یهود لهستانی جایزه نوبل تجارت را برای افتخار در اینترنت

معامله کرد

هیئت منصفه به رهبری یوسوپ رازیکوف کارگردان و فیلمنامه نویس جایزه بزرگ را به بدن مسیح توسط جان کوماسا به دلیل” جستجوی قدرت معنوی در جهان مسیر خود را فراموش می کند. ” این فیلم بسیار مشهور است ، چندین جایزه در جشنواره ملی گدنیا دریافت کرد ، یک سال پیش در جشنواره فیلم ونیز در برنامه روزهای ونیز شرکت کرد و نامزد اسکار شد. در ویستولا ، به این تصویر جایزه تماشاگران نیز اهدا شد.

دانیل با بازی بارتوز بلنیا ، بازیگر ، از زندان آزاد شد و آرزوی ورود به حوزه علمیه را دارد ، اما به دلیل سوابق کیفری این امر غیرممکن است. حتی یک حوزه علمیه او را نمی پذیرد و کشیشی که مربی معنوی وی در کلنی شده است ، مستقیماً این موضوع را به او می گوید. شرایط به گونه ای پیش می رود که دانیال در یک شهر کوچک به سرانجام می رسد و در نهایت در خانه کشیش قرار می گیرد. او به عنوان یک فارغ التحصیل حوزه علمیه ظاهر می شود. و هنگامی که کشیش بیمار می شود ، دانیل جای او را می گیرد. خلق و خوی و عاطفی او ، شیوه غیر معمول رفتار و رفتار او ، اعضای محله را متعجب و مجذوب خود می کند. اما گذشته هر دقیقه خود را به یاد می آورد. این واقعاً غیرمعمول ترین و قدرتمندترین تصویر “ویستولا” فعلی است.

جایزه دوم به “پایان یک روز شیرین” توسط Jacek Bortsuch با یک فرمول پیچیده و عجیب برای “حقه بازی بنیادی پاسخ به چالش های چند فرهنگی” تعلق گرفت. این تصویر در ایتالیا فیلمبرداری شده است. این اقدام در توسکانی رخ می دهد. مناظر زیبا هستند و مردم آرامش خود را از دست داده اند. مهاجران زیادی در یک شهر کوچک وجود دارند. حتی اگر مادر شما ایتالیایی باشد و پدر عالی رتبه شما مراکشی باشد ، شما هنوز هم در دوره ای به عنوان یک غریبه شناخته می شوید. شخصیت اصلی ماریا لیند ، با بازی کریستینا یاندا بازیگر مشهور لهستانی ، بازیگر فیلم های وایدا ، کسلووسکی و زانوسی ، شاعر و برنده جایزه نوبل ادبیات است. فردای همان روز بعد از حمله تروریستی در رم ، هنگامی که اعتراضات علیه مهاجران افزایش می یابد ، وی در کلیسای جامع محلی سخنرانی می کند و جایزه نوبل را رد می کند. ماریا به شما یادآوری می کند که او یک یهودی است ، در لهستان کمونیست متولد شده است و پدر و مادرش از بازماندگان هولوکاست بودند. او به عشق خود به اروپا اعتراف می کند ، که علی رغم همه گناهانش ، بهترین در جهان است ، اما او را به تحمل خیالی متهم خواهد کرد و در حمایت از پناهندگان صحبت خواهد کرد. رسوایی آغاز خواهد شد. کلماتی در مورد حمله تروریستی که وی آن را با یک اثر هنری مقایسه می کند یادآوری می شود. یکی از قهرمانان خواهد گفت: “شما جایزه نوبل را به خاطر شهرت در اینترنت مبادله کردید.” ماریا عاشق مردی 35 ساله و زیبا و اصالتاً عرب است. پس از سخنرانی او ، این امر به املاک مشترک تبدیل می شود ، عکسهای مجرمانه ظاهر می شوند. این تصویر برای لهستان بسیار غیرمعمول است ، و موضوع شناسایی خود ملی به طور غیرمنتظره و جسورانه ای مطرح می شود. ارزش دیدن فیلم فقط به خاطر کریستینا یاندا را دارد.

جایزه سوم به فیلم “ابرنواختر” ساخته بارتوز کروهلیک برای “قدرت احساسی تفسیر اجتماعی در اولین کارگردان” تعلق گرفت. این در مورد یک شورش مردمی است ، افرادی که آماده هستند در مبارزه با مقامات هر کاری انجام دهند.

به دلیل فارغ التحصیلی خلاق ، نگرانی صادقانه نسبت به سرنوشت سرزمین مادری ، دیپلم ویژه هیئت داوران به فیلم فارغ التحصیلی مدرسه فیلم لودز “بنای یادبود” توسط کارگردان جوان یاگودا Selc اعطا شد. گروهی از دانشجویان برای تمرین در هتلی که توسط شخصی مستبد اداره می شود می آیند و بلافاصله می گویند هیچ یک از مهمانان نام آنها را به خاطر نمی آورند. آنها چیزی بی جان هستند. خود هتل مظهر همه چیز وحشتناک است. و این تصویر همچنین در مورد هویت ملی ، ترس ها و ترس هایی است که لهستانی های جوان را آزار می دهد. وحشت آنها حتی با استالین در ارتباط است که اجدادشان درباره آن گفته اند. یکی از دانش آموزان ، در حال انجام روش های آب ، مانیکور کردن با یک فرد چاق ، برهنه ، که چهره او را نمی بینیم ، داستان وحشتناکی را درباره چگونگی مرگ پسر استالین برای مدفوع تعریف می کند. یعنی به هیولا در مورد هیولا گفته می شود.

رئیس هیئت منصفه ویستولا ، یوسوپ رازیکوف برداشت های خود را از آنچه دیده با MK در میان گذاشت.

– این برنامه از کیفیت بالا ، قدرتمندی برخوردار است ، اما اگر در مورد ذهنیت صحبت کنیم ، بسیاری از مسائل مرا ناراحت می کند. سینمای لهستان قوی است. قویتر از ما تقریباً همه فیلم های شرکت شده در این مسابقه برنده جوایز جشنواره های لهستان شده اند. در سینمای ما آماتوری در تکنیک تیراندازی ، بازیگری حتی در انتخاب موضوع بسیار زیاد است. این یک مدرسه خوب در لهستان است.

احساس اصلی پس از تماشای فیلم ها این است که تحسین رئالیسم سوسیالیستی در سینمای لهستان به پایان رسیده است ، اگرچه برخی موارد ابتدایی باقی مانده است. موضوع اجتماعی بسیار فعال است. حتی گفتگو در مورد آنچه در زندگی شخصی قهرمانان اتفاق می افتد تقریباً همیشه از طریق انکسار اجتماعی پیش می رود. هر طرح با برون یابی برخی از شخصیت ها ، گاهی تصادفی به پایان می رسد. نمی دانم از این بابت خوشحال باشم یا نه ، اما احساس می شود که زمانی لهستان برادر بزرگی به شخص روسیه داشت و اکنون نیز برادر بزرگی به شخصه اروپا دارد. این را در بسیاری از تصاویر می خوانید. شناسایی ملی از طریق توسعه این حقیقت انجام می شود. علاوه بر این ، نفرت از برادر بزرگ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی روشن است. فیلم “Pan T.” مارسین کریستالوویچ فقط اورول است. من مجذوب اثر دانشجویی “بنای یادبود” شدم. به طور کلی ، مضمون این بنای تاریخی قابل توجه است و این را می توان در بسیاری از فیلم های فیلمبرداری شده در اروپای شرقی مشاهده کرد. آنها حتی در بلغارستان در تلاشند تا بنای یادبود سربازان شوروی را برچینند. و در اینجا یک مکعب وجود دارد بدون مشخص کردن آن شخصیت هایی که به افتخار آنها قرار گرفته است. اما آنها آن را مرتب تمیز می کنند. این یک خیال پردازی است. در عروسی ، دوست داماد روسی صحبت می کند و این احساس که پایه به چیزی اختصاص داده شده است که شوروی هرگز ترک نمی کند. لهستانی ها برادر بزرگ خود را می پزند.