طبق افسانه ای که با نام “Nikola-Lenivets” مرتبط است ، مردم محلی به لطف تنبلی از شر فاتح لیونیایی که روستای خود را بدون جنگ گرفتند خلاص شدند. دشمن که از یک پیروزی آسان مست شده بود ، آرام شد و همه کنترل خود را از دست داد ، و این باعث شد سربازان روسی بتوانند سریع او را از سرزمین خود بیرون کنند.
برای همه کسانی که از مسکو به نیکولا-لنیوتس آمدند ، چهار تا پنج ساعت ایستادن در ترافیک و لرزش در یک قسمت خراب از جاده ، این مسیر بر تنبلی غلبه کرد. و دور زدن قلمرو عظیم پارک نیز نوعی پیروزی بر خود است.
هنرمندانی که اشیا and و اجراهای خود را ارائه دادند به ما گفتند که چگونه به درستی تنبل شویم. داستانهای آنها اغلب مفهومی و متمایزتر از اینها بود. آنچه آنها ساخته اند. الینا کولیکووا – متخصص رایحه
به گفته کارگردان تئاتر و هنرمند الینا کولیکووا ، تنبلی غذایی است که روی کاناپه سفارش داده می شود ، پیتزا به خانه تحویل داده می شود. در نصب وی “چه کاری انجام دهم که خیلی تنبل باشم” از مواد معطر ، شیشه ، پشم پنبه ، چوب استفاده می کند. شما باید وارد ساختمانی شوید که بوی یونجه بویید و بوی رایحه های تنبلی را ببویید. بطری ها روی نخ ها آویزان هستند ، می توان آنها را در زیر خروپف ، چروک ، غر زدن و سوت زدن استشمام کرد. این عطر تنبلی است. ایده زیباست ، اما کاملاً قانع کننده نیست. شاید به این دلیل که هرکدام از ما طعم تنبلی خاص خود را داریم. عملکرد “دوره گذار”. “جنگل سرخ” توسط ایگور شلکوفسکی
چشمگیرترین شی “جنگل سرخ” ساخته کلاسیک عدم انطباق ایگور شلکوفسکی است که با حمایت موزه AZ ایجاد شده است. در امتداد پل عابر پیاده ، که بر روی دره جنگل پرتاب شده است ، ساختاری به رنگ قرمز روشن از تیرهای چوبی وجود دارد. آنها در آنجا با الهام از “حمام كردن اسب قرمز” ساخته پتروف-وودكین نمایش چهل دقیقه ای را به صحنه بردند كه توسط یوری كویاتكفسكی اجرا شد. تماشاگران در دامنه های دره مستقر شدند و از آنجا تماشای پسر بچه خون آلود را دیدند كه اسكین رزین و نه اسب سرخ را به لنگ آورد. دختری با ویولن و پیپ ، هنرمندانی با لباس سازندگان سوسیالیسم اتوپیایی به روی پل آمدند. آنها با بانداژهایی که از رنگ قرمز بیرون می آمدند ، آتش را حمل کردند و مخاطبان را به گردباد انقلابی خود کشاندند. عملکرد “دوره گذار”. “جنگل سرخ” توسط ایگور شلکوفسکی
نماینده هنر خیابانی الکسی لوکا یک ساختمان مسکونی برای زندگی تنبلی در لبه دره دیگری احداث کرد. گویی از روی تکه هایی ساخته شده و از آنچه بد خوابیده بود مونتاژ می شود: تکه هایی از حصارهای دیگران ، تخته های چوبی ، قرض گرفته شده از همسایگان. قطار فکر به شرح زیر است: ما چیزهای قدیمی را می گیریم ، به این معنی که تنبل هستیم و در عین حال چیز جدیدی را خلق می کنیم. یک زن و شوهر با لباس فضایی عجیب و غریب که روی تختخواب نشسته اند ، نفس خاصی به این جسم داده اند. او به نظر می رسید شخصیت های فیلم “گرما سگ” از گرما و آفتاب خسته شده اند ، اما از سرما منجمد می شود و فقط گاهی اوقات دهانش را باز می کند. از بلندگوی زیر بوش ، آه ، ناله ، خروپف می آمد. بدون این ، این شی original اصالت خود را از دست می داد. پرده!
با قدم زدن در جنگل می توان به پرده قرمز قرض گرفته شده از خانه فرهنگ شوروی برخورد. به طور خودکار باز می شود و می توانید روی بریکت های یونجه بنشینید و مناظر طبیعی را که تا چشم هایتان باز می شود تماشا کنید. این نوع پرده ، فقط با شکوه تر ، ورودی خانه اپرا در قاهره را تزئین می کند.
پرده های مخملی بورگوندی و یک لوستر غول پیکر به چشم کسانی که در امتداد پل رودخانه حرکت می کنند باز است. منظره ای فراموش نشدنی. با توجه به ایده هنرمندان ماریا لوچنکو و استپان ولادوفسکی ، شخصی که خود را در نزدیکی پرده جنگل می بیند ، باید در این اجرا احساس بازیگری کند. پرده فضا را مدل می کند و یک تخته جنگل را به یک منطقه صحنه تبدیل می کند. بازی ریشه ها
بازدیدکنندگان نصب تعاملی “Roots Games” توسط کاتیا فینکلستین درگیر بازی های تنبل شدند. غرفه ها را جلوی صحنه در چمنزار نصب می کردند ، جایی که به جای نت ، ریشه های سفید شده گذاشته بودند. کاتیا فینکلستین گفت: “ما تنبل خواهیم بود ، بازی خواهیم کرد ، از همه چیزهای مهم و ضروری جدا می شویم ، آرام می شویم و دوباره شارژ می شویم.” طبق برنامه وی ، هر سایت در چمنزار به زمین بازی برای بازی اسلاوی باستان تبدیل شد.
“این رشته از شرکت کنندگان دعوت می کند تا از انگیزه اولیه دور شوند و قوانین را برای خودشان در نظر بگیرند و یا قوانین خود را ارائه دهند. خوشحالم که مردم اینجا بازی می کنند و قوانین خود را ارائه می دهند. قبل از آن ، من با نصب در فضاهای موزه کار کردم و تجربه جدید بسیار جالب به دست آمد. ریشه های استندهای موسیقی جذابیت و زیبایی خاص خود را دارند. ما در ریشه بازی می کنیم ، به این فکر می کنیم که هستیم ، چگونه احساس ریشه و زمان در دنیای مدرن تغییر می کند و هویت ما کجاست. هنگام بازی ، ما حافظه تاریخی خود را لمس می کنیم. ” در همان زمان ، کودکان در حال پاکسازی در حال پاکسازی بودند ، و هیچ فرصتی برای والدین خود برای حرکت به سمت اشیا other دیگر باقی نمی ماند. ایوان گورشکوف در آلاچیق خود
هنرمند و مجسمه ساز ایوان گورشکوف با کلاهی لبه پهن در آلاچیق اسطوره ای خود که از چوب جوش خورده ساخته شده بود ، میهمانان خود را پذیرفت. از نظر بافت ، مانند یک دسر است – یک سیب رسیده لعاب دار. در آلاچیق شخصیت های انتزاعی شبیه قهرمانان افسانه ای زندگی می کنند.
به گفته ایوان گورشکوف ، تنبلی و توقف ارتباط تنگاتنگی دارند. این هنرمند “تضادها را شلاق زد” تا آفرینش او به یک انسان زنده شباهت داشته باشد و روح داشته باشد. سپس می توانید با او ارتباط برقرار کنید. “این یک چیز تعاملی است که شما باید وارد آن شوید و آن را لمس کنید ، بنشینید ، از باران پنهان شوید ، یک پیک نیک بزنید. این بسیار جالبتر از مجسمه سازی است. مهم است که آلاچیق در دوراهی قرار داشته باشد که بر موضوع توقف تأکید دارد. درختان چوبی این توهم را دارند که درختان پس از خراب شدن همه رشد می کنند.
البته ، این هنر انتزاعی است ، و من تمام تلاش خود را کردم تا یک چیز خاص معنی نداشته باشد ، یک لرزش ایجاد می کنم “، این هنرمند ایده را توضیح می دهد. خوب ، ما خود را در دنیای چیزهای سوداگرانه می یابیم و به سختی پیام های ارسالی به ما را دقیق می خوانیم. مشکلی نداره معنای “Archstoyanie” تنبل در یک سفر غیر تنبل از طریق جنگل است ، جایی که جلسات باورنکردنی در انتظار شما هستند ، و زیر هر بوش پیانوی خود را دارید.