MIFKRF “کریمه بهشتی”

را نشان می دهد

– با قضاوت از تریلر ، “کریمه آسمانی” یک تصویر غیر معمول است.

– در سینمای داخلی ، این احتمالاً اولین تجربه خلق یک فیلم تماشایی با یک م essentialلفه اساسی و یک درام داخلی است. امیدوارم بیننده آن را با چشمانی باز و در صفحه نمایش بزرگ تماشا کند. این فیلم در سطح بین المللی از نظر تصویر و صدا فیلمبرداری شده است.

“کریمه آسمانی” یک فیلم تأثیرگذار ، یک فیلم رمز و راز ، یک فیلم سراب است. هیچ کلمه ای در آن وجود ندارد ، اما با وجود این ، تصویر بیننده را در تنش زیبایی شناسی نگه می دارد ، تخیل را از قاب اول تا آخرین متحیر می کند. این فیلم توسط کمپانی فیلم سازی “دو کاپیتان” تولید می شود و او همیشه سعی می کند همه کارها را حرفه ای و تا حد ممکن هنری انجام دهد.

– چرا کریمه آسمانی است؟

– “آسمانی” به معنای متعالی. ما به کریمه به عنوان یک سیاره جداگانه نگاه می کنیم. کسانی که ادعا می کنند قلب دنیا هستند حق دارند. در حالی که بقیه جهان از زمان ثبات می دانند ، کریمه هرگز آرام نشده است.

این را کل تاریخ پیچیده چند لایه وی ، از دوران باستان ، شاهد است. این همیشه حباب دارد ، مانند قلب انسان ، از جمله به معنای زمین شناسی ، می زند. مکالمات زیادی با دانشمندان و محققان در مورد این امتیاز انجام شده است.

کریمه جایی است که وقایع سرنوشت ساز اتفاق می افتد و همانطور که از تاریخ می دانیم بسیاری از آنها بوده است. این محل در تقاطع جریانات انرژی قرار دارد و به معنای تاریخی ، انسانی و ژئوپلیتیکی ضربان دار است. این یک نکته بسیار مهم است ، حتی اگر آن را درک نکنیم.

در ابتدای فیلم ، کریمه را از فضا می بینیم. این فیلم توسط یک فضانورد و ساکن سواستوپل ، آنتون شکاپلروف گرفته شده است. بسیاری از ارتفاعات بزرگ در ایالات خاص طبیعت شلیک شده است. سخت ترین تیراندازی یک سال و نیم به طول انجامید ، زیرا کریمه فوق العاده متنوع است. تقریباً همه چیز وجود دارد: استپ ها ، بیابان ها ، جنگل ها ، کوه ها ، دریاچه های صورتی عجیب ، غارها ، تپه ها ، چندین منطقه آب و هوایی. ما آن را به عنوان سیستمی در نظر می گیریم که در آن کل سیاره ما مانند یک قطره آب منعکس می شود.

– آیا برای گفتن این کلمات به کلمات نیاز دارید؟

– تخیل بیننده باید در اینجا کار کند. من اصلاً کلمات را دوست ندارم. آنها کار را به فیلم سازی مستند سنتی تبدیل می کنند. ما در حال تلاش برای کشف ژانر جدید هستیم ، در غیر این صورت علاقه ای ندارم. راستش من خودم را فیلمساز نمی دانم. من دارای تحصیلات هنری نسبتاً عمیق در تاریخ هنر هستم و بیشتر به عنوان یک فیلمساز حرفه ای روی فیلم به عنوان یک هنرمند و یک شخص کار می کنم.

– آیا شخصی وجود دارد که شما را به کریمه متصل کند؟

– هر فرد روسی وقتی می گوید “کریمه” چیزی در قلب خود دارد. همه ما از کودکی به آنجا رفته ایم. همه احساسات درونی مقدسی دارند که با کریمه مرتبط هستند. در دریای دانش خاموش ، که هر یک از ما درون خود داریم ، جزیره کریمه وجود دارد.

– آیا شما البته تولید کاملا روسی دارید؟ شرکای خارجی ندارید؟

– البته چه کسی می تواند شریک باشد که کریمه برای سایر نقاط جهان terra incognita باشد. ما در حال تلاش برای غلبه بر این هستیم. ما این سرزمین را تحسین می کنیم و سیاست در جای خود نیست. البته ، تصویر ما نیز به اروپا راه خواهد یافت. در حال حاضر پیشنهادها و ابتکاراتی وجود دارد. من دوست دارم اروپایی های پیشرفته حداقل بفهمند کریمه چیست و کجاست؟ این قطعاً به خودی خود هدف نیست. نکته اصلی این است که ما خودمان دوباره کریمه را کشف کنیم.

– اگر سال 2014 نبود ایده شما متولد می شد؟

– به تعبیری ، این وقایع تحت تأثیر قرار گرفته اند ، دور شدن از آنها غیرممکن است. نبود کریمه در روسیه یک پوچی اساسی است ، اگر در مورد حادثه تاریخی در زمان تجزیه اتحاد جماهیر شوروی صحبت کنیم. تصور کنید ، شما در آپارتمان خود زندگی می کنید ، با اقوام خود دعوا کرده اید و آنها به شما می گویند: ما یک آپارتمان مشترک داریم ، شما حمام نمی کنید. فقط شوخی کنید … کریمه مطمئنا حمام یا حتی ناو هواپیمابر غرق نشدنی نیست. کریمه مکانی مقدس در تاریخ روسیه ، منبع ارتدکس و بهره برداری های ملی است. مردم روسیه این را خوب می دانند. زمین در آنجا دهها متر با خون نیاکان ما خیس شده است.

– در سراسر شبه جزیره فیلمبرداری شده است؟

– بله در روند انتخاب طبیعت ، ما اپراتورهای کریمه فوق العاده با استعداد و باتجربه ای را یافتیم که دارای تجهیزات و فن آوری های عالی هستند ، اما مهمتر از همه ، دارای درک و درک دقیق هنری هستند.

– از تلویزیون؟

– البته که نه به محض اینکه مردم از تلویزیون ظاهر می شوند ، می توانید سینما را فراموش کنید. اینها دو حرفه متفاوت هستند ، دو دنیای متفاوت. اتفاقاً ، کریمه از نظر سینما قدرتمندترین پتانسیل را دارد. همه به خاطر می آورند که چه فیلم های شگفت انگیزی در آنجا ساخته شده اند.

– در شرایط فعلی احساس راحتی کنید و در مورد کریمه عکس بگیرید.

– بله ، ممکن است اعتبارات مرتبط با کشورهای خارجی وجود داشته باشد ، اما من زندگی خود را با آن ارتباط نمی دهم. زمانی او به سراسر دنیا سفر می کرد. ما حتی با بوریس گربنشچیکوف پروژه ای در مورد فرهنگ ها و ادیان جهان ساختیم. او موسیقی نوشت.

در کامبوج ، یک فیلم سینمایی “بخش طلایی” را ضبط کردم و البته به اروپا سفر کردم. اما در سالهای اخیر ، من نسبت به دنیای خارج بسیار سرد شده ام ، زیرا همانطور که می بینیم ، این آخرین غرق شدن در معنای معنوی و فرهنگی است.

اخیراً ، فیلم تاریخی من در اسپانیا به نمایش درآمد و من در مرکز مادرید زندگی می کردم. یک بار دیگر ، از این واقعیت که اروپا در حال تبدیل شدن به یک انبار زباله است ، ناراحت شدم: انبوهی از زباله ها ، جمعیت محرمانه ، پناهجویانی که در جعبه ها می خوابند و نوع رفتار ساکنان محلی جای تعجب دارد. اروپایی که روزگاری عاشق آن بودیم در قرن بیست و یکم متوقف شده است. من اصلاً در مورد آمریکا صحبت نمی کنم.

اما اروپا بسیار متاسف است. ایتالیا ، اسپانیا ، فرانسه – این مهد فرهنگ تمدن ما است. حالتی که اکنون در آن قرار دارند فقط رسوایی ، بی مسئولیتی و فاجعه معنوی است. هنوز از فیلم “کریمه آسمانی” است. با احترام از سرگئی دبیزف.

– آیا در حال حاضر روی فیلم “مجمع الجزایر مقدس” در مورد سولووکی کار می کنید؟

– مکانهای گرانبهایی در سیاره زمین وجود دارد. در حقیقت ، من به عنوان مراکز جنبش های سرنوشت ساز تمدن به آنها علاقه مندم. Solovki یک مرکز مفهومی ، پرانرژی ، معنوی و مذهبی قدرتمند است. محور جهان مانند آن در کریمه از آن عبور می کند.

در طول سال از Solovki فیلمبرداری کردیم و اکنون در میانه راه هستیم. در زمستان برای شلیک کریسمس و Epiphany خواهیم رفت. این مکان جایی است که معجزات خارق العاده نیست ، بلکه معجزات واقعی اتفاق می افتد. ما خودمان بارها آن را حس کرده ایم.

مجمع الجزایر مقدس ، مکانی که در آن شما باید روحیه داشته باشید و درک کنید که رویکرد معمول سینمایی – ورود ، حذف و ترک – در آنجا کار نمی کند. به محض اینکه پوچی دنیوی را رها کنید ، همه چیز در زمان و در مکانی که واقعاً مورد نیاز است ، به خودی خود اتفاق می افتد. در آنجا ، مشیت الهی بر مردم اداره می شود. این فیلم هم به مقدسات و متعالی ها و هم به دوره های غم انگیز و وحشتناک زندگی جزایر سلووتسکی خواهد پرداخت. این یک فیلم تمام عیار در مقیاس بزرگ است که بر اساس تصاویر قدرتمند هنری و گفتگوی جدی با موضوعات معنوی با راهبان صومعه ساخته شده است.

– مدت زیادی است که آنجا نیستم. آیا جذابیت عمومی تاثیری بر سولووکی نگذاشته است؟

– خدا را شکر نه. غرفه ها و کافه های سوغاتی وجود ندارد ، همانطور که معمولاً در حلقه طلایی اتفاق می افتد. “کشتی” سلووتسکی با یک دست محکم توسط یک روحانی سختگیر – ولادیکا پورفیری هدایت می شود. صومعه و روستا به طور جداگانه وجود دارد. جریان گردشگری تماشاگران به تدریج در حال کاهش است و زیارت همانطور که بود و باقی مانده است. افرادی که برای اهداف معنوی به آنجا می روند مورد استقبال قرار می گیرند.

صومعه دارای یک سفره خانه بزرگ زیبا است که در آن غذاهای خوشمزه می پزند. و برای کسانی که می روند برای نوشیدن و غذا خوردن ، هیچ شرایطی در آنجا وجود ندارد. یافتن محل اقامت راحت دشوار است. فقط یک هتل مناسب و گران قیمت وجود دارد. بنابراین ، به طور کلی ، مکان منزوی است. این فصل بیش از دو ماه طول نمی کشد. سپس بادهای شمالی و سرما آغاز می شود. در زمستان فقط با هواپیمای کوچک می توانید به آنجا بروید. من امیدوارم که Solovki به دفاع در برابر نگرش فعلی مصرف کننده نسبت به همه چیز ادامه دهد.

– آیا کریمه و سولووی در حال حاضر نوعی افسانه نویسی هستند؟

– من در این دسته بندی ها فکر نمی کنم. آنچه خدا بر جان من خواهد گذاشت ، چه ایده هایی خواهد آمد ، پاسخ معنوی پیدا خواهد کرد ، این همان کاری است که من انجام می دهم. شیدایی اصرار دارد که دائماً چیزی را شلیک کند ، نه درباره من. من می توانم بدون گردباد بی پایان زندگی حرفه ای فیلم وجود داشته باشم.

“می توان به سینمای مدرن به عنوان سلاحی برای کشتار جمعی نگاه کرد”

– آیا با فیلمبرداری اکشن زنده انجام می شود؟

– فیلم های داستانی دیگر مورد علاقه من نبودند. فکر نمی کنم منطقی باشد که این کار را انجام دهید. تصور کنید که دو یا سه سال زندگی را سپری کرده اید ، خسته شده اید ، روان خود را تحریف می کنید ، به روح خود آسیب می رسانید ، بدن خود را فرسوده می کنید ، بنابراین پس از آن به مدت دو هفته فیلم شما در سینماها نمایش داده می شود و چند بار از تلویزیون نشان داده می شود و فراموش می شود؟

تقریباً همه فیلمبرداری بازی دور از ذهن است. نقاشی های واقعاً قدرتمند ، روشن و با استعداد با عناصر معنی ، ذوق بالا ، سبک و حداقل برخی از نشانه های هنر را می توان روی یک انگشت شمرد. به سینمای مدرن می توان و باید منحصراً به عنوان سلاحی برای کشتار جمعی نگاه کرد.

بیشتر خواهم گفت ، بهتر است که اصلاً وجود نداشته باشد. این او بود که آسیب اصلی را به جامعه وارد کرد ، در واقع ، او بشریت را از مسیر اصلی تمدن ، بدون اهداف و حمایت معنوی ، خارج کرد. در گستاخی خود ، او اعلام کرد که این او است که اکنون مسئول است و همه چیز را برای همه توضیح می دهد. چگونه زندگی کنیم ، چگونه دوست داشته باشیم ، چه فکر کنیم. او بی عیب و نقص هنر سنتی را جذب کرد و صادقانه گفت ، از عهده وظایف خود بر نیامد ، اما نمی خواهد آن را بپذیرد. این در اصل است. و در فرم ، او دوباره به جاذبه ای تبدیل شد ، که از آن جا خارج شد. امروز سینمای بازی یک محصول سرگرم کننده و عمدتاً مضر است که فقط مردم را گیج می کند ، آنها را از زندگی واقعی و مهمتر از همه از زندگی معنوی منحرف می کند. سرگئی دبیزف. از بایگانی شخصی سرگئی دبیزف.

– فیلمسازانی که محصولی با سرعت کم ایجاد می کنند چگونه زندگی می کنند؟

– اگر شخصی به نوعی “shnyaga” بسازد ، هدف او سرقت ، تقلب ، اشتباه و یا تهیه خوراک مرکب برای شخص غیر روحانی است. اما اگر او در کنار دنیا باشد ، از هیچ جا ، کمک می آید. خدا کمک می کند. نمی توانم آن را به روش دیگری توضیح دهم.

– آیا کار با شما آسان است؟

– بستگی به چه کسی دارد. اگر مردم به یک ایده علاقه مند باشند و برای نتیجه کار کنند ، کار آسان و دلپذیری خواهد بود. گرچه آسان یعنی چه؟ ما همیشه فیلمبرداری دشوار همراه با محرومیت داریم. اپراتورها ، برای سحر در ساعت چهار صبح ، خوابیدن در ماشین ، یخ زدن. سینما به طور کلی نیاز به یک واکنش فیزیکی شدید دارد. اما از نظر معنوی ، اگر این کار صحیح و الهام گرفته باشد ، اگر نه فقط به عنوان کارمندی که حقوق می گیرید ، بلکه مشغول خلق مشترک هستید ، به آن متصل هستید ، در این صورت می فهمید که انرژی و بخشی از زندگی خود را به پوچی نمی دهید. از یک طرف ، ناراحتی مداوم ، پروازها ، خطرات و ماجراها ، خرابی تجهیزات و وسایل الکترونیکی که نمی توانند در برابر سرما و گرد و غبار مقاومت کنند ، خستگی جمع می شود و از طرف دیگر ، در سطح معنوی ، کارهایی انجام می دهیم که هیچ کس دیگری نمی تواند انجام دهد و ما می دانیم که این باید انجام شود.

– شما فردی خواستار هستید. چه کسی باید شما را محاصره کند؟

– همه نمی توانند یک محله طلبکارانه را اداره کنند. یک شخص باید یک سازمان داخلی ویژه داشته باشد. نه تنها یافتن رفقا و دوستان مهم است ، بلکه افرادی که می توانید با آنها در مورد موضوعات بزرگ بحث کنید ، در مورد چیزهای عالی صحبت کنید.

سرگئی کوریوخین در زندگی من چنین شخصی بود. در واقع ، این تنها شخصی است که هر لحظه می توانیم با او به سطح بالایی از استدلال درباره چیزهایی که خارج از محدوده موضوعات معمولی است ، بروند. با استفاده از کوریوخین انجام این کار به راحتی ، برازندگی ، با الهام گرفتن و از همه مهمتر به طور مثر امکان پذیر بود. این لحظه سختی است که افراد کمی هستند که می توانید با آنها در مورد موضوع اصلی جالب صحبت کنید. اما هیچ چیز ، من تنها بودن را دوست دارم. معمولاً در سن پترزبورگ به آن رنج نمی بریم.

– آیا در مسکو متفاوت است؟

– همه چیز در مسکو متفاوت است. پترزبورگ یکدست است ، اما مسکو بسیار متفاوت است. می دانید که یک سوپ خارکوی معنوی وجود دارد ، اما در عین حال خانواده های اصیل مسکو نیز وجود دارند که در آن نسل جوانی پرورش می یابند ، به اندازه کافی رشد کرده و امیدوارم بتوانند ایده های اصیل تولید کنند. هنوز و به طور کلی در آینده دیجیتالی چنین افرادی کافی نیستند.

در حقیقت ، بشریت در حال دور شدن از ایده آل است. بگذارید این س ourselvesالات را از خود بپرسیم: “امروز چه نام های بزرگی را می توانیم نام ببریم؟” ، “اکنون چه آهنگسازان ، هنرمندان ، نویسندگان و شاعران زندگی می کنند؟”

از میان آهنگسازان ، فقط می توان اولگ کاراوائیچوک را نام برد ، و او اخیراً این دنیا را ترک کرده است. موسیقی به معنای کلاسیک خود متوقف شده است ، بخشی از آن به لطف فیلمبرداری است. همین اتفاق در مورد نقاشی افتاد. ادبیات به میزان کمتری رنج برده است ، زیرا هیچ مانعی بین نویسنده و آثار او وجود ندارد و هنوز هم ممکن است برخی از کشفیات در این زمینه ظاهر شود. اما از آنجا که سطح معنایی کلی معنوی امروز بسیار پایین است ، نیازی به انتظار برای رنسانس نیست. روبیکن عبور کرده است. در سراسر جهان ، مردم با موفقیت به بیوروبات ، مصرف کننده مطیع محتوا تبدیل می شوند. پاپ معنوی ما در حال حاضر در طرف دیگر هستیم.

– نقطه بازگشتی عبور نکرد؟

– بله ، ما در حال حاضر در طرف دیگر خیر و شر هستیم. اکنون ، اگر اقدامات سختی را برای بازگشت به هوشیاری اعمال نکنید ، دیگر بر نمی گردد.

– چقدر سخت است؟

– سانسور کامل بر روی همه مواردی که شخص را به زائده فناوری های دیجیتال تبدیل می کند. رد تدریجی مجاز پذیری در اینترنت ، سینما ، تلویزیون و به طور گسترده تر ، از پست مدرنیسم به عنوان سیستمی از دیدگاه ها درباره هنر ، فرهنگ و زندگی.

سانسور منطقی در تعدادی از زمینه ها ضروری است. امکان پذیر است و کاملاً ریشه ای است. به عنوان مثال ، قطع برق می تواند شخص را به سرعت به یک واقعیت برگرداند. او حداقل به یاد می آورد که او دست ، روح ، تخیل دارد ، که او یک خالق است و یک مصرف کننده بدبخت نیست.

خوب ، و البته ، لازم است که تحصیلات دینی را برگردانیم. دستور العمل های بسیاری وجود دارد ، این یکی از دستورهای آرمانشهر است. هنگامی که مشغول فیلمبرداری “آخرین شوالیه امپراتوری” در مورد ایوان سولونویچ متفکر روسی بودیم ، در بوینس آیرس با مورخ و فیلسوف محافل مهاجر ایگور آندروشکیویچ صحبت کردیم. من پرسیدم که چگونه روسیه می تواند زندگی جدیدی را آغاز کند ، و درک رسالت تاریخی خود را بدست آورم. وی گفت كه كل كشور باید تحت پوشش سپاهیان و مutesسسات دوشیزگان نجیب باشد. این یک فکر ساده و عمیق است.

در واقع ، تربیت افراد تحصیل کرده ، معنوی و جسمی قوی و همسران آینده آنها در شرایط مناسب می تواند نخبه جدیدی ایجاد کند. متأسفانه نخبگان قدیمی دیگر نمی توانند کنار بیایند. او هیچ دیدگاه زندگی ندارد و هیچ درکی از آنچه که باید 50 ، 100 و 1000 سال آینده فکر کند ندارد. اینکه ما در زمان زندگی نمی کنیم ، بلکه در ابدیت زندگی می کنیم و مردم نه افرادی هستند که اکنون زندگی می کنند ، بلکه افرادی هستند که قرن ها قبل از ما زندگی کرده اند و کسی که هنوز متولد نشده است. به طور کلی ، موضوعات جهانی در فضای عمومی شنیده نمی شوند. درک درستی از ذات وجود انسان و این واقعیت وجود ندارد که روسیه تمدن جداگانه ای است ، از این که “ما” از “من” مهمتر است ، وقت آن است که مردم می توانیم تصویری روشن از آینده ترسیم کنیم ، اهداف را تعریف کنیم و سرانجام بر اساس معانی بزرگ شروع به عمل کنیم. p>

– شما یک ذهنیت سیاره ای دارید.

– انسان در شکل و شکل خالق آفریده شده است ، بنابراین خود او خالق است. اگر او این درک را نداشته باشد ، در بهترین حالت یک متخصص باریک می شود. اگر چنین است ، لطفاً آن را مطابقت دهید.

– آیا در مورد راک اند رول نیز فیلمبرداری می کنید؟ آیا عکس الکسی اوچیتل “Tsoi” را دیده اید؟

– من در مورد آن زمان فیلم می سازم ، نه در مورد راک اند رول. این در مورد فضای زندگی در دهه 80 و اوایل دهه 90 است. در مورد فیلم های مربوط به تسوی ، اگر برخلاف نظر خانواده ، دوستان و نوازندگان گروه “کینو” ساخته شده باشند ، این حداقل مناسب نیست. من به طور قطع می دانم که استفاده از نام ویکتور تسوی بدون اجازه همه دارندگان حق چاپ غیرممکن است. و من فقط به آنچه به نفع قلب ، ذهن و روح من است نگاه می کنم … و به شما نصیحت می کنم.