ولادیمیر مشکوف که متواضعانه روی صحنه ایستاده بود ، برای عموم توضیح داد که قهرمانان رمان “ده سرخپوست کوچک” آگاتا کریستی ، به دلایل تحمل در نمایش ، به ده سرخپوست کوچک تغییر نام دادند.
– بدیهی است که هندی ها برخلاف سرخپوستان کوچک جرمی نمی کنند. چون آنها … هندی هستند. اجازه دهید نادرستیت ها به سرخپوستان نگاه کنند.
مدیر هنری “Tabakerki” مانکن های سیاه رنگی را که سالن را با تماشاگران تقسیم کرده اند می خواند – آنها دو به دو می نشینند ، بنابراین Rospotrebnadzor را با چیدمان صندلی های شطرنج راضی می کنند. در هر صورت ، در کنار آنها ، سیاه و بافته شده ، این احساس شدید وجود دارد که سالن نیمه پرتر از نیمه خالی است.
محتوای کارآگاه “ده سرخپوست کوچک” و نمایشنامه “و هیچکس نبود” که بر اساس آن نوشته شده است برای کسی مخفی نیست ، که خود ناامیدکننده است: فریب کجاست؟ در واقع ، به لطف چندین اقتباس فیلم ، چه خارجی و چه داخلی ، بیننده کم و بیش پیشرفته می داند که همه چیز از کجا شروع می شود ، و حتی بیشتر – چگونه پایان می یابد. یعنی: ده نفری که یکدیگر را نمی شناسند خود را در یک مکان (جزیره هند ، قلعه) و همزمان می بینند به طوری که کسی برای قتل هایی که قبلاً مرتکب شده اند با آنها تسویه حساب می کند. این همه برای مدت کوتاهی است. بیننده فقط می تواند چگونگی کشتار خونین را تماشا کند. ولادیمیر مشکوف که مدتها آرزو داشت کار پرستش کریستی را به صحنه منتقل کند ، به چه چیزی امیدوار بود؟