منطقی است که ایوان کراسوتین ، که پدیده موسیقی جدید خود را خلق کرده است (به نوعی زبان به او نمی رسد که او را کلیک کند سنتی و موسیقی پاپ هوشمند ، شیک ، درهم آمیختن عناصر ژانرهای مختلف و شعرهای ساده اما ظریف باعث ایجاد صدای جدید ، آزاد ، سبک ، اما عمیق می شود. “ایوان می گوید:” یک موضوع وجود دارد که به تمام موسیقی های من می ریزد ، – من موسیقی را دوست دارم سینما از اوایل دهه 1960 تا اواخر دهه 1980. به عنوان مثال کارگردان مورد علاقه ، ژان لوک گدار. بنابراین ، گاهی اوقات می توانید تفاوت های ظریف فرانسوی را بشنوید. “ p>
اکنون این هنرمند در حال کار بر روی اولین آلبوم خود است ، در حال حاضر اولین آهنگ از آن را منتشر کرده است ، “دختران گریه می کنند ،” سپیده دم “. “ZD” با ایوان در مورد چگونگی ساخت موسیقی “متفاوت” و نحوه ایجاد سازوکار خلاقیت خود صحبت کرد. p>
– IDIOT و صحنه جایگزین – این چقدر تصادف است؟ strong>
– چند سال پیش به طور اتفاقی پوستری را برای “نعناع وحشی” دیدم و آن را جذب کردم. تا حد جنون کنجکاو شد که چی بود. پس از کسب اطلاعات بیشتر در مورد جشنواره ، با خودم فکر کردم که در آنجا برنامه اجرا خواهم کرد. به آن فکر کردم و فراموش کردم که چگونه این اتفاق می افتد. یک سال گذشت و یک داستان جالب اتفاق افتاد. من در شبکه های اجتماعی ردیابی می کنم که به موسیقی من گوش می دهند. من تعجب می کنم که او به چه کسی نزدیک است ، چه نوع افرادی هستند ، چگونه زندگی می کنند. به صفحات آنها می روم ، به عکس ها نگاه می کنم … یک بار ترکیب خودم را در پستی از آندری کلیوکین دیدم. امضا چیزی شبیه به این بود – “هنرمندان موج جدیدی که من دوست دارم”. من آن زمان نمی دانستم او کیست. من به نمایه می روم و می فهمم – یک شخصیت جدی ، تهیه کننده و برگزار کننده جشنواره Wild Mint ، پوستر را به یاد می آورم و پازل شروع به شکل گیری می کند. من از طریق پست به او نوشتم که انتشار را دیدم و می خواهم در جشنواره اجرا کنم ، ما مکاتبه کردیم. سپس او گفت که می خواهد برچسب خودش را باز کند و من فقط به دنبال یک تیم جدید و تیمی بودم که با پروژه من سر و کار داشته باشد. بنابراین همه چیز چرخید ، چرخید و سرانجام ما قراردادی را امضا کردیم ، زیرا امروز او تنها فردی در کشور است که می تواند موسیقی من و نحوه کار با آن را کاملا درک کند. همه چیز با تولیدکنندگان در روسیه ناراحت کننده است. امروز رادیو را روشن می کنیم ، صفحات عمومی محبوب را باز می کنیم و صدها قطعه شبیه به هم را مشاهده می کنیم. همه چیز مثل هم است ، اما آندری قادر به درک چیزهای تازه ، تازه است. ما یک موج گرفتیم و با هم حرکت خواهیم کرد. p>
– آیا همکاری با برچسب استقلال شما را مختل می کند؟ strong>
– برای من ، این تفویض اختیار یا حتی همکاری نیست. ما تبدیل به کسی شده ایم که اکنون مشغول کار است. هنگامی که من به نظریه زیر رسیدم: یک شخص می تواند سعی کند در مکانیزم موجود موجود ادغام شود ، صمیمانه سعی کند بخشی از آن شود ، اما این ممکن است به خوبی ختم نشود. در هر صورت ، دستگاه شروع به رد آن می کند ، زیرا همه چیز در آنجا ثابت شده است ، و حتی اگر برخی از پیچ ها خراب شود ، از قبل مشخص شده است که چگونه آن را تعویض کنید. بسیار بهتر است مکانیزم خود را ایجاد کنید ، که شامل قطعات مورد نیاز شما خواهد بود ، افراد مناسب می آیند. IDIOT اینگونه متولد شد. با تمام وجود سعی کردم آن را شروع کنم تا همه چیز خوب پیش برود و در حال حاضر در این مرحله با آندری ملاقات کردیم. قبل از ظهور او ، من این چرخ را به تنهایی چرخاندم و می توانم بگویم که پرداختن به مسائل مدیریت و تولید بسیار دشوار است. p>
– سفر از ابتدا تا اولین آهنگ چقدر طولانی بود؟ strong>
– IDIOT تابستان گذشته متولد شد. من مدتهاست که موسیقی می سازم. در ابتدا ، او به سادگی آن را به عنوان تهیه کننده صدا نوشت ، به عنوان آهنگساز کار کرد ، هنرمندان مختلفی را برای همکاری جذب کرد ، دی جی بود و با مجموعه ها به تورگردانی می پرداخت. در سن 25 سالگی ، متوجه شدم که می خواهم آواز بخوانم ، ساخته های خودم را بسازم. من دیگر علاقه ای به چرخیدن میزهای گردان نداشتم ، این فقط برای من به یک اسباب بازی کودک تبدیل شد. فهمیدم که می خواهم یک هنرمند تمام عیار باشم و شروع به اجرای آن کردم ، در این حوزه غوطه ور شدم. p>
– در این مرحله چه چیزی برای شما مهمتر است – یک هدف جهانی یا هنر گام های کوچک؟ strong>
– هدف جهانی برای من مهم است – چنین است. مهمترین چیزی که من می خواهم این است که مردم ، با گوش دادن به موسیقی من ، شادتر شوند و وزوز مناسب داشته باشند. هر شخصی که حداقل چند ثانیه از موسیقی من را شنیده باشد برای من بسیار مهم است. من با مخاطب بسیار مهربان هستم و بنابراین ، هنگام نوشتن آهنگ ، هر نت ، هر کلمه را فیلتر می کنم. من نمی توانم فقط با آن به عنوان محصولی برای فروش رفتار کنم ، فقط از جهت مد بودن استفاده نمی کنم از اصطلاحات مدرن مدرن و سایر روش های دستکاری استفاده نمی کنم. من با تمام وجود سعی خواهم کرد که ترانه ها تازه ، اما در عین حال روشنفکرانه ، صمیمانه ساخته شوند ، به طوری که افراد نسل جدید به عنوان افرادی تمام عیار رشد کنند و نه م imثر ، که افسوس ، بخش عمده ای از موسیقی مدرن مدرن این امر را تسهیل می کند. من می خواهم یکی بسازم که نه تنها بفروشد ، بلکه مردم را با احساسات مناسب پر کند. یک روز صبح زود در تاکسی بودم و آهنگی در مورد مواد مخدر در یک ایستگاه رادیویی بسیار مشهور پخش می شد. و در آن ساعاتی که بچه ها به مدرسه می روند. و فکر کردم: “اونجا دیوونه ای؟!” من معتقدم در این لحظه است که هنرمند فروخته می شود. او می داند که در مورد موضوعی تیز بازی خواهد کرد و جلب توجه می کند ، اما به مسئولیت فکر نمی کند. p>
– آیا اصولاً امکان آموزش ، هدایت عموم مردم وجود دارد و آیا این وظیفه هنرمندان است؟ strong>
– نیازی به راهنمایی و آموزش کسی نیست. من در مورد آنچه دوست دارم صحبت می کنم و افراد همفکر را پیدا می کنم. کسانی که موسیقی من را می گیرند از نظر روحی نزدیک من هستند. دوست دارم با آنها در میان بگذارم. مثل مثل را جذب می کند. بگذارید همینطور باشد. p>