Dapkunaite یک خنثی

بازی کرد

ظاهر اجرای برتر عمداً مربوط است: به جای پرده ، نقشه ای از اتحادیه اروپا وجود دارد ، که در زمان کلیست وجود نداشت ، وقایعی که او از یک دهکده هلند توصیف کرد به یک زمان نامعلوم موکول شد در شرق ، اتاق ملاقات توسط خادمان با لباس مسلمان و صحبت به زبان عربی تمیز می شود.

روی میز ، یک خروس زنده و اصیل با پرهای غنی ، دانه های پای چیزی را که در پشته ای روی همان میز قرار دارد ، نوک می زند. وقتی دفتردار Likht (اولگ ساوتسوف) این چیز را تحت فشار قرار می دهد ، لیوان دیگری از زیر پتو خارج می شود – یک لیوان مست با یک سر طاس خراشیده ، یک چشم سیاه و یک شلوارک با یک لکه قهوه ای مشخص در پشت آن. دفتری و خادم بینی خود را بستند: “چه بو!” مورل قضاوت دهکده آدام است که توسط ویتالی کوالنکو اجرا می شود. فعالیت های وی توسط مشاور قضایی والتر بررسی می شود ، اما نه از اوترخت ، همانطور که نویسنده نشان داده است ، بلکه از بروکسل ، همانطور که شناخته شده است ، اکنون بسیاری از سازمان های بین المللی در آن ساکن هستند. او توسط Ingeborga Dapkunaite معرفی خواهد شد ، که کت و شلوار او یک جنسیت بدون ابهام را نشان نمی دهد. یا یک زن زنانه فوق العاده شیک با لباس مشکی مشکی و لزج ، علاوه بر اینکه خود را با یک رژیم غذایی سخت خسته کرده است ، یا یک نوجوان با استخوان های یقه تیز و پاهای نازک پوشیده از لوله های سیاه.

هر اتفاقی که بعد می افتد شبیه حکایتی با سه فرد مشهور است – او ، او و معشوقش. و تقصیر همه چیز ، کوزه شکسته است ، به عنوان دلیل اصلی علیه کسی که شب به روستای صادق حوا آمده است. چه کسی در تاریکی گرفتار شد ، مشخص نشد ، اما کمی ، و قاضی در تلاش است تا تیرها را به او منتقل کند. قاضی چگونه جلسه را برگزار می کند ، چگونه او طفره می رود تا به دست او گرفته نشود ، بازجویی از شاهدان – این همه یک مضحکه است. و شاید تیموفی کولیابین کارگردان ، که به خاطر تولیدات نفیس و ظریفش معروف است ، اولین بازی درخشان بازیگری است.

جالب اینجاست که “کوزه شکسته” در نتیجه یک اختلاف زیبایی متولد شد ، شرکت کنندگان در آن حتی فکر نمی کردند که هرگز وارد کلاسیک شوند. در سال 1802 ، وقتی كلیست در سوئیس بود ، او و دوستانش – هاینریش زشوكو و لودویگ ویلند – تصمیم گرفتند با استفاده از ادبیات محتوای تصویری را كه در اتاق آویزان بود ، منتقل كنند – این یك دادخواست روستایی را بر روی یك كوزه شکسته به تصویر می کشد. یکی طنز درباره این موضوع داد ، دیگری یک داستان ، و کلیست یک کمدی. اکنون هیچ کس به خاطر نمی آورد که این نوع نقاشی چیست (گمان می رود که حکاکی هنرمند فرانسوی ژان ژاک لو واکس “قاضی یا کوزه شکسته” باشد) ، اما کلایست برنده شد. و این همان ذهنیت او در صحنه تئاتر ملل است.

فارس ، گروتسک – می خندی. قاضی تنبل ، مثل یک ماهیتابه ، طفره می رود. سرکش ماهر ، لعنتی جذاب ، و حتی یک مقام از بروکسل در برخی از زمان طلسم او خواهد شد. کارهای درخشان ویتالی کوالنکو بر اساس واکنش های سریع ، تغییر مداوم احساسات و تفاوت های ظریف آنها بنا شده است. کارهای واضحی از اولگ ساوتسوف ، ماریان شولتس (مارتا رول) ، رستم اخمدیف (روپراخت) و البته آنا گالینووا (خانم بریژیت) رنگارنگ که با رفتار مستقیم مخاطب را به خنده وا می دارد. به نظر می رسد داپکونایت در مقابل زمینه آنها تضاد است – جنس میانی از همه نظر درست است و برخلاف سایر شرکت کنندگان در این فرایند ، نه با آیه بلکه با زبان دیوان سالاری صحبت می کند. یک قاضی واقعی یک زندگی زشت که از هر منطق اروپایی سرپیچی می کند.

علیرغم سادگی طرح ، متن کلیست یک بیت نفیس (ترجمه بوریس پاسترناک) ، پر از نمادها ، واقعیت های فرهنگی ، منابع ادبی و تاریخی است. نام های اینجا مانند مشخصات است: شخصیت های اصلی آدام (قاضی) و حوا (قربانی وی) هستند ، کاتب لیخت در زبان آلمانی به معنی نور است و والتر یک فرمانده ، یک رهبر نظامی است.

با این همه برخورد دقیق و احترام آمیز با متن کلاسیک ، نویسندگان این نمایش پیشنهاد انعقاد بنیادی را دادند. بیش از قاضی ، که از وقاحت ، رأی و خودسری او خسته شده بود ، لینچ انجام شد. هر هشت شرکت کننده در این دادگاه هشت زخم چاقو به او وارد می کنند: هر کدام با توجه به شخصیت خود ضرب و شتم می کنند – بسیار وحشیانه ، مانند یک داماد آزرده ، غمگین ، مانند یک نگهبان امنیتی ، ترسو ، مانند یک کارمند و بریژیت چاق آن را بسیار خنده دار می کند. یک مقام از بروکسل در لینچ دخالت نخواهد کرد. خروس را بگیرید ، آهی بکشید و چشمانش را ببندید تا تلافی کند. به نظر می رسد چاره دیگری نیست و ما با این دادگاه ها و قضات نخواهیم داشت. این حکایت چندان بی ضرر نیست.