سریال مربوط به دهه نود: بوریسوف در مقابل خابنسکی

چگونه قهرمانان ایده آل را برای پروژه های دوران سخت پیدا کنیم

به نظر می رسد سازندگان سریال های محلی درباره دوران های مختلف قوانینی را برای بازسازی فضای روزهای گذشته پیدا کرده اند. چهره های قابل توجه در قاب یا پشت صحنه، لوازم و البته ملودرام. فقط سریال های مربوط به دهه نود در این طرح نمی گنجند. اینجا هم مثل قبل مکانی مشخصه دوران هرج و مرج هست.

می توان حدس زد که روی آوردن به پروژه هایی که شبیه “تیپ” یا “گانگستر پترزبورگ” نباشد برای تهیه کنندگان آسان نبود. آنها تغییر نکردند، و پروژه ای در مورد دهه نود هنوز بدون خط داستانی ممکن است، به هر طریقی که با بچه ها مرتبط باشد. با این حال، اتصالات در نوع خود نازک تر و طعنه آمیزتر شده اند، تا آنجا که در این مورد به طور کلی مناسب است.

امسال تم دهه نود در فصل جدید «صلح! دوستی! آدامس!” و در سریال «پول ناشایست». مقایسه آنها بسیار دشوار است، فقط به این دلیل که «پول ناشایست» پس از نمایش دو قسمت متوقف شد. شایعات حاکی از آن است که دلیل این برزخ شهرت غیر اصولی یکی از سازندگان و برخی از هنرمندان بوده است. فیلمبرداری در زمان صلح آغاز شد ، اما در زمان نمایش ، در شرایط اطلاعاتی کاملاً جدید ، شخصی در دوره ای که در پروژه پوشش داده شده بود ، خارج از خط رفتار کرد. و اکنون این بسیار جدی است.

با این حال، حتی در دو قسمت تقریباً مشخص است که پیوتر بوسلوف و شرکت چه شروع کرده اند. این کارگردان سرشناس بازیگران بسیار مشهور (از خابنسکی و روزانووا گرفته تا راپوپورت و درویانکو، بدون فراموشی بوندارچوک، کورتسین و بسیاری دیگر) را در یک کمدی با همراهان نوستالژیک غنی به تصویر کشید. قهرمان Khabensky – یک معلم در مؤسسه – به جای پایان نامه دکترا مجبور به تجارت می شود که در مورد آن فقط یک ایده نظری دارد.

کنستانتین خابنسکی در سریال “پول ناشایست”.







برای خوش بین بودن، می توان امیدوار بود که پروژه همچنان به فینال برسد و در طول مسیر به فتنه هایی دست پیدا کند. اکنون هنرمندان باتجربه تئاتر واقعاً چیزی برای بازی ندارند. شوخی‌ها با تلاش لبخند می‌آورند، به نظر می‌رسد خطوط داستانی به خوبی درک شده است. زمان غرفه‌ها، درگاه‌ها و فضای داخلی کثیف، رقت‌انگیز تا اشک، احتمالاً در مقیاس بزرگ بازسازی شده است، اما این دیگر کافی نیست.

در سریال “صلح! دوستی! آدامس!” همه چیز با فضای داخلی ساده تر است، ستاره ها کمی در حاشیه قرار دارند و اصلاً تعصب یکپارچهسازی با سیستمعامل بصری وجود ندارد. در عوض، چهره‌های تازه و داستانی از بزرگ شدن در روح دوران لطیف سرگئی سولوویف. این سریال برای فصل سوم روی این پایه ایستاده است و قهرمانان آن که ماجراجویی های خود را در سال 1993 آغاز کرده اند، با رشد قابل توجهی به نود و ششمین رسیده اند.

ممکن است مزیت اصلی سریال دقیقاً در عدم تمایل نویسندگان به بررسی دهه نود به عنوان دوره ای باشد که اتفاقات خاصی رخ داده است. بسیاری از افرادی که ایده بسیار کاملی از آن زمان دارند، مطمئن هستند که همه چیز را می دانند و بعید است که بخواهند به تغییرات در موضوع بپردازند.

برای کسانی که چیزی در مورد دهه نود شنیده‌اند، احتمالاً بهتر است این دوران را به شکل مجموعه برگ برنده‌های معمول ترک کنند: بازارها، پسران عبوس با اسلحه، ماشین‌های بزرگ سیاه و البته افراد سخاوتمند، که مطمئناً در چنین مناظر غم انگیزی ملاقات کنید. همه اینها به طور منظم در اطراف چهار دوست تنظیم شده است که سن آنها باعث ایمان به آینده آنها می شود.

به هر حال، بسیاری از فیلم ها و سریال های موفق جهانی و روسی بر اساس زندگی و ماجراجویی قهرمانان جوانی ساخته شده اند که آینده دارند. جوانان همیشه بهتر از بزرگسالان هستند، حتی اگر این بزرگسالان را بازیگران فوق العاده معروف بازی کنند. و هر چه این بازیگران بالغ‌تر باشند، این احتمال بیشتر است که با پشتکار شخصیت رسانه‌ای خود را در قاب بازی کنند. معمولاً با موها و لباس‌هایی که کمی فرفری شده ست می‌شوند که در موسیقی متن لاله‌های زرد یا چیزی شبیه به آن مضحک‌تر می‌شوند.

به نوبه خود، بازیگران جوان بعید به نظر می‌رسند که طرح ضعیفی را بیرون بکشند، مهم نیست که به چه دوره‌ای تعلق دارد. بنابراین، یک بار دیگر، به ترکیبی نسبتاً پیچیده از فیلمنامه و شخصیت ها می رسد. شرط بندی تهیه کننده بسیار آشناتر روی ستاره ها و بودجه وجود دارد. با این حال، در مورد دهه نود، به نظر می رسد مهارت جوان مناسب تر است. به خصوص اگر یوری بوریسوف در نقش یک راهزن فیلسوف به جوانان منصوب شود.

منتشر شده در روزنامه “Moskovsky Komsomolets” شماره 29040 مورخ 31 مه 2023

تیتر روزنامه:
پسران باهوش