23 اکتبر ، 115 سالگرد تولد رهبر ارکستر و آهنگساز برجسته شوروی ، الكساندر شامیلویچ ملیك-پاشایف است.
نام او با بالاترین روزهای اوج تئاتر بزرگ بولشوی مسکو مرتبط است ، که همزمان با اواسط قرن گذشته بود ، زمانی که خوانندگان برجسته لمشف ، ویشنفسکایا ، آرخیپووا ، پتروف ، اندژاپاریزه و برخی دیگر ، این اجراها توسط کارگردان مشهور پوکروفسکی به صحنه می رفتند و کهکشان رهبر ارکستر عالی در کنسول ایستاده بودند – گولووانف ، خایکین … البته یکی از چهره های اصلی این صورت فلکی هنرمندان ، شخص الکساندر شامیلیویچ بود ، به ویژه در “دهه طلایی” رهبری هنری صحنه موسیقی اصلی کشور. با مشارکت مستقیم او ، بسیاری از اجراهای جالب به صحنه رفتند ، تقریباً همه نمایش ها به مهمترین رویداد فرهنگی تبدیل شدند که علاقه شدید مردم و تحسین منتقدان را برانگیخت و گروه از نظر سطح از مجموعه های برجسته خارجی کمتر نبود. تصادفی نیست که این ملیک-پاشایف است که بیشتر اوقات هنگام مهمترین مراحل توسعه تئاتر بولشوی ذکر می شود.
وی در پایتخت گرجستان ، تفلیس (تفلیس فعلی) متولد شد. او و برادرانش که کوچکترین فرزندشان از شش پسر است ، در خانه به طور خصوصی موسیقی می آموزند و در اوقات فراغت خود به طور منظم به خانه اپرای شهر می رود ، به برنامه های محلی و مجری های برنامه گوش می دهد و خیلی زود به طور منظم در می آید ، زیرا آریای بسیاری از اپراهای کلاسیک را به خاطر می آورد. در 16 سالگی ، او قبلاً به عنوان نوازنده پیانو نوازنده در آنجا کار می کند و در 18 سالگی شروع به اجرای نمایش می کند و در این حرفه کاملاً خودآموز باقی می ماند. رهبری جمهوری جوان قفقاز با مشاهده موفقیت این نوازنده جوان او را برای تحصیل در هنرستان لنینگراد می فرستد ، جایی که در عرض 2 سال دوره 5 ساله کامل تحصیل را نزد استاد معروف گائوک گذراند ، وی همچنین پرورش Svetlanov ، Mravinsky و دیگر رهبران مشهور روسی. یک سال پس از دریافت مدرک ، ملیک-پاشایف برای همیشه شهر خود را ترک می کند و برای کار در تئاتر Bolshoi اتحاد جماهیر شوروی می رود ، که تا پایان زندگی با او در ارتباط خواهد بود.
اولین حضور وی در صحنه موسیقی مسکو در ویدا ویدا آغاز دوره جدیدی در تاریخ اپرای شوروی بود. استاد 26 ساله کل اجرا را از روی قلب انجام می دهد که در کارنامه او به یکی از بهترین ها تبدیل شده است و بلافاصله با بالاترین مهارت خود مخاطبان کلانشهرها را تسخیر می کند. به دنبال آن ، بیشتر و بیشتر محصولات جدید تولید می شوند ، از جمله مرواریدهای میراث اپرا – اتللو ، پرنس ایگور ، ملکه بیل ، و آثار آهنگسازان معاصر – کاترینا ایزمائیلوا ، نبرد پوتمکین ، ابسالوم و اتري “… او با خلاقیت به هر اجرا نزدیک می شود و با الهام از تمام جزئیات موسیقی که اجرا می کند ، خودش اغلب قسمت های آنها را با خوانندگان آماده می کند ، در حالی که هرگز دو اپرا را پشت سر هم اجرا نمی کند تا از خودکار بودن و مکانیکی بودن اجرا جلوگیری کند. وی برای بیش از 30 سال کار در Bolshoi ، بیش از دو هزار اجرا را به صحنه برده است ، بدون در نظر گرفتن کنسرت های سمفونیک. حتی در زمان جنگ ، هنگامی که ملیک-پاشایف و تئاتر به کوبیشف (سامارا فعلی) منتقل شدند ، وی همچنان به کار ، اجرا و حتی آهنگسازی ادامه می دهد. وی ، به ویژه ، 2 اپرا ، یک سمفونی و تعدادی اثر دیگر نوشت. علاوه بر این ، او یک مسابقه برای ایجاد سرود ملی جدید برگزار می کند و در شب اول ژانویه 1944 ، این شاهکار توسط الکساندروف برای اولین بار در رادیو اتحادیه تحت مدیریت او شنیده می شود.
پس از جنگ ، مرحله جدیدی در کار نوازنده آغاز می شود. وی به عنوان رهبر ارکستر تئاتر بولشوی منصوب می شود و نمایش های خود را به سطح ایده آل می رساند. استاد بزرگ برای سفر به خارج از کشور دعوت شده است ، و او اولین نفری بود که در میان همکارانش “پرده آهنین” ایجاد شده در سراسر کشور شوروی ، “پنجره موسیقی” به اروپا را شکست. پاسخ عجیب به موفقیت او ورود مسکو به مسکو در سال 1959 از تنور معروف از تئاتر آلا اسکالا در میلان ، ماریو دل موناکو بود که در اپرای کارمن با ستاره در حال ظهور ما ایرینا آرخیپووا با همراهی درخشان ارکستر ملیک-پاشائوف آواز می خواند. پس از 5 سال دیگر ، تمام این گروه افسانه ای ایتالیایی از اتحاد جماهیر شوروی شوروی بازدید کردند ، اما رهبر ارکستر به معنای واقعی کلمه سه ماه قبل از دیدار آنها که در پاییز 1964 انجام شد ، زندگی نکرد. وی به همراه همراهانش در صحنه – لمشف ، گولووانف ، ساموسود ، پوکروسکی ، آرخیپووا ، ویشنفسایا – در گورستان نوودویچی به خاک سپرده شدند. و سال بعد پس از مرگ وی ، ضبط اپرای بوریس گودونوف به کارگردانی ملیک-پاشایف جایزه گرمی آمریکا را از آن خود کرد. بدین ترتیب وی اولین رهبر ارکستر شوروی شد که این جایزه معتبر را دریافت کرد. پیانویست Svyatoslav Richter اندکی زودتر ، در سال 1961 ، اولین مالک آن در میان تمام مجریان روسی شد.