در مسکو ، آنها داستان جدیدی از سفر ستاره ای سرگئی یسنین

را تعریف کردند

درک کیهانی سرگئی یسنین اساس نمایشگاه “زندگی کن همانطور که ستاره تو را راهنمایی می کند …” را تشکیل داد. این نمایشگاه نزدیک به دویست نمایشگاه اصلی را ارائه می دهد: عکس ، امضا ، پوستر ، وسایل شخصی و حتی اصل ماسک مرگ یسنین. این نمایشگاه با یک صفحه چندرسانه ای بزرگ باز می شود ، در پس زمینه کیهانی که یکی پس از دیگری نقل قول هایی از نویسندگان و شاعران بزرگ درباره اجرام آسمانی ظاهر می شود. این تعجب آور نیست: بالاخره در بالای سر ما سیارات کوچکی به نام پوشکین ، لرمونتوف ، استروگاتسکی ، تسوئی و بسیاری دیگر از شخصیتهای فرقه وجود دارد که احترام آنها فراتر از حد نسل مدرن آنها بود و با ابدیت متحد شدند.

در نزدیکی ایستگاهی وجود دارد که شرح سیاره کوچک 2576 است ، به نام یسنین. این “متعلق به قدیمی ترین نوع سیارک های کلاس C است که با افزایش محتوای مواد معدنی کربن دار تیره مشخص می شود ، دارای بازتاب کم است و ممکن است حاوی ماده سالم سحابی پروتوزولار باشد.” چنین نقطه شروع نمایشگاه بیننده را برای مسیر یک پسر ستاره ای که باید طی کند آماده می کند. نصب “Ring of Venus”.

– من بیشتر کنجکاو بودم که در مورد رابطه یسنین ، به عنوان یک شاعر ، با جهان بگویم – خبرنگار را توضیح می دهد. سرپرست نمایشگاه “MK” لاریسا الكسیوا – فضا خود شاعرانه و درخشان است ، بنابراین با مشاهده چیزها و اسناد خاص تاریخی ، بازدیدكننده همچنان می تواند مونولوگ ستاره ای قهرمان را بشنود.

زندگی شاعر در شش صحنه روایت می شود که در هر صحنه یک یسنین جدید ظاهر می شود ، نه شبیه به صحنه قبلی ، که به سادگی با رشد طبیعی شخصیت ، بلکه با برداشت متفاوت از کار او توضیح داده می شود. برای بعضی ها ، یسنین یک شاعر دهقانی از دهکده کنستانتینوو است ، برای کسی – یک خواننده میخانه مهیج ، برای کسی یک غزل سرای عشق ظریف ، یا یک فیلسوف عمیق. کانسپت هنری این نمایشگاه توسط اداره معماری و طراحی PS Culture به مدیریت یولیا ناپولووا مجسم شد.

عنوان اولین صحنه با سطری از شعر اولیه یسنین “دنیای مرموز ، دنیای باستان من” عنوان شده است. البته ، این کلمات خطاب به سرزمین بومی ریازان است که نماد آن کلبه دهقانی است – مرکز جهان. فضای گهواره و کشتی از طبیعتی مرموز را می توان با کمک صدا منتقل کرد. صدای باد و آواز پرندگان شنیده می شود و پنجره ها اولین آثار استعداد شاعرانه یسنین را به نمایش می گذارند – دفترچه دست نویس وی از سال 1911 تا 1912 با شعر “ستاره ها”.

ستاره ها واضح هستند ، ستاره ها بالا هستند!

چه چیزی را در خود نگه می دارید ، چه چیزی را پنهان می کنید؟

ستاره هایی با افکار عمیق

با چه نیرویی روح را تسخیر می کنید؟

یسنین این خطوط را در شانزده سالگی نوشت ، بدون اینکه بداند او قبلاً بیش از نیمی از مدت اختصاص یافته به خود را زندگی کرده است ، اما در حال حاضر به فکر هدف خود بود. در آن زمان ، وی در مدرسه Spas-Klepiki تحصیل کرد و قبل از آن از مدرسه Konstantinovsky zemstvo فارغ التحصیل شد. گواهی اصلی فارغ التحصیلی از مدرسه و همچنین تابلو تخته سنگ مدرسه و حتی کیف مداد دانش آموز وی نیز در معرض دید قرار گرفته است. هم مدرسه ای های یسنین از شعرهای او استقبال کرده و آنها را بازنویسی کردند ، اما هنوز شهرت واقعی در پایتخت ها به او رسید. صحنه دوم نمایشگاه با نام توضیحی “راه شیری” به این امر اختصاص یافته است. این نام مجله است ، جایی که یکی از مشهورترین شعرهای یسنین منتشر شده است “رنگ قرمز مایل به قرمز طلوع روی دریاچه بافته شد.” بازسازی دیجیتالی پرتره یسنین توسط بوریس گریگوریف.

در بالای ما ستاره ها پراکنده شده اند و در هر دو طرف شواهد بی نظیری از آشنایی یسنین با شاعران برجسته آن دوران وجود دارد. به خصوص قابل توجه یادداشت اصلی است که یسنین به الکساندر بلوک وقتی او را در خانه پیدا نکرد ، به او سپرد. “الكساندر الكساندروویچ ، من می خواهم با شما صحبت كنم. این موضوع برای من بسیار مهم است. شما من را نمی شناسید. یا شاید جایی آنها با نام من در مجله ها روبرو شده اند. من می خواهم ساعت 4 رها شوم. با احترام ، S. Yesenin “و متن Blok. “دهقان استان ریازان 19 ساله است. شعرهای تازه ، پر سر و صدا ، کلامی ، زبانی است. او در 9 مارس 1915 نزد من آمد.

– گرچه دوستی بین بلوک و یسنین وجود نداشت – لاریسا الكسیوا می گوید – وقتی یسنین دوباره خواست او را ببیند ، بلوك به درستی امتناع كرد و نوشت: “شما راه كوتاهی نخواهید داشت و برای اینكه از آن دور نشوید ، باید وقت بگذارید و عصبی نشوید” .

قبل از عبور از اتاق بعدی ، که در مورد کار شاعر پس از انقلاب است ، یک بازسازی دیجیتالی از پرتره یسنین ارائه شده است که زمانی توسط بوریس گریگوریف هنرمند ساخته شده است. در سال 1924 ، وی بوم را به نیویورک برد و در آنجا به دست شخصی افتاد و هنوز محل آن مشخص نیست. فقط یک عکس سیاه و سفید از این نقاشی برجای مانده است که سازندگان نمایشگاه با استفاده از چندرسانه ای ، با راهنمایی از خاطرات گریگوریف از کار روی پرتره ، رنگ های خود را اعمال کردند. بنابراین یسنین لباس قرمز ، سپس آبی گل ذرت ، و سپس سبز می پوشد. بنابراین می توانید چند جانبه بودن و ابهام شاعر را احساس کنید. یادداشت یسنین به بلوک.

در سه صحنه باقیمانده ، این ناسازگاری ، اشتیاق و عمق معنوی شاید تا حد زیادی نمایان شود. اینجا یسنین اولین سالهای انقلابی است: یک شورشی که دنیای قدیم را متزلزل می کند ، یک «طبل آسمانی» که از «اینونی» استقبال می کند و البته یک خیال پرداز با پیروزی در شب های شعر که پوسترهای درخشان آنها در سالن بزرگ ارائه می شود ، با پیروزی بازی می کند. Nearby یک نصب اختصاص داده شده به محبوب یسنین با عنوان “حلقه ونوس” است. در ناهید است که دهانه ای به نام ایسادورا دانکن ، رقاص معروف آمریکایی و همسر یسنین وجود دارد. روی صفحه نمایش در سالن روزنامه های خبری وجود دارد که روی آنها با هم هستند و روی یک میز سیاه که به شکل حلقه ای در پشت شیشه ساخته شده است ، عکسی است که توسط دانکن و تلگرافش به یسنین نوشته شده است. خواندن آنها بسیار شگفت آور است ، زیرا دانکن تقریباً روسی بلد نبود و یسنین انگلیسی بلد نبود و با وجود این دو زبان را گیج کرد ، به او نوشت: “عزیزم ، بدون تو خیلی ناراحت کننده است.”

صدای یسنین نیز در نمایشگاه شنیده می شود. شاعر مونولوگ خلوپوشی را از شعر دراماتیک خود “پوگاچف” می خواند – با احساسات ، تا پایان. این اثر دارای یک سالن جداگانه است که به رنگ قرمز قاب شده است. علاوه بر این ، بازدید کننده خود را در یک فضای بسته می یابد ، گویی که خود را در عصر قرن هجدهم پیدا می کند ، زمانی که وقایع یک شورش بی معنی و بی رحم روسیه رخ می دهد. ابزارهای قیام دهقانان نیز وجود دارد: زنجیر ، پتک ، داس.

صحنه ششم “ماده تاریک” به تدریج مخاطب را به پایان تراژیک شاعر و ملاقات با “مرد سیاه” او می رساند.

– ماده تاریک چیزی غیر قابل درک ، نامرئی است ، چیزی که نگران کننده است ، باعث ایجاد عدم اطمینان درونی ، ترس ، پیش بینی مشکلی می شود. لاریسا الكسیوا می گوید: اینگونه است كه ما آن را استعاره تفسیر كردیم.

تزئینات نمایشگاه ، علاوه بر اطرافیان ستاره ای ، پر از سطرهایی از اشعار یسنین در مورد ستاره ها ، آسمان و جهان است. سازندگان نمایشگاه مرگ شاعر را نادیده نگرفتند. اصل نقاب مرگ او از این واقعیت که یسنین خیلی زود آنجا را ترک کرد ، احساس بی عدالتی و درد آشکاری را ایجاد می کند. با این حال ، ستاره شاعرانه استعداد خود همچنان در آسمان می درخشد و روح های از دست رفته را آرام می کند.