نوازنده به جهات مختلف پرتاب می شود – از آهنگ های اعتراضی گرفته تا اپرا و طرح های غنایی
هنگامی که این هنرمند EP خود را با عنوان “بدون نظر” در سال 2018 منتشر کرد ، “وانیا قبلاً هر آنچه را که می خواست در ترانه های خود گفته است.” آن دیسک احساسات ، برادسکی و درد زیادی داشت. به نظر می رسد که پس از آن ایوان آلکسیف سرانجام با وقایع رخ داده در کشور و جهان پایان یافت. در نتیجه ، جمله ای دردناک متولد شد ، از نظر سطح احساساتی که یادآور عذاب مصرف کننده قبل از مرگ است. به نظر می رسد که در سال 2020 وضعیت فقط بدتر شده است ، اما نوازنده در جهتی کاملاً متفاوت حرکت می کند – جهت کیهانی. با این حال ، این تعجب آور نیست. حداقل اپرای هیپ هاپ “Orpheus & Eurydice” او را بخاطر بسپارید که کاملاً متفاوت از هر کاری است که قبل از او انجام شود …
اکنون نماد و نوازنده تنظیم کننده هنرمند ، نماد ماژیک تک Voyager 1 را منتشر کرده است ، یک دیسک شامل چهار نسخه از یک آهنگ ، از جمله ضبط شده با ارکستر روسی بلگورود آکادمیک و گروه Therr Maitz (برای مدت طولانی چیزی از آنتون بلیایف شنیده نشده است ، و در اینجا شما هستید ، یک همکاری عالی). وانیا همچنین ویدیویی را ضبط کرد که در آن آهنگسازی را روی زمینه سیاه انجام می دهد و پیراهن تاریک او به عنوان صفحه نمایش پروژکتور عمل می کند. تماشاگران می بینند که چگونه موشک ها درست روی ژاکت بت به سمت بالا پرواز می کنند و دمهای آتشین پشت سر خود می گذارند ، سطح تاریک آب در شب برق می زند. اعداد بر روی گلو نویز چشمک می زنند – از 20 به صفر می شمارند. او خودش متأسفانه ملودی احساسی را روی گیتار می زند و برای پارگی آئورت آواز می خواند. از طرف دیگر این احساس وجود دارد که ایوان فقط می خواست از هر چیزی که او را احاطه کرده است انتزاع کند – آهنگ بسیار خاص به نظر می رسد. گویی که در مورد عشق جبران ناپذیری است: “من در مدار شما نیستم ، باد ستاره ای من را از من دور می کند.” Noize MC تقریباً در مقابل دوربین گریه می کند – چنین درجه ای از صداقت در کار احساس می شود. در مورد او ، به طور شگفت آور ، او فقط به یک کلیپ محدود نمی شد. هنوز هم ، علاوه بر آهنگ و ویدیو ، چیزی برای گفتن به هنرمند وجود دارد. از آنجایی که “تراشه” این هنرمند مدتی است به یک هوی و هوس عجیب و غریب برای مصاحبه ندادن تبدیل شده است ، وی یک پیام حماسی دقیق به هواداران ، روزنامه نگاران و همه نیازمندان در شبکه های اجتماعی نوشت. ارزش استناد کامل متن را دارد ، زیرا نه تنها پاسخ بسیاری از س questionsالات احتمالی را ارائه می دهد ، بلکه درجه وضعیت احساسی نیز مقیاس واقعاً کیهانی می یابد ، قابل مقایسه با مضمون آهنگ برتر. جمله ای بسیار غیرمنتظره ، زیرا ایوان همیشه و حداقل در ملا public عام همیشه یک تصویر مضطرب را حفظ می کرد:
“مبحث فضا از همان دوران كودكی من را نگران كرده است ، از دبستان كه من توسط كیر بولیچف خوانده ام و خیلی سریع به داستان علمی” بزرگسالان “روی آورده ام. به طور طبیعی ، این در خلاقیت من منعکس شد – من مدتهاست که یک چرخه کاملا “کیهانی” تشکیل داده ام: “آیا در مریخ خنک است!” ، “جهان بی نهایت است؟” ، “در حال سوختن” ، “آنتن ها” و حتی کمیک “ردپای پشت” آهنگ نبرد “The Roar of the Cosmodrome” نیز از این مجموعه است. در این سال ، بسیاری وقت آن را داشتند که احساس غم و اندوه کنند ، و از دنیا جدا شدند ، و من نیز از این قاعده مستثنی نبودم – شاید به همین دلیل است که تصویر وویجر 1 ، محکوم به سرگردانی ابدی یک وسیله نقلیه بدون سرنشین ، مرا مجذوب خود کرد. من نمی توانم آن را منطقی توضیح دهم. ترجیح می دهم فقط به شما بگویم که آهنگ چگونه بوجود آمده است.
پس از گذراندن یک ماه و نیم در خانه ، سرانجام من و خانواده ام گذرگاه هایی انجام دادیم و به خارج از شهر رفتیم ، و به خانه رفتیم تا اقوام خود را ببینیم. در بین راه ، ما به اولین آلبوم Zemfira گوش می دادیم – ظاهراً خط مربوط به دست دوم بیشتر از همه ناشی از بازگشت های لازم و تغییر بازگشت بلیط بود. ما رسیدیم – و یک فضای ظاهراً بی پایان ناگهان بر روی من افتاد: در اطراف مزارع ، یک جنگل و حتی خود سایت در مقابل بسیار زیاد به نظر می رسید. برادر شوهر من (کلمه ای وحشتناک است ، اما این نام خواهر شوهر همسر است) والرا یک ستاره شناس است. عصر آن روز آسمانی صاف و یک ماه عظیم وجود داشت ، او تلسکوپ را درست در باغ قرار داد و همه ما به نوبت به دهانه های موجود در آن و سپس ناهید نگاه می کردیم.
پسر ارشد من واسیا در آن هنگام مشغول خواندن کتابی از استیون و لوسی هاوکینگ بود و روز بعد در حین پیاده روی درمورد هر دو مسافر بسیار گپ زدیم (WALKS، CARL!) قافیه های ترکیبی “Voyager One” – “سرما می سوزد سینه “و” ویجر “-” زوزه من را از قبل بشنو “همراه با اولین سطرها به نحوی خود را در طول مکالمه به من تحمیل کردند. این برای من اتفاق می افتد – همسرم مرا مسخره می کند در مورد این واقعیت که بعضی اوقات من فقط در حین مکالمه از این دنیا بیرون می افتم و زیر لب غر می زنم. به طور کلی ، تمام جزئیات این معما در روز سوم اقامت ما در آنجا شکل گرفت.
من ساعت 5 صبح از خواب بیدار شدم و دیگر نمی توانم بخوابم – خطوط به داخل سرم می رفتند. تلفن را برداشتم ، شروع به نوشتن کردم ، سپس فهمیدم که باید همه را بخوانم ، امتحانش کنم ، بفهممش و به طور کلی ، فوراً آن را تمام کنم. چهار ماه قبل ، در تعطیلات ، من یک نمایشی سازنده را روی یک “گیتار” (یک هنرمند نام دو ساز را ترکیب کرد – “گیتار” و “اوکولل” – ویراستار) در تعطیلات ، با عنوان آزمایشی “Arpeggio Fatale” – من آن را برای یک تکرار در یک گوشی هوشمند قرار دادم ، آن کتاب را برای واسیا در جیب کت خود قرار داد و به گشت و گذار در مزارع اطراف پرداخت. راه افتادم و آواز خواندم. درست در هدفون ، با صدای بلند – هنوز هم کسی در آنجا نیست. یا شاید کسی وجود داشته باشد – من در این کار نبودم. حدود چهار ساعت بعد ، نوشتن متن کامل را به پایان رساندم ، تصمیم گرفتم سرانجام آن را کامل بخوانم – اما تلفن در وسط مسیر نشست. من کاملا گم شده ام ، هیچ ناوبری وجود ندارد ، من بلوک شارژ را نگرفتم. فقط دسته کوچک موسیقی جاز من یک ویجر واقعی 1 بودم. من به نوعی به شام برگشتم ، یک میان وعده خوردم و بلافاصله برای ضبط یک نسخه ی نمایشی رفتم. و سپس به مدت شش ماه او را به ذهن آورد. به آنچه اتفاق افتاده گوش دهید. “
فقط می توان به این افشاگری شگفت انگیز Noize MC اضافه کرد که شما هرگز تاریخچه دقیق تر و بسیار احساسی ایجاد یک آهنگ از نسخه موسیقی “MK” را نشنیده اید یا خوانده اید.