شد
به نظر می رسد سرانجام مارک روزوفسکی در مورد موضوعی صحبت کرد که مدتهاست او را هیجان زده می کند – جنایات رژیم بلشویکی و عواقب آن. این تئاتر در حال حاضر میزبان نمایش “پدر ، مادر ، من و استالین” است ، چرخه ای درباره دیکتاتورها در حال آماده سازی است ، بنابراین تولید فعلی کاملاً با روند ایدئولوژیک تئاتر مطابقت دارد. p>
فانی یک تخیل است که بر اساس اسناد واقعی ، خاطرات و سایر مطالب ساخته شده است. کل اجرا در همان مناظر و عملاً در همان صحنه پردازی با تغییرات جزئی اتفاق می افتد. یک سلول با یک تخت ، یک میز و دو چهارپایه ، دیوار کرملین با یک برج و نبردها در پشت آن بلند می شود. کاپلان سوسیالیست-انقلابی ، که به سمت رهبر پرولتاریای جهانی اولیانوف-لنین شلیک کرد ، منتظر تصمیم سرنوشت خود است ، گناه او را انکار نمی کند. فرمانده کرملین مالکوف و جنیس پیترز چکیست به نوبت از او بازجویی می کنند. به طور کلی ، یک مثلث. اما نه عشق ، بلکه انقلابی – بلشویک ها و سوسیالیست-انقلابیون در نبردهای مرگبار با هم دیدار کردند. p>
جنجال آنها مانند درسی است که خلا the تاریخ را با جزئیات پر می کند. در واقع ، فقط از طریق كتابهای درسی مشخص است كه كاپلان انقلابی سوسیالیست اقدام به كشتن لنین كرده است. سه شلیک از براونینگ ، سه گلوله وارد گردن و شانه لنین شد. شات و کیست ، او چیست ، انگیزه های سو attempt قصد چیست؟ روزوفسکی ، علی رغم همه تراژدی های لحظه ای ، با جزئیات ، تند ، تند و در بعضی موارد قاطعانه پاسخ می دهد. رئیس مانند چوب جنگلی تیرباران می شود. کاپلان در آستانه اعدامش. p>
از ارتباط با نمایندگان دولت بلشویک ، همه چیز آشکار می شود – از یک خانواده فقیر یهودی که در زیر سرخ نشین زندگی می کردند ، از 16 سالگی در اقدامات تروریستی علیه رژیم تزاری شرکت می کند ، البته یک فرد متعصب ، یک همکار را دوست داشت و او به او خیانت کرد. ماهرانه استدلال می کند ، به کمک ترکیب بندی روزوفسکی فرمول بندی خوبی می کند. p>
– به نظر شما ، از نظر بلشویکی ، دوست نداشتن سرزمین مادری جرم است ، و دوست داشتن مجازات است؟ p>
اما فانی یک تئاتر دکتر مبتنی بر شهادت نیست. فانتزی ، همانطور که نویسنده ژانر نمایشنامه نشان داده است ، در این واقعیت نهفته است که او قهرمان خود را با عطای آینده نگری به او ارزانی داشته است. این فقط Fanny Kaplan نیست ، بلکه کاساندرا سیاسی است – دهه ها پیش رو می بیند و پخش می کند ، و چکیست ها را به وحشت می اندازد. او ظهور یک رهبر جدید (در پشت سر هم رزمان خود را به رخ کشیده است – سرخورده و با سبیل) ، وحشت جمعی در کشور ، البته اردوگاه ها ، ظاهر هیتلر ، 40 میلیون نفری که در جنگ بزرگ میهنی از بین رفت ، پیش بینی می کند. بنابراین ، این مسئله به پرسترویکا خواهد رسید: “و یک نفر دیگر باعث ایجاد پرسترویکا در زباله ها خواهد شد.” تصویری که تا دهه 90 توسط فان ترسیم شده بود ، تلافی روسیه برای آنچه بلشویک ها 103 سال پیش انجام دادند ، است. آیا این می تواند تصمیمی کاملاً سرراست به نظر برسد و عمق درام را از بین ببرد؟ در ابتدا متن اینگونه درک می شود ، اما تصمیم کارگردان ، بازیگر …
عکس آناستازیا انتیاكووا span>
در اینجا اولین ویولن متعلق به بازیگر زن یانا پریژانکووا است. بر خلاف نمونه اولیه تاریخی آن (کاپلان کوتاه بود) ، این یکی لنگ ، لاغر است ، آنها در مورد چنین آویز می گویند. اما در بازی او یک مجموعه بزرگ از رنگ ها وجود دارد که به شما امکان می دهد یک تصویر روانشناختی از قهرمان را ترسیم کنید. او سپس روشن می شود ، سپس مسخره می کند ، مانند یک دختر کوچک می ترسد ، و سپس آماده پذیرش مرگ بدون هیچ گونه تحمل انقلابی است. و قهرمان او تنهایی سیاه را برای مخاطبان پخش می کند. p>
برای بازیگری که در نمایش های موزیکال کار می کند و نیاز به وجود یک سطح سطحی سبک از مجری دارد ، این شگفت آور است. Pryzhankova معلوم شد که یک بازیگر دراماتیک نسبتاً قوی است. در کنار او دو بازیگر با تجربه روزوفسکی وجود دارد – دنیس سارایکین (فرمانده مالکوف) و دنیس یوچنکوف (رفیق جانیس پیترز) که البته برای او کار می کنند. p>
مصاحبه با مارک روزوفسکی پس از اجرا: p>
– کاپلان متعصب است ، اما شاید او یک دیوانه تایید نشده باشد؟ strong>
– نه ، او مرد ایده پردازی است و از این لحاظ دیوانه است ، مانند هر شخصی که به ایده ای بالاتر از ارزش زندگی انسان ، از جمله ایده خود ، خدمت می کند. دیوانه شعور پراکنده ای دارد و کاپلان سخت گیر است و دائماً در توهم خود می ماند. از این لحاظ ، سوسیالیست-انقلابیون و بلشویک ها تفاوت کمی با یکدیگر داشتند. همه انقلابیون در آن حضور داشتند ، از جمله لنین ، که متعصبانه به این ایده علاقه داشت و خواستار کودتا بود. “امروز زود است ، فردا دیر خواهد شد” – این عبارت یک انقلابی درخشان است ، به هیچ وجه یک فرد درخشان نیست. کاپلان ، به عنوان یک دختر جوان ، خواهان انقلاب بود. او می خواست مسیر تاریخ را تغییر دهد ، اما چه کسی به او اجازه داد؟ او با فداکاری در برابر این ایده به خود قدرت داد. p>
– در مورد Fanny Efimovna Kaplan چیز زیادی نگاشته نشده است. strong>
– در سال 1911 نزدیکان وی به آمریکا مهاجرت کردند ، شاید فرزندان آنها اکنون در جایی زندگی می کنند. طبیعتی بسیار محکم ، با اراده قوی. وی عاشق ویکتور گارسکی ، یکی از همکاران در اولین حمله تروریستی بود. آنها با هم سعی کردند فرماندار کل کی یف را بکشند و بمب در دستان او منفجر شد ، شاید حتی در این صورت وی شروع به از دست دادن بینایی خود کرد. او مجازات اعدام را دریافت کرد ، اما بعداً معلوم شد که او یک خردسال است و در غل و زنجیر به سیبری رفته و در آنجا با ماریا اسپیریدونوا ، انقلابیون کاریزماتیک سوسیالیست-ملاقات کرده است. کاپلان به عضوی از سازمان های جنگی ارتش اسرائیل تبدیل می شود ، به آنها نیروهای چپ چپ گفته می شد. ضمناً ، این ویکتور گارسکی ، دو روز پس از اعدام ، وارد سرویس چکا شد. و وظیفه ما شناخت روانشناسی فانی ، نشان دادن حفره ای بود که در هر تروریستی وجود دارد. در اینجا فقط یک علت اصلی وجود دارد – الحاد ، در حالی که از نظر بلشویک ها بی دینی تهاجمی است. p> عکس آناستازیا انتیاكووا span>
– چه اسنادی اساس نمایش را تشکیل دادند؟ strong>
– در واقع ، چیزهای زیادی در مورد او نوشته نشده است ، اما منابع مختلف همان چیز را می نویسند. به عنوان مثال ، معلوم است که دمیان بدنی در اعدام وی حضور داشت: او مورد اصابت گلوله قرار گرفت و بدن او بلافاصله در یک بشکه سوزانده شد ، و با بنزین یا سوخت دیزل غوطه ور شد. اما تاکنون نمی توانیم راز تلاش برای جان لنین را حل کنیم ، به این دلیل که حتی در زمان حیات او ، هنگامی که گلوله ها از بدن خارج شد ، ناگهان مشخص شد که گلوله ها با کالیبر Browning Kaplan مطابقت ندارند. او اعتراف كرد كه شليك كرده و گفته است كه مرگ را با شجاعت پذيرفته است ، اما براي اينكه تروريسم را ستايش نكنم ، اين عبارت را حذف كردم. این راز هنوز کشف و تحقیق نشده است. اما من بیشتر به روانشناسی او علاقه داشتم. p>