نینا شاتسکایا آواز مارکز بزرگ کلمبیایی

به طور کلی ، قرار بود اولین نمایش در آوریل ، در روز تولد نینا برگزار شود ، اما COVID-19 همه برنامه ها را تغییر داد: اجرا به سپتامبر موکول شد ، تعداد بینندگان دقیقاً به نصف کاهش یافت.

– من ، مانند اکثر هنرمندان ، سالن های خالی را دوست ندارم و با هیجان روی صحنه رفتم ، – نینا شاتسکایا بعد از پایان کف زدن می گوید. – اما مخاطبان که شش ماه از خودزنی گرسنگی کشیدند ، با همدستی ، همدلی ، توجه و علاقه خود من را غرق مطلق در مواد پیچیده کردند …

جای تعجب نیست: پرندگان گمشده اقدامی غیرمعمول و مبتنی بر مواد پیچیده ادبی و موسیقی است. این برنامه دو لاتین بزرگ – آستور پیازولا آهنگساز آرژانتینی و گابریل مارکز نویسنده کلمبیایی را گرد هم آورد. اولی حدود سی رمان تانگو آوازی برای خواننده ایتالیایی میلوا نوشت. او موسیقی خود را به نویسنده اختصاص داد ، از جمله رمان “صد سال تنهایی” (تصنیف “عصر تنهایی”). با این حال ، نویسندگان نمایش “پرندگان گمشده” موسیقی پیازولا را با رمان دیگری از مارکز – “عشق در طی طاعون” ترکیب کردند. گریگوری سیاتویندا. عکس: Kirill Sidorov

در پشت صحنه یک پیانو سیاه وجود دارد ، در مقابل او نوازندگان قرار دارند. در سمت چپ غرفه موسیقی ، بازیگر گریگوری سیاتویندا قرار دارد ، که داستان را به نمایندگی از قهرمان خود آغاز می کند – فلورنتینو آریس ، که در جوانی عاشق فرمینا داس شد. او در طول زندگی امتحانات عشق را تحمل کرد. کلمه مارکز از تنهایی و شور می سوزد.

پیازولا با مارکز وارد گفتگو می شود. نینا شاتسکایا ، در گفتگویی با گریگوری سیاتویندا ، برای اولین بار در حرفه خود ، وارد قلمرو نمایش می شود. در ابتدا به نظر می رسد که او این کار را با ترسو انجام می دهد ، اما از تصنیف به تصنیف ، اثری از ترسو بودن نوسنگ باقی نمی ماند. تصنیف ها پر از درام ، احساس واقعی است و دو عنصر – نمایشی و موسیقی – در یکی ادغام می شوند. آنها شایسته یکدیگر هستند: بازی درخشان نوازندگان ، مهارت آوازی Shatskaya به طور واضح داستان عشق بزرگ را ترسیم می کند ، که در هر سنی امکان پذیر است و امکان پذیر است. ترجمه های شاعرانه تصنیف های ایگور پیسارسکی نه تنها معنی و سبک ، بلکه پایه بیان آوایی را نیز حفظ کرده است که تا حد امکان به اصل نزدیک است.

مصاحبه با نینا شاتسکایا بعد از اجرا.

– نینا ، ایده چنین اجرایی چگونه ایجاد شد؟

– چندین سال پیش به من پیشنهاد شد که در یک پروژه اختصاص داده شده به همراه میلوا و پیازولا شرکت کنم. پس از آن بود که من برای اولین بار با این موسیقی شگفت انگیز آشنا شدم ، اما مدت ها جرأت نداشتم که با آن موسیقی مقابله کنم ، از آنجا که این کلمه برای من بسیار مهم است ، مهم این است که مخاطب سالن معنای آنچه را که من می خوانم درک کند. خوشبختانه ، دوست من ایگور پیسارسکی ترجمه درخشان متون هشت تصنیف را انجام داده است. بنابراین ، یک بار که آنها را خوانده ام ، با ایده اجرا بیمار شدم.

اتفاق افتاد که در همان زمان داشتم رمان های گابریل مارکز را می خواندم و به محض اینکه صفحه آخر عشق در زمان طاعون را ورق می زدم ، از قبل فهمیدم که می خواهم موسیقی پیازولا را با این اثر شگفت انگیز ترکیب کنم. بنابراین هیچ چیز در زندگی یا در عشق تصادفی نیست. و سپس من با کارگردان سرگئی سوتنیکوف آشنا شدم: او با ایده بازی اخراج شد – و به زودی ما از بازیگر گریگوری سیاتویندا دعوت کردیم که به ما بپیوندد – او موافقت کرد … نینا شاتسکایا که توسط نوازندگان احاطه شده است. عکس: Kirill Sidorov

– در مورد همراهی موسیقی … تا آنجا که من می دانم ، میلوا با یک کوارتت کار می کرد ، و شما یک پنج نفری دارید.

– در ابتدا ، من همچنین فکر می کردم که یک کوارتت (پیانو ، کنترباس ، ویولن و آکاردئون) روی صحنه وجود دارد – همان ترکیب Milva. اما ، چندین سال با یک سه نفره کار کردم (دیمیتری سلیپانوف – پیانو ، ایگور ایوانوشکین – کنترباس و الکساندر بوتوینکین – سازهای کوبه ای) ، تصمیم گرفتم از سازهای کوبه ای دست بردارم. وی از ولادیمیر ترویتسکی ویولونیست و سرگئی اوسوکین آکاردئونست دعوت کرد تا به ما بپیوندند – این چنین است که یک پنج نفر از نوازندگان درجه یک ، بداهه نوازان شگفت انگیز ، برای آواز خواندن با آنها یک لذت بزرگ ، پرواز و خوشبختی است!

– شما یک مسافر عالی هستید ، بیش از یک بار به آمریکای لاتین رفته اید. دانش در مورد کشور ، در مورد مردم تحت تأثیر این کار؟

– من بارها به پرو ، بولیوی ، شیلی رفته ام. و هنگام خواندن رمان ، و بعداً کار کردن روی تصویر ، چهره ها و نحوه ارتباط این زنان روشن مزاج را به یاد آوردم. نحوه راه رفتن ، چگونگی نگه داشتن ، نحوه حرکت و نشستن. به عنوان مثال ، از سفر به پرو ، یک دسته فرش و روبان ، پانچو و لباس به همراه داشتم. از نظر جسمی احساس می کردم قهرمان رمانم هستم …