است که در آن ناخودآگاه تصاویر را حدس می زند: گویی یک هیولا در شرف خوردن مجسمه های کوچک انسانی است. آندری ووزنسنسکی این مجموعه گرافیکی را در نیویورک، در استودیوی هنرمند مشهور آمریکایی رابرت راشنبرگ، نماینده برجسته اکسپرسیونیسم انتزاعی، هنر مفهومی و هنر پاپ ساخته است. در کنار سنگ نگاره ها که در نسخه محدود (7 نسخه) منتشر شده است، عکس سیاه و سفید سال 1978 وجود دارد که لحظه کار مشترک دو ستاره المپوس خلاق را به تصویر می کشد. گرافیک ها در رنگ های قرمز، آبی و مشکی طراحی شده اند و بر اساس بازی تصاویر و کلمات طراحی شده اند. در اینجا ما چرخی در مقابل خود داریم که در امتداد آن بدون شکاف راه می روند – “مادر …” و در اینجا همه چیز به این بستگی دارد که از کدام نامه بخواند ، بیننده آنچه را که در مقابلش است برای خود انتخاب می کند – تاریکی یا مادر .

سلف پرتره با رنده.







ووزنسنسکی هنرمند چهار نمایشگاه داشت – در نیویورک، پاریس، برلین و مسکو (موزه پوشکین – 1993). آثار ارائه شده در تعدادی از آنها به نمایش گذاشته شد. آندری آندریویچ چند روز قبل از افتتاحیه آثار بصری بسیاری را در حال حرکت خلق کرد. به عنوان مثال، تقدیم به اسکار وایلد – به شکل یک کلاه کاسه‌دار کهنه، دوخته شده در یک کارگاه تئاتر. داخل آن یک گریل تعبیه شده است و یک پاپیون سفید نیز سنجاق شده است. استوانه در کنار خود قرار دارد تا بیننده از طریق تصویر شیک پوش به سلول زندان نگاه کند. در مرکز تالار ویدیوی دیگری وجود دارد: خود نویسنده استعاره های بصری خود را که پیوندی ناگسستنی با واژه شاعرانه دارد، این گونه نامیده است. “تصنیف ایپاتیف” – یک چشم ساخته شده از شیشه شفاف، در مردمک تکه ای از خانه ای که خانواده سلطنتی در آن تیراندازی شده است قرار دارد. در همان نزدیکی می توانید خطوطی را بخوانید که همه چیز را بسیار دقیق و تصویری توضیح می دهد: “Transom MORGANatic ​​/ من آن را از دایره پنجره شکستم / چگونه روزهای او را نجات دادم. / خانه بدون صدا تخریب شد. / خدا تزار را حفظ کند! / این کلید سه گانه از چوب است، / نور بیرون پنجره، نقش فریبنده است، / آنهایی که از نزدیک تیر خوردند، دیدند…»

سالن بعدی توسط یک دیوار آکاردئونی کاذب بریده شده است که به خودی خود تبدیل به معدن ویدیو می شود. در یک طرف نوار نشریات چاپی، جایی که اشعار آندری ووزنسنسکی در دهه 90 منتشر شد. نوار نویسنده شاعر در روزنامه “Moskovsky Komsomolets” جایگاه مرکزی را در اینجا اشغال می کند. تفکر بصری ووزنسنسکی را می توان در اینجا خواند: در اینجا فقط خطوط شعر نیست، بلکه یک طرح “مونتاژ” از تصاویر و متن، همخوان با آثار هنر پاپ با راشنبرگ است. نامه ها به صورت دایره ای پیچ خورده اند، ورق هایی با اشعار جداگانه در یک اثر واحد تا می شوند. روی نوارها می توانید یادداشت ها و نوشته های نویسنده را با مداد بخوانید.

در طرف دیگر دیوار، می توانید بازتولید نقاشی “دختری با هلو” را پیدا کنید که با سوراخ تزئین شده است. ناخن ها از گلوی وروچکا مامونتووا بیرون زده اند که برای یکی از معروف ترین نقاشی های سروف ژست گرفته است. در کنار این شیء آماده، ویدئوی دیگری وجود دارد: کفش‌های بست به دیوار میخ می‌شوند که داخل آن شطرنج مینیاتوری (گامبیتی روی تخته بازی می‌شود) و خطوط شاعرانه به رنگ‌های مختلف در چوب نقش بسته است. برعکس، مجموعه‌ای از پرتره‌های آبرنگ در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 نقاشی شدند. بنابراین به راحتی می توان احساس کرد که استعداد ووزنسنسکی چقدر متحرک بود، او در طول زندگی خود تغییر کرد و آخرین روندها را جذب کرد، در حالی که سبک و دست خط نویسنده را حفظ کرد.

شماره “MK” اوایل دهه 90 با نوار نویسنده آندری ووزنسنسکی.







سالن پایانی جاه طلبانه ترین آثار ووزنسنسکی را ارائه می دهد. از جمله آنها بنای یادبود دوستی برای همیشه به ارتفاع 42 متر است که در سال 1983 در میدان تیشینسکایا ساخته شد. مجسمه ساز این استیل، متشکل از حروف الفبای روسی و گرجی، زوراب تسرتلی و معمار آن آندری ووزنسنسکی بود. در کنار عکس‌های تاریخی و توصیفی از بنای تاریخی، پروژه‌ای تحقق نیافته وجود دارد که در مفهوم کم جاه‌طلبانه نیست. “Poetarch” یک کره طلایی است که نماد فرهنگ – زبان انسان است. از توپی به قطر 25 متر، کابل های ارتعاشی با حروف زبان های مختلف جهان بالا می رود. طبق این ایده، آنها قرار بود صدا کنند، انگار به یک چنگ خارق العاده تبدیل می شوند و بالای تماشاگران اوج می گیرند. این چیدمان قرار بود در نمایشگاه پاریس در سال 1989 ارائه شود، وزیر فرهنگ وقت فرانسه، ژاک لانگو، این پروژه را تایید کرد. اما نمایشگاه به طور ناگهانی لغو شد. “شاید سیاهچاله دوباره مداخله کرد؟” – نویسنده در مورد آن وقایع نوشته است. شاید زمان او فرا برسد؟ امیدوارم جوابش را بدهم.

اما امکان اجرای پروژه دیگری – “Easter Egg” وجود داشت. این فقط یک تخم مرغ نبود، بلکه نقشه ای از جهان بود که به صورت شعر نوشته شده بود، فقط در سایت قلمرو روسیه – یک شکاف، یک سیاهچاله. “من عید پاک را روی یک سایبان چوبی می نویسم – “روسیه برخاسته است!” / بالای سیاهچاله در همان جایی / جایی که شکست خوردیم ، جایی که در شدیدترین دردهای غیرزمینی زندگی می کردیم ، باور کنید اطلاعات غلط. / ما گدایان کرزوس هستیم. گدای جهانی روی پروتز/ روسیه برخاست! – ووزنسنسکی در مقدمه «زبور توصیفی» نوشته است. این چیدمان در سال 1993 در خیابان نژدانوا نصب شد و چندین سال در آنجا ماندگار شد. و اولین نمایش آن با کنسرت و اجرا همراه بود که در آن کریس کلمی خواننده، تئاتر ویاچسلاو اسپسیوتسف و باله گیاه شناسی آندری بارتنف شرکت داشتند. مسکوفسکی کومسومولتس در آن زمان مسئول حوزه انرژی این رویداد بود.

منتشر شده در روزنامه “Moskovsky Komsomolets” شماره 29021 مورخ 28 آوریل 2023

تیتر روزنامه:
آندری ووزنسنسکی به عنوان یک هنرمند پاپ ظاهر شد