گریه کرد
در چنین شرایط خارق العاده ای ، اولین نمایش فیلم” دکتر لیزا “توسط اوکسانا کاراس در دومین روز جشنواره برگزار شد. او چهار سال پیش بالاترین نشان را در سوچی برای نقاشی “پسر خوب” دریافت کرد. سپس هیئت منصفه عمدتاً با این اصل هدایت می شد: “شما می توانید آن را به مادر خود نشان دهید یا نه” یک فیلم زیبا و غیرتهاجمی سپس در برابر تصاویر خشن و قدرتمند برجسته شد. بنابراین ، تقریباً برای اولین بار ، یک سینمای تماشاگر زیبا روی تریبون جشنواره ملی اصلی ظاهر شد ، جایی که یکی از نقش ها توسط محبوب ترین بازیگر امروز ، میخائیل افرموف بازی کرد.
اکنون اوکسانا کاراس فیلمی درباره الیزاتتا گلیکنا ، بنیانگذار بنیاد کمک عادلانه ، درگذشت که به شدت خشمگین شد و فعالیت های او را خشمگین کرد. وی در تاریخ 25 دسامبر 2016 در سانحه هوایی وزارت دفاع روسیه که با محموله دارو به سوریه پرواز می کرد درگذشت. حتی در زمان حیات او ، مستندسازان ما دائماً درباره دکتر لیزا فیلم هایی می ساختند که اغلب شبیه به هم بود ، اما شخصیت وی چنان قدرتمند بود که می شد تماشا کرد و متعجب شد.
چولپان خاماتووا به نقش اصلی دعوت شد ، که معلوم شد بسیار شبیه “الیزاتا گلیکا” با “بیان غیرمعمول” ، انعطاف پذیری داخلی و خارجی است. عامل انسانی نیز نقش داشت. با توجه به ماهیت فعالیت خود ، دلسوزی برای کسانی که نیاز به کمک دارند ، آنها از یک گروه خون هستند. دکتر لیزا با آموزش احیاگر بود ، به حقوق بشر و فعالیتهای خیریه مشغول بود ، به کودکان و بزرگسالان در حال مرگ از سرطان کمک می کرد ، از افراد مسن و افراد بی خانمان که به هیچ کس احتیاج نداشتند پشتیبانی می کرد ، زمان زیادی را در ایستگاه راه آهن پاولتسکی در میان کسانی که دیگران به طرز چشمگیری از کار اخراج شدند ، سپری کرد. چولپان کارهای زیادی برای کودکان بیمار انجام می دهد ، نه تنها قدردانی می کند ، بلکه لعنت هایی نیز برای این کار دریافت می کند.
این فیلم بر اساس وقایع واقعی ساخته شده است و این گروه توسط شوهر الیزاتا پتروونا ، گلب گیلینکا ، بسیار پشتیبانی می شد. آنها 30 سال با هم زندگی کردند. او خودش یک فرد شگفت انگیز است – یک آمریکایی ، یک وکیل. برخلاف دیگر بستگان افراد مشهور ، او سعی در کنترل روند فیلم نکرد ، چیزی نپرسید. همانطور که اوکسانا خواهد گفت ، او در اخلاص خود فرومایه شده و در روح خود کودکی کوچک باقی مانده است. گروه برخی عبارات دکتر لیزا را از وی آموختند و آنها وارد تصویر شدند.
در اولین نمایش ، او احساسات زیادی را تجربه کرد ، اگرچه این دومین نمایش برای او است. او از توجه به جزئیات متعجب شد – حتی تعداد آمبولانس دقیق بود. سازندگان فیلم با دقت تمام به جستجوی آن پرداختند و آن را یافتند. من کار بازیگر لهستانی Andrzej Chyry را که وی را بازی کرده ارزیابی نکردم – بگذارید دیگران این کار را انجام دهند. وی پس از نمایش برتر درباره همسر فقید خود گفت: “او ذاتاً قمار می کرد ، یک کمی هولیگان. او از اینکه او را مقدس می نامند خسته شد. برای او هیچ غم و اندوه دیگران و درد دیگری وجود نداشت. من از این فیلم سپاسگزارم. ” عبارتی که چولپان در فیلم بیان می کند و لیزا یک بار گفت فقط او را شکست.
این فیلم نامه از یادداشت های روزانه الیزاتتا گلیینکا استفاده می کند. برخی از شخصیت ها از فیلم مستند “دکتر لیزا” ساخته النا پوگربیژسکایا قرض گرفته شده اند – به عنوان مثال ، تانیوخا ، بازیگر تاتیانا دوگیلوا غیرقابل شناسایی از کاراس. اساساً ، شخصیت های واقعی وجود دارند ، اما شخصیت های خیالی نیز وجود دارند – مانند مثال ، محقق انجام شده توسط آندری بورکوفسکی ، که وظیفه “دفن” گلینکا را بر عهده داشت ، از زمان بروز چنین فرصتی. “ملکه افراد بی خانمان” ، همانطور که او را متصرفانه می گویند ، مورفین گرفتار شد – وقت آن است که طنینی بلند ارائه دهید.
بیننده شاهد روزی از زندگی دکتر لیزا است. در زندگی واقعی ، این دقیقاً مانند آن ساخته شده است – از جلسات بی پایان با مردم تشکیل شده بود و سازندگان فیلم نمی خواستند چیزی را تغییر دهند. جمع خانواده. کودکان برای گذراندن دو روز با والدین خود به خارج از کشور پرواز می کردند. در شب باید مهمان و یک جشن جشن باشد. و الیزاتتا گیلینکا در تمام روز ، با لباسی زیبا ، کاملاً عجیب برای نوع طوفانی فعالیتش ، با رشته ای از مرواریدها به دور گردنش ، در جستجوی مورفین برای یک دختر کوچک عجیب و دردناک در شهر می چرخد. نمی توانید مطابق قانون عمل کنید. قهرمان کنستانتین خابنسکی ، پزشکی که کودکان را نجات می دهد ، می گوید: “اگر همه کارها را طبق قانون انجام می دادم ، در بندهایم بچه های مرده داشتم.”
بعد از اینکه همه از بیماری همه گیر جان سالم به در بردیم ، درد شخص دیگری برای ما شدیدتر شد و نیاز به کمک به یکدیگر آشکار است. دنیا خود را در برابر بیماری ناتوان دید و این قطعاً به سود فیلم خواهد بود. بنابراین اولین تماشاگران در سوچی احساس عمیقی داشتند.
واضح است که تصویر تأثیرگذار است ، اما حتی گاهی بیش از حد. من فقط می خواهم آن را کمی خفه کنم ، تا تلاش های بازیگری را که در نهایت منجر به عدم نتیجه گیری هنری می شود ، به حداقل برسانم. دکتر لیزا دوست نداشت که او را مقدس بنامند و اکنون چولپان خاماتوا خجالت می کشد وقتی مستقیماً به او می گویند که او عالی است. کمی نیاز به چنین مصالحی ، سادگی و خویشتنداری کمتر است.