موزه در گوس خروستالنی سالگرد خود را جشن می گیرد و برای بازسازی آماده می شود

راستی

آیا می دانید چگونه کریستال را از شیشه معمولی تشخیص دهید؟ با صدا. اگر انگشت خیس را در امتداد لبه لیوان بکشید، کریستال با صدای بلند آواز می خواند، در حالی که صدای شیشه خفه خواهد شد. این اثر به دلیل سرب حاصل می شود که کریستال را متمایز می کند – نوع خاصی از شیشه با چگالی بالا، استحکام و صدای خاص.

Gus-Khrustalny یک برند شهری است که در درجه اول به دلیل تولید آن شناخته شده است و تاریخچه آن به قرن 18 برمی گردد. بازرگانان Maltsovs اولین کارخانه را در سال 1756 افتتاح کردند و هر نسل بعدی از سلسله شیشه باعث افزایش مقیاس و کیفیت تولید شد. همراه با او، هنر شیشه گری هنری رشد و توسعه یافت که در اواخر قرن 19 و 20 تحت رهبری یوری نچایف-مالتسوف (1834-1913) به اوج خود رسید. هنگامی که او تولید شیشه را از عمویش به ارث برد، 744 نفر در آنجا کار می کردند و تا آغاز جنگ جهانی اول – در حال حاضر حدود 13 هزار نفر. نام این مرد وزن ویژه ای برای تاریخ هنر دارد، زیرا این یوری نچایف-مالتسوف بود که به طور کامل هزینه ساخت موزه هنرهای زیبا در ولخونکا را که اکنون به عنوان موزه پوشکین شناخته می شود، تامین کرد. این نیکوکار تقریباً سه میلیون روبل طلا به موسس موزه، استاد دانشگاه دولتی مسکو، ایوان تسوتایف، داد تا موزه را ایجاد کند. و او نه تنها با پول، بلکه با کارها نیز کمک کرد: او خود سنگ تراشی و کارگران را استخدام کرد، سنگ مرمر مجارستانی را برای راه پله اصلی، مرمر سفید مقاوم در برابر یخبندان ویژه برای تزئینات بیرونی – در اورال و ستون های ده متری – در نروژ سفارش داد. بنابراین ظاهر یکی از موزه‌های اصلی کشور نشان‌دهنده ذوق و مقیاس نجیب‌زاده، مجموعه‌دار، نیکوکار، دیپلمات و مترجم است. جای تعجب نیست که در میراث خود (و گاس هنوز کریستال نامیده نمی شد و یک شهر نبود، بلکه یک روستای کوچک بود)، یوری نچایف-مالتسوف نیز تصمیم گرفت یک شاهکار معماری بسازد، که برای آن نیز از پول و تلاش دریغ نکرد. . کلیسای جامع سنت جورج برای او 550 هزار روبل طلا هزینه داشت و به مدت 11 سال – از سال 1892 تا 1903 – ساخته شد. و 40 سال پیش به موزه کریستال تبدیل شد و اکنون سالگرد خود را با نمایشگاه سرود به شیشه جشن می گیرد.

شوکه شدن. این اولین حسی است که هر کسی که برای اولین بار خود را در این ساختمان می بیند که توسط معمار مشهور Leonty Benois طراحی شده است تجربه می کند. در خارج، کلیسای جامع سابق شبیه به گالری ترتیاکوف است – همچنین به اصطلاح “سبک روسی” ساخته شده است که در قرن 19 بر روی موج اسلاووفیلیسم توسعه یافت. ترکیب سنگ های سفید و قرمز، طاق های چندلایه، قاب های پنجره های پیچیده و تزئینات باروک-ترموک، همه ارجاع به معماری ملی پیش از پترین هستند. در داخل، کلیسای جامع بیشتر شبیه یک کلیسای کاتولیک است. بنای مستطیل شکل به سه گالری (شبستان) تقسیم شده که ارتفاع سقف 16 متر است. طاق ها توسط ستون های مستطیل شکل از لابرادوریت سیاه کمیاب ساخته شده اند که به آن «سنگ ماه» و «چشم خدا» می گویند. این ماده معدنی با منشاء آذرین با انعکاس های مروارید مادری و ته رنگ های مرموز می درخشد. اعتقاد بر این است که این سنگ دارای خواص جادویی و درمانی است. ستون ها با سرستون هایی با صلیب های مالتی که توسط فراماسون ها نیز استفاده می شد تاج گذاری شده اند. در کناره‌های دیوار، پنجره‌های قوسی شکل زیادی بریده شده است که اتاق را به خوبی روشن می‌کند. عجیب است که شکل آنها شبیه یک پنجره است که در مدونای لئوناردو داوینچی با یک گل به تصویر کشیده شده است که آخرین مالک خصوصی آن لئونتی بنوا بود (اکنون این نقاشی یکی از مرواریدهای مجموعه ارمیتاژ است). به خصوص برای کلیسای جامع، صنعتگران Gusev 12 لوستر الکتریکی ایجاد کردند – هر یک از آنها از 101 قسمت تشکیل شده است و وزن آن 350 کیلوگرم است. درست است ، در دهه 1930 همه آنها بدون هیچ ردی ناپدید شدند ، بنابراین اکنون فقط یکی در موزه آویزان است – سیزدهمین که به عنوان مدل در کارگاه نگهداری می شد. در یک کلام، چیزی برای تعجب وجود دارد. این اثر “وای” بود که مالتسف برای آن تلاش می کرد – او می خواست یک نقطه جذاب ایجاد کند که ارزش آن را دارد که به بیابان بیایم.

این معبد پس از افتتاح در آغاز قرن بیستم به این شکل بود.







در زمان شوروی، کلیسای جامع غارت شد، مثله شد و بسته شد. و با این حال چیزی به طور معجزه آسایی زنده ماند. اولاً، «آخرین داوری» اثر ویکتور واسنتسف یک بوم به یاد ماندنی در ابعاد 700×680 سانتی متر است. اینجا روی کاسه ها انبوهی از صالحان و گناهکاران، روشنایی و تاریکی … در میان صالحان، چهره های امپراتورهای بیزانس کنستانتین و هلنا، شاهزاده خانم اولگا و شاهزاده ولادیمیر، الکساندر نوسکی و سرگیوس رادونژ وجود دارند. در ردیف گناهکاران امپراتور نرون، فاتح باتو، مستبدان شرقی و کاردینال های رومی قرار دارند. در عین حال، شخصیت های تمثیلی زیادی وجود دارد: ایمان، امید، عشق، سوفیا، رحمت – از یک طرف، و طمع، مستی، سرقت، خشم.

یکی از منتقدان در مورد نقاشی واسنتسف که در موزه تاریخی نمایش داده شد (این نقاشی به گالری ترتیاکوف نرفت، نوشت: “اوراتوریو وحشتناکی فراتر از زمان و مکان: یکی از معدود خلاقیت های واقعاً هنری که ارزش یک بار دیدن را دارد تا برای همیشه به خاطر بسپارید.” در اندازه). پس از انقلاب، این تصویر حذف و در کلیسای جامع Assumption در ولادیمیر پنهان شد. سالها آن را به صورت رول نگه می داشتند و در حین حمل و نقل بوم پاره می شد و با عجله با ریسمان دوخته می شد. در چین ها، رنگ به مرور زمان خرد شد. در نتیجه، در دهه 1980، زمانی که تصمیم به افتتاح موزه در کلیسای جامع گرفته شد، این نقاشی در وضعیت بسیار بدی قرار داشت. دیوارنگار و مرمتگر معروف سنت پترزبورگ، یاکوف کازاکوف، مرمت آن را انجام داد، که ظاهر سابق را به نقاشی های دیواری کلیسای جامع سنت اسحاق، پترهوف و تزارسکویه سلو بازگرداند. پس از یک سال سخت کار، نقاشی واسنتسف به گاس-خروستالنی بازگشت. اکنون مکان سابق خود را اشغال کرده است – روبروی محراب، جایی که اثر بزرگ دیگری حفظ شده است که توسط استاد سنت پترزبورگ ولادیمیر فرولوف بر اساس طرح های واسنتسف ایجاد شده است.

نمایشگاه در بخش مرکزی کلیسای جامع.







فرض بر این بود که ایده واسنتسف توسط الکساندر فرولوف، پسر ارشد استاد معروف، همچنین اسکندر، که کارگاه او موزاییک هایی را در کلیسای جامع مسیح منجی، کلیسای معراج مسیح (ناجی بر خون ریخته شده) و موزاییک خلق کرده است، اجرا می شود. کلیسای جامع سنت اسحاق. اما او ناگهان درگذشت. سپس کوچکترین پسر ولادیمیر، که در آن زمان تنها 23 سال داشت، این کار را انجام داد (بسیار بعد، او بود که فریز موزاییک را برای مقبره V.I. لنین اجرا کرد). او علیرغم سن کمش به خوبی از عهده این کار برآمد. ویکتور واسنتسف اجرای خود را از تصویر مادر خدا با دستانش به آسمان بلند کرده و در محاصره فرشتگان ایستاده است، بی عیب و نقص خواند. برای ولادیمیر فرولوف، این کار به نقطه عطفی تبدیل شد و نه تنها به دلیل مقیاس و پیچیدگی، بلکه در اینجا او با عشق – نینا بنویس، دختر معمار لئونتی بنوا، که بعداً با او ازدواج کرد، ملاقات کرد.

این معجزه است که موزاییک تا به امروز باقی مانده است. تصویر محافظت از مادر خدا، که توسط فرولوف بر روی دیوار کلیسای جامع گذاشته شده است، “دیوار تخریب ناپذیر” نامیده می شود – و در اینجا استعاره کتاب مقدس قدرت واقعی به دست آورد. پس از انقلاب، معبد به مدت شش سال تعطیل شد، سپس تصمیم گرفته شد که آن را به کاخ کار تبدیل کنند و برای اینکه چیزی یادآور هدف مذهبی آن نباشد، سر بریده شد، تمام نقاشی ها برداشته شد و نقاشی های دیواری نقاشی شد. بر فراز. اما موزاییک از بین نرفت، بلکه گچ بری و رنگ شد که باعث نجات آن شد. محل برای نیازهای مختلف مورد استفاده قرار می گرفت: کاخ کار تبدیل به سینما، سپس به کتابخانه، مدرسه موسیقی و در نهایت به عنوان انبار مورد استفاده قرار گرفت. در داخل، سقف و پارتیشن ساخته شد. در نتیجه، این ساختمان که از بین رفته بود، در سال 1970 توسط موزه-رزرو ولادیمیر-سوزدال زیر بال خود گرفته شد و شروع به مرمت کرد که یک دهه به طول انجامید. در سال 1983، موزه کریستال در اینجا افتتاح شد. در آن زمان، کارخانه بلور که توسط مقامات شوروی ملی شده بود، حدود هفت هزار نفر را استخدام می کرد. در میان آنها هنرمند ولادیمیر کاساتکین بود که امروز به کار خود ادامه می دهد. با افتتاح موزه، او به همراه یکی دیگر از استادان مشهور، ولادیمیر موراتوف، نصبی در مقیاس بی سابقه ای اجرا کردند – “سرود به شیشه” که در زیر تصویر مادر خدا واسنتسف-فرولوف قرار داده شد.

مجسمه کریستالی 6 متری آبی و بی رنگ از 361 جزئیات تشکیل شده است. یک سال پیش، اختلافی در اطراف او به وجود آمد – آیا این کار باید در محراب به نمایش گذاشته شود. در نتیجه، آنها آن را ترک کردند، اگرچه یکی از نویسندگان، ولادیمیر کاساتکین، خود شک دارد که آن را به آنجا تعلق دارد. این سوال همچنان باز است، به خصوص که اولین مراسم کلیسا چندین سال پیش در اینجا برگزار شد.

“سرود به شیشه” در پس زمینه نقاشی دیواری بانوی ما از اورانتا.







این سوال که آیا مکان موزه در معبد نیز مطرح شد؟ نه سال پیش، اسقف ولادیمیر با درخواست انتقال ساختمان به کلیسای ارتدکس روسیه به آژانس مدیریت املاک فدرال درخواست کرد. این یک تراژدی برای جامعه موزه خواهد بود، زیرا مجموعه بزرگی از شیشه و کریستال هنری را در خود جای داده است. پس احتمالاً در اسقف نشین متوجه شدند که بازسازی گنبدها و برج ناقوس بسیار پرهزینه است. با گذشت زمان، آنها به یک مصالحه رسیدند: خدمات گاهی اوقات در موزه برگزار می شود.

باید گفت که نمایشگاه دائمی بسیار ارگانیک در باسیلیکاست. در اینجا یک سکوی بزرگ کم شیشه نصب شده است که تمام قسمت مرکزی اتاق را اشغال کرده است؛ شاهکارهای مختلفی از شیشه و کریستال روی آن به نمایش گذاشته شده است. علیرغم اینکه 40 سال پیش ساخته شده کاملاً مدرن به نظر می رسد. در طرفین آن ویترین هایی با نمایشگاه هایی از قرن هجدهم تا به امروز وجود دارد. در میان آنها، به عنوان مثال، “مگس” افسانه ای – یک لیوان کوچک وجهی، که طبق فرمان پیتر اول به طور رایگان برای همه بازدیدکنندگان از میخانه ها سرو می شد. صاحبان موسسات نوشیدنی مخصوصاً یک مینی لیوان را به شیشه سازها سفارش دادند. تا خراب نشه به هر حال ، او در فصل دوم “یوجین اونگین” که زندگی عموی شخصیت اصلی را شرح می دهد ذکر شده است: “چهل سال خانه دار را سرزنش کردم ، از پنجره به بیرون نگاه کردم و مگس ها را خرد کردم …” عمو له شد. اصلا حشرات

همچنین در این نمایشگاه اثری وجود دارد که طبق طرح معمار فئودور شختل ایجاد شده است، اما شیشه‌های ورا موخینا حفظ نشده است، اگرچه او یکی از معروف‌ترین خلاقیت‌های خود را فقط برای کارخانه گوسف ساخته است. در مقابل تماشاگران انواع وجه الماس، رنگی و بی رنگ، خاموش و اورانیومی، شیشه و کریستال رنگ آمیزی شده با طلا یا با تکنیک گال قرار دارد. و در طبقه پایین یک نمایشگاه موقت وجود دارد که درست به موقع برای چهلمین سالگرد موزه که امسال جشن گرفته می شود افتتاح شد. این نمایشگاه شامل آثار تاریخی و معاصر استادان و همچنین عکس هایی از هنرمندان برجسته شیشه است. در مکان افتخار – ولادیمیر فیلاتوف در محل کار، یکی از بهترین استادان دوران شوروی، که انقلابی واقعی در تجارت خود ایجاد کرد.

ستون با صلیب های مرموز.







با این حال، به نظر می رسد این ساختمان نیاز به بازسازی دارد. روی طاق‌ها لکه‌ها، ترک‌هایی وجود داشت، گچ در جاهایی متورم شده بود. و نمایشگاه دائمی (حداقل نمایشگاهی که در ویترین است) می تواند به روز شود تا آن را مدرن تر و مفهومی تر کند. این کار قرار است سال آینده انجام شود.

20 سال پیش کار مرمت اینجا انجام شد. در حال انجام کارهای برنامه ریزی شده برای حفظ بنای تاریخی هستیم و برای سال آینده کارهای جدی تری در نظر گرفته شده است. برای این کار موزه باید برای مدتی تعطیل شود. ما تصمیم گرفتیم ابتدا سالگرد را جشن بگیریم و سپس بازسازی را انجام دهیم، به خصوص که به آمادگی زیادی نیاز دارد، “اکترینا پرونیچوا، مدیر موزه-رزرو ولادیمیر-سوزدال، به MK گفت.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تولید مالتسف که زمانی مدال‌هایی را یکی پس از دیگری در نمایشگاه‌های سراسر روسیه و بین‌المللی کسب می‌کرد، به تدریج رو به زوال رفت. در سال 2011، تولید بسته شد و به مدت دو سال اصلا کار نکرد. ورشکست شد – ساختمان ها به یک “زندان” وثیقه ختم شد. معلوم شد که کشور به اندازه قدیمی ترین کارخانه ساخته شده به کریستال نیاز ندارد. و اکنون این قلمرو شبیه فریم هایی از فیلم “Stalker” است. با این وجود، تولید شیشه، مانند پرنده ققنوس، از خاکستر برخاست. الان یک ساختمان است که صد نفر در آن کار می کنند. هنرمندان متعددی از جمله ولادیمیر کاساتکین افسانه ای وجود دارند، اما نویسندگان جوانی نیز وجود دارند که امروز لحن هنر شیشه را تعیین می کنند. مسئولان قول می دهند تا دو سال دیگر این مکان را سامان دهند و موزه کریستال و کارخانه تاریخی که در آن موزه نیز وجود دارد با یک منطقه پیاده رو به هم متصل می شوند.